روح دعا


مدينه بار ديگر جلوه گه نور خداست

زفرط نور، تو گويي كه وادي سيناست

چه روي داده كه دل بي قرار گرديده

ز نور كيست ؟كه روشن تمام ارض و سماست

گلي شكفته به گلزار سيد الشهدا

كه عطر فاطمه در برگ برگ او پيداست

سحاب رحمت يزدان هماره مي بارد

ز يمن مقدم اين گل كه نوگل زهراست

بگير دامن لطفش به كف كه اين مولا

چو باب خويش كريم است و بحر جود و سخاست

بدان سبب لقب زين العابدين دارد

كه پيشواي همه عابدين و روح دعاست

چه مي شود كه بدست عناتيش امشب

دهد جواز مدينه كه قبله ي دلهاست