بازگشت

نور خدا خاموش نمي شود


راستي عجيب است، در اعصار و قرون، بي خبران از حق و حقيقت، با تهمت و افترا و تكذيب و تصديق ناحق، و با حبس و تبعيد و ايجاد زجر و مشقّت، و با يورش و حمله با كوه اسلحه براي خاموش كردن چراغ نبوّت و امامت بپا خاستند و در اين راه از هيچ برنامه اي دريغ ننمودند، ولي خذلان آن خاذلان نه اينكه كاري از پيش نبرد بلكه به عنايت و لطف حق و ياري و نصرت حضرت ربّ العزّه نور انبيا و ائمّه و اولياء پرفروغ تر شد تا جائي كه به فرموده قرآن مجيد، عاقبت تمام اهل زمين را در سايه نفوذ و سيطره خود قرار خواهد داد و بساط ظلم و بيدادگري را بر خواهد چيد.

يُرِيدُونَ أَن يُطْفِئُوا نُورَ اللّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَي اللّهُ إِلاَّ أَن يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ:(1)



كافران مي خواهند نور خدا را به دم تيره و گفتار جاهلانه خود خاموش كنند و خدا نگذارد بلكه نور خود را در منتهاي ظهور و حدّ اعلاي كمال برساند هر چند كافران مخالف و ناراضي باشند.



اين نور به صورت حكومت شايستگان، تمام روي زمين را خواهد گرفت چنانكه قرآن مجيد مي فرمايد:

وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ:(2)



و ما بعد از ذكر (تورات) در زبور داود نوشتيم كه البته بندگان صالحم زمين را وارث و متصرف خواهند شد.



آري هر كس را حضرت ربّ به نعمت ظاهر و باطن آراست و از عطا و لطفش وي را بهره مند ساخت، منع منع كنندگان از او نكاست كه:

اگر تيغ عالم بجنبد ز جاي *** نبرّد رگي گر نخواهد خداي



و به فرموده حكيم طوس:



خدا كشتي آنجا كه خواهد برد *** اگر ناخدا جامه بر تن درد



چون نور هدايت حضرت حق به قلبي بتابد و سلسله و زنجير طاعت دوست بر گردن كسي افتد و دل به مشاهده حضرت جمال نايل آيد و آتش عشق حضرت جانان در باطن مشتعل شود، اغواي اغواگران و اضلال گمراهان همچون نَفَس مگسي است كه بخواهد خورشيد را خاموش كند! مسأله شرح سلامت قلب، شكر نعمت و عبادت زبان در دعاهاي بعد به خواست حق خواهد آمد.



ــــــــــــــــــــــــــــــــــ



1- توبه، 32.



2- انبياء، 105.



عارف شوريده، حكيم عاشق، فيض صادق مي فرمايد:

اي سر هر سروري در پاي تو *** خوبي هر خوبي از بالاي تو

شود خراب چشم مستت ملك جان *** اي جهاني مست از صهباي تو

بر سر يكديگر افتادست دل *** خسته مژگان بي پرواي تو

هر دو عالم را به يك جو كي خرد *** عاشق شوريده شيداي تو

جاي هيهات تو كي دارد سرم *** اي دو عالم يك هي از هيهات تو

از خودم دارم تهي وز خويش پر *** پاي تا سر عشق سر تا پاي تو

همّتي تا سر در اين سودا نهم *** اي سرم سودائي و سوداي تو

هر چه فرمائي به جان فرمان برم *** اي من از جان بنده و مولاي تو

فيض را خاموش كن زين گفتگو *** ظرف را كو وسعت درياي تو

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّد وَ آلِهِ، وَ اجْعَلْنَا مِنْ دُعَاتِكَ الدَّاعِينَ إِلَيْكَ، وَ هُدَاتِكَ الدَّالِّينَ عَلَيْكَ، وَ مِنْ خَاصَّتِكَ الْخَاصِّينَ لَدَيْكَ، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.



«الهي بر محمّد و آل محمّد درود فرست، و ما را از دعوت كنندگان خود كه به سوي تو مي خوانند، و از راهنمايان خود كه به راه هدايت مي كنند، و از نزديكان به رحمت خود كه به تو نزديكند قرار ده، اي رحم كننده ترين رحم كنندگان».