بازگشت

نياز به خدا و بي نيازي از همه


اين مسأله صحيح است كه انسان مدني الطبع و اجتماعي آفريده شده و در امور زندگي و حيات به كمك و معاونت ديگران نيازمند است و زندگي و ادامه حيات بدون ارتباط با همنوعان برايش ميسّر نيست، ولي اين همه اقتضاي اين را ندارد كه انسان در تمام جوانب حيات، حتّي حالات و احوالات در گرو خواسته هاي بي حدّ و مرز ديگران برود، و به خاطر امور مادي و نيازمنديها بخصوص در مواقع گرفتاري كه ديگران محض عواطف و احساسات يا اهداف ديگر به انسان كمك بلاعوض مي نمايند، آنان را بجاي حضرت مالك الملوك معبود خود گرفته و موجوديت خويش را در آنچه آنان مي خواهند خرج كند.



گاهي نيازمنديهاي انسان، سنگري براي دشمنان خداست كه اگر انسان توجه به حقيقت نداشته باشد از آن سنگر با ظاهري فريبنده به انسان حمله مي شود و مغز و قلب به تصرف دشمن درآمده و آدمي عمله بي چون و چراي شيطان يا شياطين مي گردد.



در اين مسير بايد ابوذروار برخورد كرد، به وقت نياز، عطاي دشمن را كه براي به يغما بردن دين و ايمان انسان به كار گرفته مي شود با كمال شجاعت رد كرد و رنج تبعيد به بيابان رَبَذه را پذيرفت و در آنجا در حال سلامت دين و الگو شدن براي مجاهدان في سبيل اللّه در آغوش لطف و محبّت حضرت محبوب جان سپرد.



از دوري گزيدن آنان كه قصد بَرده كردن انسان را دارند نبايد وحشت كرد، و از تنها شدن از آنان كه با حقيقت پيوند ندارند نبايد ترسيد. بايد آنچنان در قيد بندگي حق بود و عاشقانه در مدار عبادت راه پيمود كه تدبير الهي به سود انسان تمام شود، و به عبارت ديگر درهاي رحمت الهيّه به سوي انسان باز شده و نعمتهاي ظاهري و باطني آنچنان به كار گرفته شود كه محصول به كارگيري نعمتها بهشت و رضوان حق شود، نه اينكه به صورتي هم آغوش با زندگي شد كه چنگال گناه به همه نواحي حيات اتصال پيدا كند، آنگاه تدبير الهي به مجازات همه جانبه انسان تعلّق گيرد.



آنچنان هماهنگ با حق و حقيقت بايد زيست كه مشكلات آسان شود و گره هاي كور بازگردد و نور واقعيت در قلب بتابد و به قول حضرت سجّاد عليه السّلام: مكر دوست به سود انسان شود، نه آنكه به خاطر تخلّف از حقيقت، و بغي و تجاوز و ستم، بدون اينكه انسان بفهمد، به تدريج دچار مشكلات گردد و گره ها به كار افتد و آدمي با مكر حق به چاه هلاكت و شقاوت سرنگون شود.



آنان كه جز در صراط مستقيم دوست حركت ندارند، آنان كه قلبشان از عشق حضرت محبوب مي تپد، آنان كه بار غمي جز بار غم يار بر دوش جان ندارند، آنان كه منوّر به نور معرفت هستند، آنان كه غير عمل صالح عملي ندارند و جز اخلاق حسنه مايه و سرمايه اي براي آنان نيست، آنان كه هماهنگ با حيات انبيا و ائمّه زيست مي كنند، و حقوق برادران و همنوعان را رعايت مي كنند، هميشه و همه جا بر دشمنان پيروزند و دشمن را تا آنچنانند بر آنها پيروزي نيست.



امام عارفان و اسوه عاشقان، و امير پرهيزكاران، و نور دل محبّان، حضرت زين العابدين عليه السّلام در جملات بعد به اين حقايق اشاره دارند:

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّد وَ آلِهِ، وَ قِنَا مِنْكَ، وَ احْفَظْنَا بِكَ وَ اهْدِنَا إِلَيْكَ، وَ لاَ تُبَاعِدْنَا عَنْكَ، إِنَّ مَنْ تَقِهِ يَسْلَمْ، وَ مَنْ تَهْدِهِ يَعْلَمْ، وَ مَنْ تُقَرِّبْهُ إِلَيْكَ يَغْنَمْ.



اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّد وَ آلِهِ، وَ اكْفِنَا حَدَّ نَوَائِبِ الزَّمَانِ، وَ شَرَّ مَصَائِدِ الشَّيْطَانِ وَ مَرَارَةَ صَوْلَةِ السُّلْطَانِ.

اَللَّهُمَّ إِنَّمَا يَكْتَفِي الْمُكْتَفُونَ بِفَضْلِ قُوَّتِكَ، فَصَلِّ عَلَي مُحَمَّد وَ آلِهِ، وَ اكْفِنَا. وَ إِنَّمَا يُعْطِي الْمُعْطُونَ مِنْ فَضْلِ جِدَتِكَ، فَصَلِّ عَلَي مُحَمَّد وَ آلِهِ، وَ أَعْطِنَا. وَ إِنَّمَا يَهْتَدِي الْمُهْتَدُونَ بِنُورِ وَجْهِكَ، فَصَلِّ عَلَي مُحَمَّد وَ آلِهِ وَ اهْدِنَا.



الهي بر محمّد و آل محمّد درود فرست، و ما را با توفيق ترك گناه و روي آوردن به طاعت و عبادت و آراسته شدن به تقوا و فضائل و حسنات از خشم و سخط و غضب خود كه مورث خزي دنيا و عذاب آخرت است حفظ فرما، و در پناه محافظت خود نگهدار.



الهي ما را به سوي خود هدايت كن، تا آنچنانكه هستي تو را بشناسيم و به اندازه قدرت و استطاعت خويش به بندگي تو قيام نمائيم و فرمانت را گردن نهيم و جز در صراط مستقيم حركت ننمائيم.



الهي ما را از رحمت و عنايت و لطفت و محبّت و كرامت و مغفرت خود دور مكن و راه دور شدن از خودت را كه جز گناه و آلودگي و عصيان و پليدي چيزي نيست به روي ما ببند، كه دوري از تو بدترين بلا و سنگين ترين مرض و شديدترين عذاب است، چنانكه حضرت مولي الموحّدين در دعاي كميل اشاره فرموده:

فَهَبْني يا إلهي صَبَرْتُ عَلي عَذابِكَ فَكَيْفَ أصْبُِ عَلي فِراقِكَ؟!



الهي، گيرم كه بر عذاب دوزخت صبر كنم، امّا بر دوري و هجرانت چگونه طاقت بياورم؟!



الهي هر كس را از خشم و سخط خود نگاهداري، از هر پيشامد سوئي در دنيا و آخرت سالم ماند و هر كه را به لطف و عنايت خود هدايت فرمائي، به حقيقت پي برده و بينا و آگاه شود و هر كه را به مقام قربت ارتقا دهي غنيمت ابدي نصيبش گردد.



بار خدايا بر محمّد و آل محمّد درود فرست، و ما را از سختي پيشامدها و اندوههاي روزگار كه محصول گناه يا جنايت اهل گناه به اهل ايمان است، و نيز شرّ دامهاي شيطان، و تلخي غلبه سلطان ظالم حفظ فرما.



الهي آنان كه به فضل قوّت تو اكتفا كرده و دل خوش نموده اند از غير تو بي نيازند، پس بر محمّد و آل محمّد درود فرست و ما را بي نياز گردان. الهي بخشندگان از زيادي عطا و بخشش تو مي بخشند، چرا كه از خود چيزي ندارند، پس بر محمّد و آل محمّد درود فرست و از خوان نعمت بي نهايت خود به ما عطا كن. خداوندا راه يافتگان، به نور وجه تو كه انبيا و ائمه عليهم السّلام اند راه مي يابند، پس بر محمّد و آل محمّد درود فرست و به آنچه خير دنيا و آخرت ما در آن است ما را هدايت فرما.

هر آن نصيبه كه پيش از وجود ننهادست *** هر آن كه در طلبش سعي مي كند باد است

كليد گنج اقاليم در خزانه اوست *** كسي به قوّت بازوي خويش نگشاد است

سر قبول ببايد نهاد و گردن طَوع *** كه هر چه حاكم كند نه بيداد است

به چشم طايفه اي كج همي نمايد نقش *** گمان برند كه نقّاش آن نه استاد است

اگر تو ديده وري نيك و بد ز حق بيني *** دو بيني از قِبَل چشم اَحوَل افتاد است

هر آن كه زرع و نخيل آفريد و روزي داد *** ملخ به خوردن روزي هم او فرستاد است

چو نيك درنگري آن كه مي كند فرياد *** ز دست خوي بد خويشتن به فرياد است

تو پاك باش و مدار اي برادر از كس باك *** به ياد دار كه اين پندم از پدر ياد است

اگر به پاي بپويي و گر بسر بروي *** مقسّمت ندهد روزيي كه ننهاد است

خداي راست بزرگيّ و ملك بي انباز *** به ديگران كه تو بيني به عاريت داد است

گر اهل معرفتي دل در آخرت بندي *** نه در خرابه دنيا كه محنت آباد است

به خاك بر مرو اي آدمي به نخوت و ناز *** كه خاك پاي تو هم چون تو آدميزاد است

جهان بر آب نهاد است و عاقلان دانند *** كه روي آب نه جاي قرار و بنياد است

رضا به حكم قضا اختيار كن سعدي *** كه هر كه بنده حق شد ز خلق آزاد است

اَللَّهُمَّ إِنَّكَ مَنْ وَاَلَيْتَ لَمْ يَضْرُرْهُ خِذْلاَنُ الْخَاذِلِينَ، وَ مَنْ أَعْطَيْتَ لَمْ يَنْقُصْهُ مَنْعُ الْمَانِعِينَ، وَ مَنْ هَدَيْتَ لَمْ يُغْوِهِ إِضْلاَلُ الْمُضِلِّينَ. فَصَلِّ عَلَي مُحَمَّد وَ آلِهِ وَ، امْنَعْنَا بِعِزِّكَ مِنْ عِبَادِكَ، وَ أَغْنِنَا عَنْ غَيْرِكَ بِإِرْفَادِكَ، وَ اسْلُكْ بِنَا سَبِيلَ الْحَقِّ بِإِرْشَادِكَ.



اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّد وَ آلِهِ وَ اجْعَلْ سَلاَمَةَ قُلُوبِنَا فِي ذِكْرِ عَظَمَتِكَ، وَ فَرَاغَ أَبْدَانِنَا فِي شُكْرِ نِعْمَتِكَ، وَ انْطِلاَقَ أَلْسِنَتِنَا فِي وَصْفِ مِنَّتِكَ.



«خداوندا، كسي كه ياريش كردي ياري نرساندن كساني كه دست از ياري او كشيدند به او زيان نرساند، و هر كه را تو عطا فرمودي منع منع كنندگان از او نكاست، و هر كس را تو هدايت فرمودي گمراهي گمراه كنندگان او را منحرف ننمود. پس بر محمّد و آل محمّد درود فرست و ما را به قدرت و توانائي خود از زيان بندگانت دور كن، و به بخششت ما را از غير خود بي نياز ساز، و به هدايت خود به راه حق ببر.



بار خدايا، بر محمّد و آل محمّد درود فرست، و سلامتي دلهاي ما را در يا عظمت و بزرگي خود، و آسايش بدنهاي ما را در سپاسگزاري نعمت خويش، و حركت زبانهاي ما را در بيان نعمت خود قرار ده».