بازگشت

رحمت بي نهايت در بي نهايت


مسأله بسيار بسيار مهم و باعظمت رحمت حضرت ربّ العزّه ـ جلّ جلاله ـ در نزديك به سيصد و چند آيه قرآن مجيد اين سند حقايق و منبع واقعيات، مطرح است. رحمت رحمانيّه شامل تمام موجودات هستي، و رحمت رحيميّه شامل مكلّفيني است كه آراسته به ايمان و عمل صالح و اخلاق حسنه اند و در تمام شئون حيات در عرصه گاه تقوا و پرهيز از گناه به سر مي برند.



رحمت جناب حق فناناپذير و نسبت به تمام مُلك وملكوت فراگير است:

فَقُلْ رَبُّكُمْ ذِورَحْمَة واسِعَة:(1)



اي رسول من بگو مالك و همه كاره و خداوند شما صاحب رحمت بي منتهاست.

وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْء فأَكْتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالَّذِينَ هُم بِآيَاتِنَا يُؤْمِنُونَ:(2)



و رحمت من همه موجودات را فرا گرفته، و البته بر آنان كه راه تقوا پيش گيرند و زكات مال دهند و بهآيات خدا مي گروند حتم و لازم خواهد بود.



رحمت حضرت اوست كه انسان شايسته رحمت را از قهر و عذاب مي رهانت و از چنگال سخط و غضب او كه متوجه عاصيان و فتنه گران و ظالمان است نجات مي دهد:

قَالَ سَآوِي إِلَي جَبَل يَعْصِمُني مِنَ الْمَاءِ قَالَ لاَ عَاصِمَ الْيَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِلاَّ مَن رَحِمَ:(3)



فرزند نوح به پدر گفت: بر فراز كوه مي روم، كه بلندي كوه نگهدار و حافظ و نجات دهنده من از اين طوفان عظيم است. آن پيامبر باكرامت و انسان ملكوتي به او گفت: اي پسر امروز هيچ كس از قهر و غضب خدا جز به رحمت او شايسته نجات نيست.



رحمت حضرت اوست كه به هنگام حملات خطرناك نفس امّاره كه مورث خزي دنيا و عذاب آخرت است و تمام مفاسد فردي و خانوادگي و اجتماعي معلول دچار بودن انسان به شرور است، از انسان دستگيري كرده و باب نجات را به روي آدمي مفتوح و وي را از زيانها و ضررها و خسارتهاي آن گرگ درنده حفظ مي كند:

إِنَّ النَّفْسَ لاََمَّارَةُ بِالسُّوءِ إِلاَّ مَا رَحِمَ رَبِّي:(4)



همانا نفس به شدّت به بدي مي خواند، جز اينكه رحمت پروردگارم به فريادم برسد.



رحمت حضرت اوست كه در عرصه گاه عجيب و غريب محشر، به فرياد اهل دل و عاشقان واله و مؤمنان ثابت قدم و بيداران راه و بينايان آگاه و دارندگان اخلاق و عمل صالح مي رسد:

يَوْمَ لاَ يُغْنِي مَوْليً عَن مَوْليً شَيْئاً وَلاَ هُمْ يُنصَرُونَ، إِلاَّ مَن رَحِمَ اللَّهُ إِنَّهُ هُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ:(5)



روز قيامت روزي است كه حمايت خويش و يار و ياوري، كسي را از عذاب نجات ندهد و احدي را به مدارنصرت نياورد، مگر رحمت خدا به فرياد برسد كه همانا او مقتدر و مهربان است.



رحمت حضرت اوست كه مانع فرو افتادن انسان در سيّئات است، كه اگر عنايت و لطف او نباشد ذرّه اي خوبي از انسان صادر نمي شود:



ــــــــــــــــــــــــــــــــــ



1- انعام، 147.



2- اعراف، 156.



3- هود، 43.



4- يوسف، 53.



5- دخان، 41 - 42.

وَقِهِمُ السَّيِّئَاتِ وَمَن تَقِ السَّيِّئَاتِ يَوْمَئِذ فَقَدْ رَحِمْتَهُ وَذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ:(1)



فرشتگان در دعاي خود نسبت به مردم مؤمن عرضه مي دارند: پروردگارا اينان را از بديها (كيفر گناهان) حفظ كن، كه هر كس را در امروز، تو از زشت كاري محافظت فرمائي او را مشمول رحمت قرار داده، و هر آينه شمول رحمتت بدين صورت فوز عظيم است.

چرا نه در پي عزم ديار خود باشم *** چرا نه خاك سر كوي يار خود باشم

غم غريبي و غربت چو بر نمي تابم *** به شهر خود روم و شهريار خود باشم

ز محرمان سراپرده وصال شوم *** ز بندگان خداوند گار خود باشم

چو كار عمر نه پيداست باري آن اَوْلي *** كه روز واقعه پيش نگار خود باشم

ز دست بخت گرانخواب و كار بي سامان *** گرم بود گِلَه اي رازدار خود باشم

هميشه پيشه من عاشقي و رندي بود *** دگر بكوشم و مشغول كار خود باشم

بود كه لطف ازل رهنمون شود حافظ *** وگرنه تا به ابد شرمسار خود باشم



خسارت مسأله اي است كه به طور مكرّر در قرآن مجيد به آن اشاره شده. خسارت كه محصول فروافتادن در گناه و عدم توبه است، اگر گريبانگير انسان شود رهائي از آن مشكل و چنانكه انسان با آلوده بودن به آن به جهان ديگر رود براي هميشه به عذاب اليم دچار خواهد شد. تنها راه رهائي از خسارت، اتّصال به رحمت رحيميّه حضرت محبوب است كه آنهم به توسط توبه و ايمان و عمل صالح و اخلاق حسنه به دست مي آيد:

قَالاَ رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنْفُسَنَا وَإِن لَمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ:(2)



گفتند: الهي در پيروي از شيطان بر خود ستم كرديم، و اگر تو ما را نبخشي و مشمول رحمت خويش نگرداني، شديد و سخت از خاسران شده ايم.



اين آيه شريفه از ايمان و توبه و عمل صالح و اخلاق حسنه خبر مي دهد:



رَبَّنا: ايمان، ظَلَمْنا أنْفُسَنا: توبه، تواضع و خضوع در برابر حق، عمل و اخلاق. كه هر چهار حقيقت، علت جذب رحمت رحيميّه به سوي انسان است.

من همان دم كه وضو ساختم از چشمه عشق *** چهار تكبير زدم يكسره بر هر چه كه هست



رحمت رحيميّه حضرت محبوب شامل كساني است كه در مقام امر به معروف و نهي از منكر و بپا داشتن نماز و پرداخت زكات و اطاعت از خدا و پيامبر در همه شئون باشند:



ــــــــــــــــــــــــــــــــــ



1- مؤمن، 9.



2- اعراف، 23.

وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضَهُمْ أَولِياءُ بَعْض يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ أُولئِكَ سَيَرْحَمُهُمْ اللّهُ إِنَّ اللّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ:(1)



مردان مؤمن و زنان مؤمنه يار و دوستدار يكديگرند، مردم را به كار نيك امر كرده و از اعمال زشت نهي مي نمايند، نماز بپا مي دارند و زكات مي دهند و از خدا و رسول اطاعت مي كنند، خداوند آنان را مشمول رحمت خود خواهد فرمود كه خداوند صاحب اقتدار و حكيم است.



پيروي از آيات قرآن مجيد و آراسته شدن به حقايق اين كتاب در جهت عقيده و عمل و اخلاق، و حفظ اين واقعيات با قدرت تقوا و پرهيز از گناه و معصيت، علّت رسيدن به رحمت حضرت حقّ است:

وَهذَا كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ:(2)



و اين است كتابي كه به خير و بركت فرو فرستاديم، پس بيائيد از اين كتاب متابعت كنيد و تقوا را در تمام شئون زندگي مراعات نمائيد تا مشمول رحمت حق شويد.



شنيدن قرآن با گوش جان و فرو بستن زبان فضولي در برابر آن، به اين معنا كه در برابر قانون خدا قانون نياوردن، باعث رحمت الهي است:

وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَأَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ:(3)



و چون قرآن خوانده شود گوش فرا دهيد و در برابر آن سكوت كرده (از خود چيزي نياوريد) باشد كه مشمول رحمت حق گرديد.



اصلاح بين برادران ديني و حلّ اختلافات مردم و مراعات تقوا، علت رسيدن رحمت حق به آدمي است:

فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ:(4)



بين دو برادر ديني خود را اصلاح كنيد، پس به تقواي الهي خود را بيارائيد، تا به رحمت حق برسيد.



آنان كه از آزمايشات الهي و ابتلائات دنيائي سرفراز بيرون آيند و براي حفظ دين و ايمان و اخلاق خويش در برابر حوادث صبر ورزند، به رحمت حضرت محبوب خواهند رسيد:

وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْء مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْص مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالَّثمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ. الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلّهِ وإِنّا إِلَيهِ رَاجِعُونَ. أُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِن رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ:(5)



و البته شما را به مشكلاتي چون ترس و گرسنگي و نقصان در اموال و نفوس و آفات زراعت بيازمائيم و صبر كنندگان در برابر حوادث را كه محض حفظ ايمان استقامت مي كنند به آسايش و امنيّت و رضوان و نعمت الهي بشارت بده. آنان كه چون به حادثه سخت دچار شوند، از عمق جان فرياد برآورند: إِنَّا لِلّهِ وإِنّا إِلَيهِ رَاجِعُونَ: «ما از خدائيم و به سوي او باز مي گرديم». صلوات و رحمت الهي بر اينان است، و آنها به حقيقت هدايت يافتگانند.



ــــــــــــــــــــــــــــــــــ



1- توبه، 71.



2- انعام، 155.



3- اعراف، 204.



4- حجرات، 10.



5- بقره، 155 - 157.



نرم خوئي با مردم، خوشرفتاري با همنوعان و به كارگيري اخلاق حسنه و صفات حميده، علامت اتصال انسان به رحمت حضرت ربّ العزّه است:

فَبِمَـا رَحْمَة مِنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنتَ فَظّاً غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَي اللّهِ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ:(1)



رحمت خداوند عزيز تو را با خلق مهربان و خوشخوي گردانيد، اگر تند خوي و سختدل بودي مردم از جانب تو پراكنده مي شدند. پس از امّت گذشت كن و براي آنان طلب آمرزش نما و با ايشان مشورت كن، پس در آنچه تصميم مي گيري به خداوند توكل كن، كه خداوند جهان دوستدار اهل توكّل است.



من اگر بخواهم تمام موارد رحمت را از قرآن مجيد ذكر كنم سخن به درازا خواهد كشيد، فكر مي كنم آيات ذكر شده به عنوان نمونه كافي باشد. اين آيات مي گويد: اولاً حضرت محبوب رحمت را بر خود فرض فرموده، ثانياً رحمت او رحمت واسعه يعني بي نهايت در بي نهايت است و ثالثاً شامل كساني است كه واجد شرايط و داراي شايستگي باشند. آيات قرآن مجيد در مسأله رحمت رحيميّه جز اين سه حقيقت را دنبال نمي كند.



عزيزان بكوشيد كه براي به دست آوردن رحمت حضرت دوست واجد شرايط شويد، كه هر كس به درياي رحمت واسعه حق متّصل شود، خير دنيا و آخرت خود را به نحو كامل تأمين كرده است.



فيض آن عارف عاليقدر و بلبل شوريده گلستان محبّت مي فرمايد:

اي كاش كه اين سينه دري داشته باشد *** تا يار ز دردم خبري داشته باشد

يا با دل ما صبر سري داشته باشد *** يا رحم بر آن دل گذري داشته باشد

تا كي گذرد عمر كسي در غم هجران *** فرخنده شبي كان سحري داشته باشد

شد عمر گرانمايه ما صرف محبّت *** اي كاش كه آخر ثمري داشته باشد

سوزيم به يك آه زمين را و زمان را *** گر دود دل ما شرري داشته باشد

برداشته ام شب همه شب دست تضرّع *** اي كاش دعاها اثري داشته باشد

گردد قدم ار رنجه كني جانب عشّاق *** خاك قدمت هر كه سري داشته باشد

در بوم دل از هجر تو بس خار كه كشتم *** بو كز گل وصل تو بري داشته باشد

راز دل خود فيض به بيگانه نگويد *** گر يار ز حالش خبري داشته باشد



ــــــــــــــــــــــــــــــــــ



1- آل عمران، 159.