بازگشت

عجائب دنياي اتم


اتم ذرّه بسيار ريزي است كه با چشم ديده نمي شود. اتمهائي كه تا كنون شناخته شده تعدادشان در حدود يكصد نوع است. بين آنها تنها اتم كربن است كه موجب بقا و ادامه زندگي بشر مي باشد.



اين اتم در تركيب سلولهاي زنده بدن وجود دارد و بنا بر معلومات اخير دانشمندان دوام و بقاي زندگي در جهان هستي بدون آن مقدور نيست.



از اتمهاي كربن كه در عالم لايتناهي موجود است يكي را كه در بدنمان وجود دارد مانند اتم «كروموزم» كه نطفه آدمي است اختيار مي كنيم. اين اتم ريزترين مادّه اي است كه پس از باروري زن به جنين منتقل و سبب وراثت طفل خواهد شد و در يكي از سلولهاي بدن نوزاد مستقر مي شود.



هيچ كس نمي داند شكل ظاهري اتم كربن چگونه است و معلوم نيست به چه چيز شباهت دارد، زيرا به طوري كه ذكر شد به حدّي ريز است كه با چشم ديده نمي شود، ناچار بايد آن را طور ديگر تحت مطالعه و دقت قرار دهيم.



ذرّات متشكّله اتم هر چه بوده باشند، خود آن كوچكترين جزء متشكّله آن است. طرز ساختمان كليه اتمها مانند اتم هيدروژن، اكسيژن، كربن، طلا، اورانيوم تقريباً يكسان است و تمامي آنها از ذرات خيلي ريزي كه ساختمان اصلي آنها را تشكيل داده درست شده است.



هر اتم بر سه جزء بخش مي گردد: پروتون كه داراي قوه الكتريسيته مثبت، نوترون داراي الكتريسيته خنثي، الكترون داراي قوه منفي است.



ساختمان اصلي اتمها با تفاوت كم همسانند. در مركز هر اتم يك هسته وجود دارد كه از «پروتون» و «نوترون» تشكيل گشته و اين دو سخت به هم پيوسته اند. در قسمت بروني اتم الكترونها مي باشند كه متّحد الشكلند و مانند منظومه شمسي كه دور خورشيد مي گردد در حركت و چرخشند!



وجه اختلاف و تمايز اتمها از تعداد اجزائي كه در ساختمان آنها به كار رفته معلوم و مشخص مي گردد. مثلاً اتم ئيدروژن فقط يك پروتون دارد، و اتم هليوم داراي دو پروتون است. همينطور كه طبقه بندي يكصد نوع اتمها بالاتر مي رود تعداد پروتون و نوترون هر كدام بيشتر خواهد بود.



اتم كربن كه جزء طبقه ششم است داراي شش پروتون و شش نوترون است و به دور هسته آن شش الكترون در حركتند.



هسته اتم و الكترونهاي آن چون داراي شارژِ (بارِ) قوه مثبت و منفي مي باشند يك ديگر را به سوي خود مي كشانند. اتم كروموزم (نطفه انساني) نيز داراي چنين خاصيتي است. هر اتم به خودي خود نمي تواند بخش و تفكيك گردد.



جريان عمل در هسته اتم به طور متفاوت صورت مي گيرد و در آنجا پروتون ها كه داراي شارژ مثبتند به هم فشار مي آورند و از هم دور مي شوند.



متخصصين هنوز ندانسته اند چه علت و موجبي باعث فشردگي و دوري جستن پروتون ها از همديگر مي شود.



الهيّون در جواب اين مسأله عاجز نيستند، پاسخ اين مسأله و هزاران نمونه آن در مسلك آنان يك كلمه است كه همه چيز و همه حقايق در همين يك كلمه است و آن «اللّه» است.

در هيچ پرده نيست نباشد نواي تو *** عالم پر است از تو و خالي است جاي تو

هر چند كائنات گداي در تواند *** يك آفريده نيست كه داند سواي تو

تاج و كمر چو موج حباب است ريخته *** در هر كناره اي ز محيط سخاي تو

آئينه خانه اي است پر از ماه و آفتاب *** دامان خاك تيره ز موج صفاي تو

هر غنچه را ز حمد تو جزوي است در بغل *** هر خار مي كند به زباني ثناي تو

عمر ابد كه خضر بود سايه پرورش *** سروي است پست بر لب آب بقاي تو

يك قطره اشك سوخته يك مهره گل است *** دريا و كان به پيش محيط سخاي تو

در مشت خاك من چه بود لايق نثار *** هم از تو جان ستانم و سازم فداي تو

غير از نياز و عجز كه در كشور من است *** اين مشت خاك تيره چه سازد فداي تو

صائب چه ذرّه است و چه دارد فدا كند *** اي صد هزار جان مقدّس فداي تو



وقتي كه يك اتم را بشكافند و خرد كنند، به ذرّه هاي ريزي مبدّل مي شود كه هر يك از آن ذرّات از الكترونها سنگين تر و از پروتون ها و نوترون ها سبكترند. اين ذرّه هاي عجيب را علماي فيزيك «مِزون» مي گويند و عمر آنها كمتر از يك ميليونيم ثانيه است. دانشمندان تصور مي كنند سبب تحريك نيروي داخلي هسته اتم به واسطه همين مزون ها مي باشد.



اتم كربن پيش از آنكه در كره زمين پديدار آيد در يكي كرات آسماني به وجود آمده و داستان تكوين آن بس عجيب و حيرت آميز است. اين اتم از موقعي كه سفر دور و دراز خود را در فضاي نامحدود آسمان شروع كند تا زماني كه به زمين برسد و وارد نطفه آدمي گردد سه مرحله را طي خواهد نمود:



از ستاره جواني شروع مي شود كه در آن توده هاي اتم ئيدروژن وجود داشته و داراي پروتون بوده اند. هسته هاي اتمها ئيدروژني به علت حرارت فوق العاده آن ستاره با سرعت سرسام آوري به حركت مي افتند. گاه به گاه دو عدد از آن پروتون ها باهم پيكار نموده يكي بر ديگري غالب مي شود. پروتون مغلوب مقدار الكتريسيته خود را به هدر داده به نوترون تبديل مي گردد.



اين نوترون تازه به دوران رسيده با پروتوني كه غالب شده باهم جمع و متّحد مي شوند و هسته اي به نام دوتريوم (ئيدروژن سنگين) متشكّل مي گردد و هنگام فرصت اين هسته دوتريوم يك هسته پروتون و يك هسته نوترون را تحت اختيار خود در مي آورد و مبدّل به هسته اتم «هليوم» مي شود و به اين نهج جريان احتراق، ذوب، اجتماع و اتحاد ذرات آن ستاره انجام و در نتيجه اتمهاي ئيدروژن ستاره مزبور به ماده ديگري تبديل مي شود كه اُسّ و اساس آن مادّه هليوم خواهد بود.



ضمناً ناگفته نماند كه اتم ئيدروژن نخستين اتمي است كه در عالم لايتناهي به وجود آمده است. در اينجا مرحله پيدايش اتمهاي سنگين خاتمه مي پذيرد.



پس از صدها ميليون سال كه از عمر آن ستاره بگذرد، تقريباً تمام حجم ستاره مملوّ از ماده هليوم مي گردد و اتمهاي آن با يك روال منظّم و موزوني باهم مصاف نموده، دو تا سه اتم در يك لحظه باهم شعلهور مي شوند، و اين جريان دومين مرحله پيدايش اتم كربن به حساب مي آيد.



اتم كربن ميلياردها سال است كه بر اثر مصاف و تلاقي مذكور تكوين يافته و حال بايد دانست اين اتم چگونه به كره زمين رسيده است؟:



هر قدر عمر ستاره اي بيشتر شود، اتمهاي هليوم، كربن و اتمهاي سنگين در آن ستاره فزون تر خواهد شد و تراكم اتمها به تدريج به حدّي مي رسد كه ستاره از موادّ اتمي اشباع مي گردد و سپس منفجر خواهد شد.



در نتيجه اتمهاي كربن و ساير اتمهاي موجوده آن، در كيهان و فضا پخش و با اتمهاي ئيدروژن كه در فضا پراكنده اند مخلوط و ممزوج مي گردند. بعدها زماني كه ستاره جديدي كه با جذب اتمهاي ئيدروژن تكوين و به وجود آمد اتمهاي موجود در فضا اتم كربن را نيز جذب مي نمايند.



خورشيد هم در چند ميليارد سال پيش به امر و اراده حضرت ربّ العزّه به همين صورت پديد آمده، و ظاهراً بر اثر يك حادثه كيهاني، موادّ مشتعله عظيمي از خورشيد فوران و بيرون ريخته و همراه آن مواد، اتم كربن بوده و پس از سرد شدن، قشر و پوسته كره زمين از آن مواد تشكيل يافته است، و اين جريان سومين مرحله پيدايش اتم كربن در كره زمين است كه به تدريج در پيكره انسان، حيوان، جمادات نفوذ يافته و به حال ثابت و تغييرناپذيري باقي مانده است.



اتم كربن پس از جريان فوق با دو اتم ئيدروژن تركيب و متّحد مي گردد به «بي اكسيد دوكربن» مبدل و به واسطه وزش باد به روي برگ نباتات و گياهان مي نشيند. چنانچه گاو يا گوسپندي آن گياه را خورده و بعد گوشت يا شير آنها را انسانهاي دوران گذشته خورده باشند، در اين صورت آن افراد انساني يا حيوانات، حامل اتم كربن گشته اند.



اتم كربن كه در بدن انسان قرار يافت، ممكن است در نطفه او وارد و بعد در زهدان مادر دخل شود. در اين حال موجودي پيدا مي گردد كه وارث صفات و اخلاق پدر و مادر خواهد شد و در تسلسل زنجيره بقاي نسل بشري آن اتم از پدر به فرزند و به اعقاب او منتقل خواهد گشت!



زماني كه آدمي فوت شود اتم كربن به خاك برمي گردد، ممكن است گياهي آن را جذب كند، آن وقت اين اتم در جمع نباتات سپس در بدن حيوانات قرار گيرد، و نيز ممكن است كه جزو ذرّات متبلور ذغال سنگ يا دانه الماس گردد،و باز هم ممكن است اتم مذكور از ناحيه نبات يا حيوان مجدداً در بدن انسان وارد شود، در استخوان يا ناخن و يا تاري از موي او جاي گيرد.



به علاوه ممكن است «بي اكسيد دو كربن» موجود در فضا را افرادي كه در هزاران سال پيش تنفّس نموده و از ريه هاي خود خارج كرده باشند، در زمان حاضر هوائي را كه تنفّس مي كنيم آلوده و آميخته به آن اتم باشد.



موقعي كه دم مي زنيم و نفس مي كشيم، در هر لحظه كه فرو مي دهيم و خارج مي كنيم به طور تقريب شماره اتمهاي آن در حدود ده سنگترليون مي باشد، يعني عددي كه سمت راست آن 22 صفر قرار گرفته!



مي توان گفت اتمهاي كربن موجود در هوا، در ازمنه خيلي دور در ريه هاي افراد بشر و پيامبران و دانشمندان دورانهاي قديم از راه تنفّس آنها وارد و خارج شده، و اين زمان هم ما آن هوا را مي بلعيم، و ممكن است افرادي كه بعد از ما خواهند آمد يا نابغه هائي كه به ظهور خواهند رسيد از آن نيز تنفّس كنند.



در گذشت زمان هر قدر دوران جهان باقي باشد و به جلو رود ممكن است اتم كربن در خون حيوانات و جانوران و موجوداتي كه امروزه انواع آنها بر ما نامعلوم است رسوخ يافته و بعدها مجدداً به خاك بازگشت نمايد و سپس در تركيبات معادن قرار گيرد و مليونها سال در جمادات باقيمانده تا دو مرتبه در موجودات زنده ظهور يابد.



به هر تقدير با گذشت بيش از چهار ميليارد سال كه از عمر زمين مي گذرد، هنوز در وضع اتم كربن تغييري حاصل نشده و دليلي هم در دست نيست كه روزي اتم مذكور معدوم گشته و از ميان برود.



اگر بنا شود روزي خورشيد، كره زمين را مشتعل ساخته و بسوزاند ممكن است اتم كربن دو مربته به فضا و كيهان برگشته و نواختران و ستاره هاي جوان آن را جذب كنند.



قريب به يقين معدوم گشتن اتم كربن تحقّق نتواند يافت مگر زماني كه بين كرات آسماني تصادم هاي شديد و سهمگين روي دهد كه يكي يا هر دوي آنها متلاشي و ذرّاتشان در فضا پخش و پراكنده شوند و اتم هاي موجود در فضا بتوانند اتم هاي كربن را جذب نموده تحت اختيار و سلطه خود در آورند.



آن زمان است كه دوره بقا و دوام اين اتم سر خواهد آمد، لكن مانند آدميان كه پس از سپري شدن عمر، از خود نسلهاي جديدتري به جاي مي گذارند، اتمهاي كربن نيز در پيكره موجودات زنده اي كه از اتمهاي تازه و جديدتري تركيب يافته اند قرار گيرند.(1)



راستي داستان عجيبي است! از وضع يك ذرّه كه با چشم ديده نمي شود، سراپاي انسان غرق در حيرت مي گردد. اين وضع يك ذرّه است، در سراسر عالم چه خبر است؟ آيا كسي غير از حضرت عظيم از خلقت عظيم اطلاع و آگاهي دارد؟



من سخت در شگفتم، نمي دانم چه بنويسم و از كجا بنويسم و از كه و از چه دم بزنم؟

حُسن آن روز كه آئينه مصفّا مي كرد *** عشق در پرده زنگار تماشا مي كرد

از نفس سوختگي خال لب ساحل شد *** گوهر ما كه تلاش دل دريا مي كرد

برق آن حُسن جهانسوز به يكدم مي سوخت *** شوق چندان كه پر و بال مهيّا مي كرد

سنگ اطفال مرا لنگر بيتابي شد *** ورنه ديوانه من روي به صحرا مي كرد

آن كه شد گوهر جان دو جهان پامالش *** كاش يكبار نگاهي به ته پا مي كرد

هر طرف نافه دل بود كه مي ريخت به خاك *** هر گره كز سر زلف تو صبا وا مي كرد

به تو مي داد خط بندگي يوسف را *** گر تو را ديده يعقوب تماشا مي كرد

شوق هر چاك كه در پرده دل مي افكند *** رخنه اي بود كه در گنبد مينا مي كرد

مردم از عشق، مراد دو جهان مي جستند *** صائب از عشق همان عشق تمنّا مي كرد



ــــــــــــــــــــــــــــــــــ



1- «رازهاي جهان آفرينش» ص 114