بازگشت

از فرشتگان بلا و عذاب


وَلَمَّا جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ بِالْبُشْرَي قَالُوا إِنَّا مُهْلِكُوا أَهْلِ هذِهِ الْقَرْيَةِ إِنَّ أَهْلَهَا كَانُوا ظَالِمِينَ...(1)



ــــــــــــــــــــــــــــــــــ



1- عنكبوت، 31 - 35.



و چون فرشتگان عالم قدس براي ابراهيم بشارت آوردند، گفتند: ما به امر حق، اهل اين ديار را كه قومي متجاوز از حقايق الهيّه هستند هلاك مي كنيم.



ابراهيم به فرشتگان گفت: لوطِ پاك و موحّد كه رسول خداست در اين ديار است، پاسخ دادند ما به احوال آن كه در اين سرزمين است بهتر آگاهيم. لوط را با اهل بيتش به غير از همسر وي كه در بين اهل هلاكت باقي خواهند ماند بدون شك نجات مي دهيم.



چون فرشتگان نزد لوط آمدند و او آنان را به صورت جواناني زيبا ديد، به خاطر بدكرداري قومش و اينكه آنان را چگونه از دست آن نابكاران حفظ كند، دلتنگ شد. فرشتگان گفتند: بيمناك و غمگين مباش كه تو و اهلت جز همسر كافرت را نجات مي دهيم.



ما به دستور حضرت رب بر اهل اين ديار كه فاسق و بدكارند عذاب سختي از آسمان نازل مي كنيم. همانا از آن ديار آباد آثار عذاب را بر جاي گذاشتيم تا نشانه اي روشن براي خردمندان باشد.