بازگشت

باد


قرآن مجيد در زمينه باد در آيات سوره اعراف، 57 ـ حجر، 22 ـ كهف، 45 ـ فرقان، 48 ـ نمل، 63 ـ روم، 46 و 48 ـ فاطر، 9 ـ جاثيه، 5، مسائل بسيار مهمي را عنوان مي كند و بخصوص از باد به عنوان بشارت دهنده رحمت الهي ياد مي كند.



قرآن مجيد، باد را مَركب ابر، عامل بارور كننده گياهان، و گاهي جريمه جرم مجرمان و عذاب الهي مي داند، و از آن به عنوان حركت دهنده كشتيها در سطح درياها ياد مي كند، و از انسان مي خواهد كه در برابر اين عظمت عظيم الهي به اداي شكر حضرت ربّ العزّه برخيزد، كه منافع باد خيلي بيش از اين است.

وَمِنْ آيَاتِهِ أَن يُرْسِلَ الرِّيَاحَ مُبَشِّرَات وَلِيُذِيقَكُم مِن رَّحْمَتِهِ وَلِتَجْرِيَ الْفُلْكُ بِأَمْرِهِ وَلِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ.(1)



و از آيات عظمت و قدرت خدا اين است كه بادها را به عنوان بشارتگراني مي فرستد.



آنها در پيشاپيش باران حركت مي كنند، قطعات پراكنده ابر را با خود برداشته و به آسمان مي پيوندند و به سوي سرزمين هاي خشك و تشنه مي برند، صفحه آسمان را مي پوشانند و با دگرگون ساختن درجه حرارت جوّ، ابرها را آماده ريزش باران مي كنند.



البته جمله «مُبَشِّرات» محدود به همين حقيقت نيست چرا كه بادها بشارتهاي فراوان ديگري نيز با خود دارند.



بادها گرما و سرماي هوا را تعديل مي كنند.



بادها عفونتها را در فضاي بزرگ مستهلك كرده و هوا را تصفيه مي كنند.



بادها از فشار حرارت خورشيد روي برگها و گياهان مي كاهند و جلو آفتاب سوختگي را مي گيرند.



بادها اكسيژن توليد شده به وسيله برگهاي درختان را براي انسانها به ارمغان مي آورند و گازكربن توليد شده به وسيله بازدم انسان را براي گياهان هديه مي برند.



بادها بسياري از گياهان را تلقيح مي كنند و نطفه هاي نر و ماده را در جهان نباتات به هم پيوند مي دهند.



بادها وسيله اي براي حركت آسيابها و عاملي براي تصفيه خرمن ها هستند.



بادها بذرها را از نقاطي كه در آن بذر فراوان موجود است حركت مي دهند و همچون باغباني دلسوز در سرتاسر بيابان مي گسترانند.



و بادها كشتيهاي بادباني را با مسافران و بار زياد به نقاط مختلف مي برند و حتّي امروز كه وسائل ماشيني جانشين نيروي باد شده باز هم وزش بادهاي مخالف يا موافق در پيشرفت يا كندي كار كشتيها بسيار مؤثّر است.



آري آنها بشارت دهندگاني هستند در جهات مختلف، لذا در دنباله آيه مي خوانيم: «خدا مي خواهد بدين سبب شما را از رحمت خود بچشاند، و كشتي ها به فرمانش حركت كنند، و شما از فضل و رحمت او بهره گيريد، شايد شكرگزاري كنيد».



آري بادها هم وسيله توليد نعمت هاي فراوان در زمينه كشاورزي و دامداري هستند، و هم وسيله حمل و نقل و سرانجام سبب رونق امر تجارت كه با



ــــــــــــــــــــــــــــــــــ



1- روم، 46.

جمله لِيُذيقَكُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ به اولي اشاره شد، و با جمله لِتَجْرِيَ الْفُلْكُ بِأمْرِهِ به دوم، و با جمله لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ به سومي.



جالب اينكه همه اين بركات، مولود حركت است حركتي در ذرّات هوا در محيط مجاور زمين.



اما هيچ نعمتي تا از انسان سلب نشود قدر آن معلوم نخواهد شد. اين بادها و نسيم ها تا متوقّف نشوند انسان نمي داند چه بلائي به سر او مي آيد.



توقّف هوا زندگي را در بهترين باغها همچون زندگي در سياه چالهاي زندان مي كند، و اگر نسيمي در سلّولهاي زندانهاي انفرادي بوزد آن را همچون فضاي باز مي كند. و اصولاً يكي از عوامل شكنجه در زندآنهاهمان توقّف هواي آنهاست.



حتّي در سطح اقيانوسها اگر بادها متوقّف شود و امواج خاموش گردد زندگي جانداران درياها بر اثر كمبود اكسيژن هوا به مخاطره خواهد افتاد و دريا تبديل به مرداب و با تلاق متعفّن وحشتناكي خواهد شد. فخررازي مي گويد: جمله

وَلِيُذيقَكُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ:



تا شما را از رحمت خود بچشاند.



با توجه به اينكه چشانيدن در مورد شئ قليل گفته مي شود، اشاره به اين است كه تمام دنيا و نعمت دنيا رحمت اندكي بيش نيست و رحمت واسعه الهي مخصوص جهان ديگر است.(1)



مي گويند: در كشور سوئد جايي است كه خاك يافت نمي شود، و يك پارچه سنگستان است. پس كشت و كار مردم آن سامان چگونه است؟ در سالهاي پيشين كه ارتباط تجارتي برقرار نبود، مردم آنجا از لحاظ نان و خوراك چه مي كردند؟



ولي حضرت او، آري هم او، اين مشكل را با بهترين طرز حل كرده است.



فصل كشت كه نزديك مي شود باد مي آيد و به همراه خود خاك را به طور سوغات به رسم ارمغان مي آورد، و فرشي از خاك به روي سنگهاي كشور سوئد مي گستراند، و اين فرش را به ضخامتي قرار مي دهد كه بتوان بر آن كشاورزي كرد.



در اين هنگام مردم آنجا تخم افشاني كرده، كشت مي كنند، و نيازي به شخم زدن هم ندارند. سپس هنگام درو محصول خود را برمي دارند. كار زراعتي آنها كه پايان يافت، جناب آقاي باد دوباره تشريف مي آورند و آورده خود را مي برند و سنگستان سوئد به حال نخست باز مي گردد.



سال ديگر و سال ديگر هيز همين كار تكرار مي شود. از گذشته هاي بسيار دور، وضع زراعت در آنجا چنين بوده و تا آينده ها نيز چنين خواهد بود. نه تاريخِ آغاز آن را كسي به طور تحقيق مي داند و نه ساعت پايان آن را.



محال است كه اين كار از روي تصادف باشد، زيرا تصادف استمرار ندارد و هميشگي نخواهد بود. باد هم شعور ندارد كه كشور سوئد را از ميان كشورهاي جهان بشناسد يا فصل كشت را در ميان فصول بداند، يا از ساعت برداشت محصول آگاهي حاصل كند.



اين نيست مگر آنكه باد، فرستنده اي دارد مهربان، دانا، توانا و روزي رسان.



ــــــــــــــــــــــــــــــــــ



1- «تفسير نمونه» ج 16، ص 464.



آيا در برابر اين مهر، انسان چگونه با او رفتار مي كند؟ نخست منكر او مي شود، سپس منكر لطف و مهر او و پيوسته از وي شكوه مي كند.



آري اين انسان نمك بحرام است، نمك را مي خورد و نمكدان را مي شكند. مانند ميهماني است كه غذاي ميزبان را مي خورد و خانه اش را مي سوزاند!(1)

اي بي نياز ذات تو از هر نياز ما *** بيچاره ايم ما و تويي چاره ساز ما

ما را به خويش خوانده اي از بهر بذل خود *** ورنه چه احتياج تو را بر نماز ما

بر ما ز لطف، حال خضوع و خشوع ده *** خود جذب توست مايه سوز و گداز ما

اِنعام عام بندگي توست كز شرف *** ز انعام كرده است پديد امتياز ما

از ما هر آن كه عمل سر زند بود مجاز *** يارب قبول نما به حقيقت مجاز ما

بس رازها كه باعث رسوايي است و بس *** مگذار اينكه پرده برافتد ز راز ما

در راه زندگي كه نشيب و فرازهاست *** در حفظ خويش دار نشيب و فراز ما

ترسم گر امتحان تو پا در ميان نهد *** گردد هَبا عبادت عِلْوي طراز ما

يارب عنايتي كه شود گاه بندگي *** خالص به پيشگاه تو راز و نياز ما

در اين دو روز عمر كه آن را ثبات نيست *** كوتاه كن ز لطف، اميد دراز ما

از عقلِ ره شناس نموديم احتراز *** وز نفس بوالفضول نبود احتراز ما

حق از وجود ما عَلَمي برفراشته است *** وز باد لطف اوست صغير اهتزاز ما



آيا مي دانيد كه باد در زندگي جانداران و گياهان چقدر ارزش دارد؟ آيا مي دانيد چه نظم فوق العاده اي در وزش باد در جهان مي باشد؟



باران ررا باد درست مي كند، اگر بادي نبود باراني نبود. دانشمندان طبيعي مي گويند:



ابر، موجودي است الكتريكي موجودات الكتريكي اگر از يك نوع باشند يكديگر را دفت مي كنند و اگر از دو نوع باشند همديگر را جذب مي كنند.



از خاصيّت هاي باد آن است كه در ميان دو نوع موجود الكتريكي جمع مي كند. در نتيجه تجاذب حاصل مي شود و اتّحاد الكتريكي تحقّق پيدا مي كند و باران نتيجه آن اتّحاد مي باشد. پس تنها عامل مؤثّر در ازدواج دو موجود الكتريكي كه فرزندي از آن به نام باران پديد مي آيد باد است.



اگر بادهاي موسمي كه از سوي اقيانوس مي آيد و در مناطق گرمسير ميوزد، نمي بود زندگي از شدّت گرما در آن مناطق بسيار دشوار مي شد.



باد شدّت گرما را مي شكند و آن مناطق را براي زندگي آسان و آماده مي سازد. يكي از اين مناطق، هندوستان است كه بر حسب منطقه گرمسير است، ولي باد آنجا را قابل زيست ساخته است.



ــــــــــــــــــــــــــــــــــ



1- «نشانه هايي از او» ص 67.



بادهاي دريايي و زميني كه شبانه روز در كرانه هاي مناطق حارّه ميوزد زندگي را در بندرهاي آنجا ممكن گردانيده است.



بادهاي گرمي از مناطق حارّه به سوي سردسيرها روانه مي شوند و از سردي آنجا مي كاهند، مانند گلف استريم براي انگلستان و گلف ورد براي ژاپن.



شدّت گرماي زير خط استوا بر اهل دانش روشن است و نيز آنها مي دانند كه گرماي استوايي به حسب طبع بالا مي رود، در برابر از قطب شمال و جنوب هواهاي سردي به طور مايل به سوي مناطق استوايي روان است، لذا است كه قابل زيست مي باشد.



باد وضع بارانه مناطق را تغيير مي دهد. در اندونزي و مانند آن فصل باران را تابستان قرار داده است. در لبنان فصل باران زمستان مي باشد.



در بعضي مناطق كه شايد دارجيلينگ هند از آنها باشد فصل باران تمام سال است. مقدار باران در دارجيلينگ به يازده متر در سال مي رسد.



اختلاف فصول باران در زمين، موجب اختلاف انواع نباتات مي شود، تا بشر بتواند از هر گونه نباتي بهره بردارد و استفاده كند. حيف كه فرزند آدم از آفريننده آگاهي ندارد.



آيا باد اين خدمتهاي بزرگ را كه به طور مداوم انجام مي دهد خودش مي خواهد يا ور ديگري است؟ خود باد شعور تشخيص خدمتگزاري را ندارد. پس از جانب ديگري وريت دارد:(1)

وَهُوَ الَّذي يُرْسِلُ الرِّياحَ بُشْراً بَينَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ.(2)



و اوست خدايي كه بادها را به مژده رحمت خويش (باران) ارسال مي كند.

وَأرْسَلْنَا الرِّياحَ لَواقِحَ.(3)



و بادها را تلقيح كننده (ابرها يا گياهان) فرستاديم.

... وَمَن يُرْسِلُ الرِّيَاحَ بُشْرَاً بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ أَإِلهٌ مَّعَ اللَّهِ تَعَالَي اللَّهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ.(4)



... و كسي كه بادها را به مژده رحمت خويش (باران) مي فرستد، آيا معبودي با خداست خداوند برتر است از اينكه شريك براي او قرار دهند.

اَللَّهُ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّيَاحَ فَتُثِيرُ سَحَاباً فَيَبْسُطُهُ فِي السَّماءِ كَيْفَ يَشَاءُ...(5)



خدا همان كسي است كه بادها را مي فرستد تا ابرهايي را به حركت درآورند، پس آنها را در پهنه آسمان آنگونه كه بخواهد مي گستراند...



درباره باران و ابر و تگرگ و رعد و برق و صاعقه و باد، روايات بسيار مفصّلي در بخش السّماء والعالم «بحارالأنوار» در جلد پنجاه و هشتم و پنجاه و نهم وارد شده، كه قسمتي از آن روايات اشاره به همان مطالب علمي و طبيعي دارد كه در صفحات گذشته خوانديد. و قسمتي هم اشاره به امور معنوي. من بازگو كردن آن روايات را ضروري نمي بينم، مشتاقان مي توانند به آن دو جلد مراجعه كنند.



ــــــــــــــــــــــــــــــــــ



1- «نشانه هايي از او» ص 100.



2- اعراف، 57.



3- حجر، 22.



4- نمل 63.



5- روم، 48.