بازگشت

فراز سوم


اللهم و انك من الضعف خلقتنا و علي الوهن بنيتنا، و من ماء مهين ابتداتنا، فلا حول لنا الا بقوتك و لا قوه لنا الا بعونك . فاءيدنا بتوفيقك و سددنا بتسديدك . خدايا تو ما را از ضعف آفريدي و از سستي بنيانمان نهاده اي و از نطفه بي ارزش ما را بنا نهادي ، پس هيچ حول و قوه اي جز قوه و كمك تو نداريم ، پس به توفيق خود ما را مؤ يد گردان و استحكام وجودي و ايماني ما را تشديد فرما.

شرح :

در آيه شريفه قرآن آمده خلق الانسان ضعيفا (424) كه غرض محدود بودن انسان در جميع شؤ ون وجودي است كه با كمترين ناملايم در اصول زندگي ، از توفيق در امور خود باز مي ايستد.

و نيز پيوسته از عزم قاطع او دخالت هواهاي نفساني مانع آمده و نخواهد گذارد كه انسان بتواند به طرف صراط مستقيم حركت نمايد. و بر سر راه او شيطان نيز كمين زده كه مويد هواي نفساني اوست كه پيوسته او را وادار به شكستن عهد و باز ايستادن از تصميم مي كند.

گذشته از آن كه مقدار قدرت فكري و ميزان اراده حتم او داراي حد و مرز معين است كه اگر فوق آن ، قدرت معارض قرار گيرد، طاقت او طاق مي شود و خود را مي بازد و در كشمكش عقل و نفس جز به عنايت حضرت حق زمين خورده است .

ژند پيل مي گويد :

غره مشو كه مركب مردان مرد را

در سنگلاخ باديه ها پي بريده اند

و لذا هر كس كه باشد هرگز نمي تواند به من و منيت تكيه كند، بلكه بايد با توكل تمام به لا حول و لا قوه الا بالله العلي العظيم تمسك جويد. در راءس خلقت - از ابتدا تا انتهاي آن - محدوديت آن چنان است كه به خوبي مي دانيم كه بايد در مقابل قواعد عظيم دستگاه خلقت ، پيش آمدهاي غير مترقبه و جنجال هاي زندگي از دستگاه گرداننده همين جهان كمك گرفت كه مي توان اهرم بازوان را به مبدئيت قدرت غير متناهي مرتبط كرد، لذا هيچ چيز در مقابل حركت انسان قرار نمي گيرد و نبايد با اين شرط خاص توهم عجز نمود، بلكه با اميدواري تمام همه درهاي بسته در دست اوست .

نوميد هم مشو كه رندان فرقه پوش

با يك ترانه ، بمنزل رسيده اند

پس مضمون اين فراز از دعا عبارت از خود بريدن و به خدا ربط پيدا كردن است كه جبران اين ضعف ، فقط با قدرت غير متناهي ميسور است ؛ زيرا ضميمه كردن هزاران ضعيف ، نيروي توانمند نمي سازد، بلكه كثرتي غير مفيد خواهد بود و لذا پس از اقرار به ضعف فرمود : فاءيدنا بتوفيقك و سددنا بتسديدك .