بازگشت

فراز دوم


و اذا هممنا بهمين يرضيك اءحدهما عنا و يسخطك الآخر علينا، فمل بنا الي ما يرضيك عنا و اءوهن قوتنا عما يسخطك علينا، و لا تخل في ذلك بين نفوسنا و اختيارها، فانها مختاره للباطل ، الا ما وفقت ، اءماره بالسوء الا ما رحمت . خدايا هرگاه همت به يكي از دو كار داشته باشيم كه يكي موجب سخط و ديگري موجب رضاي تو است آن را كه جلب رضاي تو نمايد نصيب ما گردان و اراده و قوه ما را نسبت به آنچه غضب تو مي باشد سست گردان و ما را به حال خود رها مكن ؛ زيرا نفس چون به خود واگذار شود سعي در باطل كند و نفس ميل زيادي به كارهاي نكوهيده دارد مگر آنكه تو ترحم فرمايي .

شرح :

ميل به طاعت موجب مي شود تا خداوند متعال حسنه اي را در نامه اعمال ما ثبت فرمايد.

از امام صادق عليه السلام نقل شده كه آن حضرت فرمود : المومن ليهم بالحسنه و لا يعمل بها فتكتب له حسنه ، فان هو عملها كتبت له عشر حسنات ، و ان المومن ليهم بالسيئه اءن يعملها فلا بعملها فلا تكتب عليه . (423)

از اين روايت چنين فهميده مي شود كه خطور در نفس نسبت بر معاصي و عزم بر آن ها موجب گناه نيست ، البته بعضي از معاصي ؛ همانند سوء ظن و بدگماني كه خود عملي باطني است ، موجب پستي نفس و كمبود مراتب متعالي انسان مي شود و مانع ارتقاء نفس خواهد شد، ولي مادام كه بر حسب آنان ترتيب اثري ندهد، موجب عصيان و عذاب الهي نخواهد شد.

و گاهي قدرت بر ترك گناه اگر چه موجب ترفيع درجه نيست ، ولي همين مقدار كه از انجام معصيت در امان است ، خود مطلوب مي باشد، اگر چه احتمال دارد معني اين جمله اءوهن قوتنا عما يسخطك علينا عبارت باشد از آن كه خداي منان بنده خود را دوست داشته بر سر راه عصيان و طغيان او مانع ايجاد كرده و بنده او قهرا آلوده نخواهد شد.

چنان كه گاهي هم او را نعوذ بالله به خود واگذار مي كند و نفس اماره بر او مسلط گرديده و آنچه را نبايد بجا آورد انجام مي دهد و در مهلكه دشمني با خدا قرار مي گيرد؛ زيرا انسان تركيبي از طبيعت و فطرت است ؛ طبيعت انسان هواخواه شهوات و اميال جسماني بوده و در صدد طغيان است ، بر خلاف فطرت انسان كه خداخواه و از گناه بيزار است . و غرض آيه شريفه ي ان النفس لاءماره بالسوء الامارحم ربي همين حال طبيعي انسان است كه بايد هرگز از او غافل نشد كه كهن ترين دامگاه شيطان است .

پاورقي

423- وسائل الشيعه ، ج 1، ص 51، ابواب مقدمه المبادات ، باب 6، ح 7.