فراز چهارم
و نعوذ بك اءن تنطوي علي غش اءحد، و اءن نعجب باءعمالنا، و نمد في آمالنا، و نعوذ بك من سوء السريره و احتقار الصغيره . و به تو پناه مي بريم كه در باطن جان با كسي نفاق ورزيم ، يا نسبت به اعمال خود با عجب بنگريم و درازي آرزو داشته باشيم ! و پناه مي بريم به تو از بدي ذات و كوچك شمردن گناه صغيره !
شرح :
نفاق و دورويي از صفاتي است كه بناي اطمينان را ميان دوستان سست مي كند و موجب سلب آرامش خاطر و ايجاد خلل در زندگي اجتماعي مي شود.
البته دورويي با برادران ايماني ، داراي صور مختلفي است كه گاهي در معاملات رخ مي نمايد و گاهي در مجالست ها؛ گاهي موجب مغبون شدن ديگري مي شود، گاهي زبان ظاهر به گونه اي و زبان باطن به طوري ديگر است و گاهي با تهمت و غيبت همراه است .
گاه نيز موجب لطمه زدن به آبرو و خيانت هاي ديگري مي شود كه همه غير قابل بخشش است .
در اين رابطه ابن عباس از پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم نقل مي كند كه فرمود : من بات و في قلبه غش لاخيه المسلم بات في سخط الله و اصبح كذلك و هو في سخط الله حتي يتوب و يراجع و ان مات كذلك مات علي غير دين الاسلام . (418)
يكي از صفات مذموم ديگر، مساءله عجب است كه خود نوعي از خود پسندي است . يكي از آثار بسيار بدعجب پسنديدن و خشنود بودن به وضع موجود است كه موجب مي شود انسان قدمي براي تكامل وضع خود برندارد و پيوسته در جا بزند.
گاهي هم عجب موجب مي شود كه فرد اعمال عبادي خود را بزرگ ببيند، كه اين عمل بسيار دور از راه و رسم بندگي است .
البته اگر انسان عمل خود را از آن نظر بپسندد كه در بندگي خدا بوده و بترسد كه نقصان در انجام وظيفه پيدا كند و از خدا تاءييد خود را در انجام دستورات و بندگي بخواهد، اين موجب دوري از درگاه احديت نخواهد شد.
و به طور خلاصه ، اخبار و روايات در مذمت خود پسندي در انجام اعمال الهي و دستورات ديني بسيار است ؛ از جمله از امام صادق عليه السلام نقل شده كه فرموده اند : ان الله علم ان الذنب خير للمومن من العجب و لولا ذلك ما ابتلي مؤ من بذنب ابدا ؛ (419) يعني پشيماني شخص گنهكار از گناهان بسيار خود، در نزد خدا بهتر از خوش آمدن يك عابد از خود و عبادت هايش مي باشد.
پاورقي
418- وسائل الشيعه ، ج 12، ص 210، ح 11.
419- اصول كافي ، ج 2، ص 313، ح 1.