بازگشت

فراز اول


الحمدلله الذي خلق الليل و النهار بقوته ، و ميز بينهما بقدرته و جعل لكل واحد منهما حدا محدودا و اءمدا ممدودا يولج كل واحد منهما في صاحبه و يولج صاحبه فيه ، بتقدير منه للعباد فيما بغذوهم به و ينشئهم عليه ، فخلق لهم الليل ليسكنوا فيه من حركات التعب و نهضات النصب و جعله لباسا ليلبسوا من راحته و منامه فيكون ذلك لهم جماما و قوه و لينالوا به لذه و شهوه . حمد خدايي را كه شب و روز را به قدرت خود آفريد و هر يك را از ديگري ممتاز ساخت و براي هر يك حد خاصي را معلوم ساخت و مدت معيني را تعيين فرمود و در فصول مختلف مدتي از روز را با شب جابجا مي كند؛ يعني در زمستان از روز مي كاهد و به شب اضافه كند و در تابستان از شب كاسته و به روز مي افزايد و اين خود تقديري الهي است كه در تغذيه مناسب و پرورش بندگان ضروري است ؛ پس خلقت شب تعب و رنج روز را آرامش مي دهد و هم چنان پوشش آرام بخشي است كه براحتي مي خوابند و موجب رفع خستگي و بازيافت قدرت از دست رفته است و بدان وسيله نيز به لذايذ و خواسته هاي خود مي رسند.

شرح :

امام عليه السلام در اين دعا قدرت خداوند متعال و رابطه مستقيم او با جهان آفرينش را بيان كرده و جملگي موجودات را در پناه قدرت و عظمت خداوند مي داند.

گاهي از زبان بعضي دانشمندان اين توهم خام مطرح مي شود كه پيشرفت علم و كشف روابط موجودات و قوانين جاري در طبيعت كافي است و ديگر روي آوردن به مذهب مفيد نيست ؛ زيرا همه چيز را مي دانيم و تنها در محيط مسجد و محراب و مراكز ديني است كه بايد خدا را خواند و خدا و دستورات او را بايد در چهارچوب مساجد و كليساها محصور نمود. امام عليه السلام اين توهم را مردود مي داند. اين گونه فكر كردن در واقع محدود و كوچك بودن فكر و ذهن آنان را نشان مي دهد نه واقعيت عالم را در يك كشف طبيعي آنچه را يك محقق به دست مي آورد آيه اي از آيات حضرت حق است . و چه بسيار رازهاي عظيم كه در كتاب آفرينش موجود است و بشر قرني پس از قرنها سطري از اوراق اين كتاب را در مي يابد.

دعاهايي كه از حضرات معصومين به ما رسيده است با روايات فرق مهمي دارد؛ زيرا در دعاي مخاطب فقط خداست و معصوم با تمام حقيقت در آن تجلي كرده ، و حقايق و معارف بسيار زيادي را در آن به وديعه گذارده است .

دعاها در بردارنده رازهاي زيادي هستند و بر محققان است كه در كشف اين معارف بكوشند اما در روايات مطلب به گونه اي ديگر است ؛ زيرا محدوده فهم مخاطب بكوشند كه شخص راوي است ، حتما در جواب ملحوظ گرديده است حضرات معصومين با زبان دعا حقايق بسياري را براي امت خود بازگو كرده اند كه با روش هاي علمي و فلسفي فرق بسيار دارد؛ مثلا در فلسفه و همينطور بسياري از علوم رسمي و متداول در مراكز علمي ، فعل و انفعال ها و علل و معول هاي بسياري را مي بينيد كه هر يك بجاي خود داراي اثري خاص است و تمامي فرايندهاي علمي را در ارتباط با همان فعل و انفعال ها مي بينيد. يك فيلسوف الهي نيز وسايط را بر حسب چهارچوب فلسفي خود مؤ ثر مي داند، ولي در مكتب دعا كل آن وسايط و فعل و انفعال ها و پيدايش طبايع موجود را در جاي خود صحيح دانسته ، اما استقلال در تاءثير را از آن ها مي گيرد و تاءثير علت و مؤ ثريت تمام مؤ ثرها را مخلوق خدا مي داند و به صاحب اصلي كه خداست نسبت داده و حكومت مطلق بر عالم را از آن يگانه اي متعال كه هيچ گونه حدي و نقصي بر او حاكم نيست مي داند؛ يعني به طور دقيق تصوير مي كند كه هستي را خدا آفريده و آثار هستي را قائم به خواست او مي داند.

البته در ميان علوم مختلف تنها عرفان نظري است كه رابطه بين مخلوق و خالق را بدون واسطه ديده و هر چيزي را همانند جدول هايي كه داراي ارتباطي تنگاتنگ با اقيانوس عظيم است و همه از آن نشاءت گرفته و عاقبت هم به طرف آن برمي گردد در رابطه مستقيم با مبداء مي داند و بر آن باور است كه هر موجودي داراي وجهي خاص بوده كه به واسطه آن وجه خاص ‍ با خداي متعال مرتبط است .

در نامه اي كه دكارت فرانسوي به يكي از دوستان خود به نام مرسن مي نويسد، از رمز بسيار جالبي پرده برداشته و مي گويد : حقايق رياضي كه شما آن را ازلي و ابدي مي خوانيد، جملگي را خداوند مقرر كرده است و آن ها مانند تمام مخلوقات ديگر تابع خداوند هستند و قول به اينكه اين حقايق تابع خدا نيست ، مثل اين است كه خداوند بزرگ را همانند خدايان يونان تابع قضا و قدر سابق و سلسله امور ديگر بدانيم - خواهش مي كنيم بيم نداشته باشيد از اين كه همه جا بگوييد و منتشر كنيد كه خداوند همانند امپراطوري كه قوانين را در مملكت برقرار مي سازد و مملكت را با آن قوانين مديريت كند - تمام قوانين طبيعي و رياضي را نيز او در اين عالم برقرار كرده است و اگر به شما بگويند كه آيا خداوند مي تواند قوانين خود را همانند حكمرانان تغيير دهد؟

در جواب بگوييد آري چنين است اگر اراده خداوند تغيير كند او نيز تغيير خواهد كرد، خواهند گفت كه ما اين حقايق و قوانين را نامتغير مي دانيم . جواب گوييد كه من هم معتقدم اراده خدا لايتغير است كه اين قوانين لايتغير است و اگر خدا بخواهد هر كاري مي تواند بكند و ما آنقدر دانسته ايم كه خداوند قادر است آنچه را ما مي فهميم انجام دهد و نمي توانيم بگوييم آنچه را ما نمي فهميم او نمي تواند انجام دهد؛ زيرا اين يك گستاخي و ادعاي بي دليل است كه ما دامنه تخيل خود را به اندازه وسعت قلمرو الهي بدانيم . (324)

پس خداست كه فعال لما يريد است و تمامي آزمايشگاه ها و مراكز علمي عميق عالم گواه نظام توحيدي و بازگو كننده عظمت صنع و تصوير كننده ي حكمت و تدبير حضرت حق متعال است .

و لذا امام عليه السلام فرمود : و جعل لكل واحد منها حدا محدودا و اءمدا معدودا . و براي هر يك از شب و روز حد و مدت معيني قرار داد. تنظيم حركات و گردش افلاك بر حسب شرايط زندگي آدمي است ، بدان معني كه اگر شب طولاني تر مي بود، خستگي آور مي شد، چنان كه اگر روز نيز طولاني تر مي شد انسان فوق توان خود تلاش مي كرد كه در اين صورت براي بقاء نوع مضر بود و لذا هر يك از شب و روز را محدود و آن ها را از همديگر متمايز كرد گذشته از آنكه در اين تنوع ها و پديده ها اسراري است كه خود حكمت هاي مهمي در برداشته كه بايد فكر كرد و بهره برد.

و با اشاره به همين حكمت امام معصوم عليه السلام در فراز ديگري فرمود :

يولج كل واحد منهما في صاحبه ، و يولج صاحبه فيه بتقدير منه للعباد فيما يغذوهم به و ينشئهم عليه ؛ در تمام طول سال شب و روزگاه كوتاه و گاهي ممتد مي شود و پيوسته در اين نوسان هر يك با حساب دقيقي به جاي ديگري گمارده مي شود و در اين شب و روز بسياري از امور بندگان تقدير و اندازه گيري شده و پرورش بندگان نيز انجام مي پذيرد.

آنچه از جملات اخير امام در اين فراز از دعا بدست مي آيد آن است كه خلقت شب و روز و كوتاه شدن شب و ممتد گرديدن آن و يا بالعكس در موجود شدن و روزي گرفتن بندگان تاءثير تمام دارد.

خداوند متعال در آيه 10 سوره فصلت مي فرمايد : و قدر اءوقاتها في اءربعه ايام خداوند روزي مخلوقات را در چهار دوره - كه فصول اربعه است - تقدير فرمود. در اين فصول چهارگانه گاهي قوس شب از دو طرف روز را پيوسته مي كاهد تا به كوتاهترين زمان خود مي رسد و گاهي قوس روز از دو طرف شب را احاطه كرده و از آن مي كاهد و اين جريان با حركات شمالي و جنوبي خورشيد انجام گرفته كه در هر يك از رفت و برگشت خورشيد دو فصل طي مي شود كه در مجموع رفت و برگشت شمالي و جنوبي آن چهار فصل بر حسب آنچه ظاهر محسوس است انجام مي پذيرد و اين فرمايش امام سجاد عليه السلام يولج كل واحد منهما في صاحبه تا آنجا كه مي فرمايد : بتقدير منه للعباد فيما يغذوهم و ينشئهم عليه مضمون همين آيه شريف است .

در حقيقت اندازه گيري روز و شب و پرورش بندگان در اين چهار فصل انجام مي گيرد و فراز دعا به طرز جالبي جريان پرورش انسان ها را تصوير فرموده است .

فخلق لهم الليل ليسكنوا فيه من حركات التعب ، و نهضات النصب ، و جعله لباسا ليلبسوا من راحته و منامه ، فيكون ذلك لهم جماما و قوه ، و لينالوا به لذه و شهوه .

البته اين قسمت از دعا در خواص شب است ، ولي فراز قبل مربوط به اختلاف زمان در شب و روز مي باشد.

امام عليه السلام در اين قسمت از دعا به چند چيز كه از مهمترين مسايل در زندگي بشر مي باشد اشاره مي فرمايد كه هر يك در جاي خود از اصولي ترين مسايل زندگي بشري است .

1 - از جنب و جوش هاي خسته كننده و دشواري هاي روز بيارامند؛

2 - گويي لباسي از آرامش به آنان پوشانيده كه آسايش پيدا كنند و نيروي از دست رفته را مجددا باز يابند و نيز در پناه آن ، خوشي و لذت در كام آنان فرو ريزد.

در آيه شريفه نيز مي فرمايد : و هو الذي جعل لكم الليل لباسا و تشبيه شب به لباس به جهت تاريكي آن است كه خود نوعي پوشش داراي آرامش و لذت است .

و كلمه شهوت در اين فراز به معني غرايز جنسي نيست ، بلكه به معني هرگونه ميل و رغبتي است كه طبع انسان را به آن راغب است

پاورقي

324- در اينجا مضمون نامه دكارت را آورده ايم و عزيزان مي توانند براي اطلاع بيشتر از مضمون نامه به فلسفه عمومي ، يا ما بعد الطبيبه پل فوكليه ص 204 و 205 مراجعه فرمايند.