بازگشت

فراز هشتم (آخرين فراز)


اللهم صل علي محمد و آله ، و اجعل سلامه قلوبنا في ذكر عظمتك ، و فراغ ابداننا في شكر نعمتك ، و انطلاق اءلسنتنا في وصف منتك : اللهم صل علي محمد و آله ، و اجعلنا من دعاتك الداعين اليك و هداتك الدالين عليك ، و من خاصتك الخاصين لديك ، يا اءرحم الراحمين . خدايا، بر محمد و آل محمد درود فرست و سلامت قلوب ما را در يادآوري عظمت خود قرار ده و راحتي جسم و تن را در شكر نعمت خود تضمين فرما و بازگويي زبان ما را در وصف منت هاي خود قرار بده و درود بر محمد و آلش ‍ فرست و ما را از كساني قرار بده كه خلق را به سوي تو مي خوانند و هدايت مي كنند و ما را از خاصان درگاهت قرار بده اي ارحم الراحمين

شرح :

سلامت پيوسته در مقابل انحراف از خلق امري فطري و طبيعي است كه در زبان عموم به آن مرض مي گويند.

و سلامت هر چيز به حسب خود است . بيماري تن خروج حرارت بيش از حد لازم است و بيماري روح به دور افتادن از فطرت اوليه خود مي باشد؛ زيرا فطرت انسان خداپرست و فطرت توحيدي است كه هرگز باور ندارد، پديده اي بي پديد آورنده باشد و يا اثري بدون مؤ ثر به وقوع بپيوندد.

بنابراين اگر بت پرست به دنبال پرستيدن بت معبود خود است ، به دنبال هوا و هوس نيست ، بلكه فقط مؤ ثر را مي خواهد، به طوري كه اگر بداند او در قضاي حاجت داراي تاءثير نيست ، هرگز به بتخانه نمي نگرد؛ پس بر حسب فطرت زيستن ، خود سلامت دل و جان و قلب است . لذا امام عليه السلام سلامت قلب را در ياد خدا ديده و در فراغ و آسايش تن رو به شكر آوري دارد و مسلم اگر دل با خدا بود و تن فرو رفته در شكر، هرگز زبان خالي از ذكر و تهي از ورد با خالق نخواهد بود؛ زيرا هميشه زبان آن چنان چرخد كه دل بر آن حسب است .

مرا به وصول تو گر ز آنكه دسترس باشد

و گر طالع خويشم چه ملتحس باشد

اگر به هر دو جهان يك نفس زنم با دوست

مرا ز هر دو جهان حاصل آن نفس باشد

امام عليه السلام در قسمت ديگري از اين دعا مي فرمايد : خدايا اين افتخار عظيم را نصيب ما گردان كه بتوانيم هدايت گر به سوي تو باشيم . هيچ مقامي بالاتر از مقام شخصي كه دعوت به سوي خدا مي كند نيست ، آن كس كه بتواند صادقانه در راه معرفت صاحب هستي قدم مخلصانه بردارد و رابطه بين خلق و مبدئيت وجود قرار گيرد، هر متناهي محدود را به غير متناهي رساند و عالم ماده را مرتبط به مجردات كند و به بالاترين مراتب جبروتي بكشاند.

اين صفت از آن انبياء و كاملان بشريت مي باشد و هر كسي را در اين حريم راه نيست . فقط كساني كه از خاصان خدا هستند و از يگانه هاي دوران مي باشند بر اين سفره ميهمان خواهند بود.

در محفلي كه خورشيد اندر شما ذره است

خود را بزرگ ديدن شرط ادب نباشد