بازگشت

فراز هفتم


اللهم انك من و اليت لم يضرره خذلان الخاذلين ، و من اءعطيت لم ينقصه منع المانعين ، و من هديت لم يغوه اضلال المضلين ، فصل علي محمد و آله ، و امنعنا بعزك من عبادك ، و اءغننا عن غيرك بارفادك ، و اسلك بنا سبيل الحق بارشادك . خدايا هر كه را تو سرپرستي كني از خذلان ديگران در امان است و آن كس را كه تو اعطا كني اگر همه نسبت به او مانع خير شوند، منقصتي براي او پيش نيايد و هر كس را تو هدايت كني اضلال گمراه كنندگان او را گمراه نكند؛ پس تو بر محمد و آلش درود فرست و به عزت و جلالت ما را از شر بندگان خود محفوظ بدار و با عطاي خود بي نيازمان گردان و ما را در سبيل حق و هدايت با ارشاد خود قرار بده .

شرح :

در نظام جهان بيني اسلام هيچ كس جز خدا، رسول و جانشينان او به خودي خود حق ولايت و امر و نهي بر ديگري را ندارد. حال در اينجا دو مساءله قابل طرح است :

مساءله اول : سرپرستي در نظام اجتماعي و مديريت كه خداي متعال در اين زمينه پيامبران و امامان خود را گسيل داشته كه به دريافت وحياني ، دستورات را از خداي متعال اخذ كنند و به مردم ابلاغ نمايند و در صورت عدم حضور آنان با ابلاغ به علماي متقي ، عادل و صالح هر زمان ، آنان را براي تبليغ دستورات و فرمان هاي الهي نصب كند كه همانند ستون دين نگهدار گستره آيين الهي باشند و پرواضح است كه در صورت نبودن ولي منصوب از جانب خداوند متعال خيمه دين برپا نخواهد بود.

مساله دوم : ولايت و سرپرستي در نظام خلقت ، نگهداري بندگان و روزي دادن به آن ها، رفع حاجات و برآوردن مهمات بني آدم است كه اين سرپرستي جز از ناحيه خدا از شخص ديگري ساخته نيست و هر كس هم دست توانايي در اين زمينه دارد از ناحيه خداوند متعال به او عنايت شده است . هيچ كس در اين جريان عظيم از خود استقلالي نداشته و نخواهد داشت ، بلكه جملگي آن ها ناتوان ، ضعيف و محكوم سلسله حوادثي در اين عالم هستند و فقط خداوند متعال است كه حافظ، ولي و سرپرست مي باشد و با ولايت و سرپرستي او هرگز محروميت و ناكامي باقي نخواهد ماند و كسي را توان ضرر وارد كردن نخواهد بود.

حافظ گويد :

كارواني كه بود بدرقه اش لطف خدا

به تجمل بنشيند بجلالت برود

و هم چنين كسي را كه كرم و انعام الهي شامل گردد، اگر همه عالم دست در دست هم داده كه نعمت را از او سلب كنند هرگز نخواهند توانست ، بلكه عدو شود سبب خير، اگر خدا خواهد.

پس هر چه را كه او اراده كند، اعم از سرپرستي ، اعطا، هدايت ، بي نيازي از غير، مسلوك سبيل حق وقوع آن قطعي بوده و هيچ كس معارض و مانع نتواند بود و كسي توان مقابله با خواست او را ندارد، بلكه هر مانع و معارضي ناخودآگاه به صورت معين و كمك در آيد.

بجان دوست كه غم پرده بر شما ندرد

گر اعتماد بر الطاف كار ساز كنيد

ميان عاشق و معشوق فرق بسيار است

چو يار ناز نمايد شما نياز كنيد