بازگشت

فراز سوم


اللهم اءغتنا عن هبه الوهابين بهبتك و اكفنا وحشه القاطعين بصلتك ، حتي لا نرغب الي اءحد مع بذلك ، و لا نستوحش من اءحد مع فضلك . خدايا ما را از بخشش بخشندگان بي نياز گردان و ما را از ترس آنان كه از ما بريده اند نگهدار به طوري كه بعد از تو به هيچ فردي رغبت نورزيم و با فضل تو از احدي هراس به دل راه ندهيم .

شرح :

بر اندام هر آنچه كه در عالم ، وجود دارد، به جز حضرت حق ، نشان حد و مرز ترسيم يافته و همه چيز در عرصه تنگناي فقر و امكان قرار گرفته و از اين قانون هيچ چيزي استثنا نپذيرفته است .

بر اين اساس محدوديت ذاتي بر وجود مخلوقات نقش بسته ، محدوديت افعالي ايشان به وضوح محسوس و ملموس است .

دل چون به غير خدا بند شود او به ناپايداري كه قرين عجز و تنگ نظري است ارتباط يافته است كه گاهي او خوف زوال داشته ، مانع از عنايت به اين مسكين است و گاهي با توهم نقصان دست از عطا برگيرد و به بخل گرايد و گاهي هم اغراض خاص وهمي مانند طلب تملق و چاپلوسي و تحقير نيازمندان به محروميت آنان مي انجامد.

و لذا در دعاي ابوحمزه مي فرمايد : و لا تلكني الي الناس فانهم يهينوئي ؛ يعني خدايا مرا به مردم حواله نده كه اينان مرا خوار خواهند كرد.

و اما اگر دل به خداي غني مطلق ربط يافت نه خوف زوال و نه توهم نقصان و نه اغراض وهمي نابجا در كار نخواهد بود، بلكه تكيه بر آن غني مطلق آن چنان دل را آرام مي كند كه نظر بر غير را ديگر حرام دانسته و كمترين رغبتي به ديگران نخواهد داشت ؛ زيرا به غناي مطلق تكيه زده و غني ترين اغنياي عالم در مقابل او كمترين و ناچيزترين بحساب آيند.

و بر همين قياس اگر به قدرت حضرت حق وصل شويم ، نيروي محدود، اهرم بازو را به قدرت الهي مرتبط كرده و به نيروي لايزال او دست توكل زده و از هيج قدرتي هراس نخواهيم داشت .

يكي از اسرار، بلكه سر الاسرار مكتب انبيا كه پيوسته با كمترين امكانات در مقابل عظيم ترين قدرت هاي زمان خود مي ايستادند اين بود كه با علم و آگاهي به قدرت خداي متعال و اطمينان به ياري او آن چنان شجاعانه اقدام مي كردند كه مايه حيرت نادان هاي زمان قرار مي گرفت .

حشمت و عظمت ظاهري قارونيان هرگز چشم بندگان مخلص و راستين حضرت ربوبي را پر نمي كرد، و هم چنانكه پس از فرو رفتن در قعر زمين عده اي گفتند : و يكانه لا يفلج الكافرون (315) پيامبر زمان او وي را با تمام قدرتش و قبل از فرو رفتن او را ناپايدار و ناموفق و به دور از رستگاري مي ديد.

و پيامبر با عظمت اسلام نيز به تنهايي در مقابل تمامي كافران و منافقان مي ايستد و با قلب مطمئن از خطاب و ينصرك الله (316) دست به ارشاد و هدايتي موفقيت آميز كه عالمي را در سيطره نور و هدايت وحي قرار داد.

پاورقي



315- قصص ، 82 : عجب كافران رستگار نمي شوند.

316- فتح ، 3.