بازگشت

فراز دوم


و يا من تنقطع دون رؤ يته الابصار، صل علي محمد و آله ، و اءدننا الي قربك . و يا من تصغر عند خطره الاءخطار صل علي محمد و آله و كرمنا عليك و يا من تظهر عنده بواطن الاخبار صل علي محمد و آله و لا تفضحنا لديك . اي كسي كه چشم از ديدن او باز مي ماند، بر محمد و آلش درود فرست و ما را به قرب و رحمت خود نزديك فرما و يا آن كه هر بزرگي در كنار قدرت او كوچك است ، بر محمد و آلش درود فرست و ما را در نزد خود گرامي دار، و اي كسي كه خبرهاي پوشيده بر او ظاهر است درود بر محمد و آل محمد فرست و هرگز ما را رسوا در نزد خود نگردان .

شرح :

نديدن خداوند متعال با چشم و ايمان آوردن به او، امري غريب نيست ، چرا كه بسياري از حقايق هستي را كه چاره اي از تصديق آن ها نداريم هرگز با چشم ، رؤ يت نمي كنيم و چه بسا اگر دقت كنيم قسمت عمده پايه هاي زندگي انساني بر واقعيت هاي عقلاني بنا نهاده شده كه چشم و گوش و لمس سهمي در دريافت آن ها ندارند و اين چنين نيست كه همه چيز را بتوان با ابزار حواس ظاهري دريافت .

كتابخانه هاي جهان همگي با عقل انسان رابطه دارند و با او سخن مي گويند و هرگز چيزي را به چشم و يا گوش ارايه نمي كنند، بلكه جملگي قواعد علمي است كه ابزار فهميدن آنان عقل محض است و بر همين گونه است شناخت اخلاق مردم و حالات روحي آنان كه با خرد خاص قابل دريافت است . و هرگز با چشم نمي توان به آن پي برد. بزرگي و كوچكي ، عظمت و كوتاهي موجودات امري نسبي است ، بسياري از چيزها كه از نظر بعضي مهم و بزرگ است ، چه بسا از نظر ما كوچك و حقير باشد و هر كس به هر مقدار داراي عظمت و قدرت باشد در برابر بسياري از حوادث و واقعيات به عجز و ناتواني مي رسد و چاره اي جز تسليم ندارد، چنان كه نسل انساني در مقابل دستگاه تكويني عالم غير از آنكه رابطه ها را شناخته و خود را بر حسب آنان تطبيق دهد، كار ديگري از او ساخته نيست . به هر حال هر كه باشد و به هر جا كه برسد عاقبت در مقابل ناملايمات چاره اي جز تسليم خاضعانه ، نخواهد داشت .

اينك آن خدايي كه همه چيز از نظر او كوچك بوده و هيچ بزرگي نيست ، مگر آن كه در پيشگاه او خرد و ناتوان است و هر مهمي در كنار او ناچيز است اگر بنا گذارد كه كسي را تحقير نمايد و پرده از اسرار او بردارد، او به هيچ مخفي گاه و پناهگاهي راه ندارد و به هر جا كه بگريزد به سرعت سوي هدف قرار گرفتن حركت مي كند.

هيچ مانعي نمي تواند او را از اين نصيب حتمي به كنار زند؛ زيرا با تقدير الهي هيچ تدبيري سود نمي دهد.

و لذا امام عليه السلام پس از آنكه كهن ترين را نزد خداوند، كوچكترين دانست ؛ بدان معني كه ذلت لقدرتك الصعاب همه چيز در قبال قدرت او كوچك است و كوچك و بزرگ در آن افق بي معني است ، و با درود بر پيامبر و آلش درخواست فرمود كه با ما با اسم ستاري خود معامله كند و پرده اسرار را كنار نزند.