بازگشت

فراز اول


اللهم و اءتباع الرسل و مصدقوهم من اءهل الاءرض بالغيب عند معارضه المعاندين لهم بالتكذيب ، و الاشتياق الي المرسلين بحقائق الايمان ، في كل دهر و زمان اءرسلت فيه رسولا، و اءقمت لاءهله دليلا من لدن آدم الي محمد صلي الله عليه و آله و سلم ، من ائمه الهدي و قاده اءهل التقي علي جميعهم السلام ، فاذكرهم منك بمغفره و رضوان . خدايا به آمرزش و خشنودي ياد فرما از پيروان راستين انبيا، آنان كه تمامي دعوت و فرمان هاي انبيا را تصديق و عمل كرده و به غيب ايمان آوردند و آنگاه كه ملحدان و كافران به عناد و لجاج با انبيا برخاستند و پيوسته در تكذيب آنان كوشيدند اينان هرگز صحنه را خالي نكرده و گرداگرد آنان را گرفتند و با ايمان حقيقي به آنان عشق ورزيدند. خدايا تو از زمان حضرت آدم تا عصر پيامبر اسلام ، در هر برهه اي از زمان رسولي را براي اهل آن ايام فرستادي كه جملگي پيشوايان هدايت و پيشوايان تقوي بودند. - كه درود تو بر آنان باد - پس جملگي آنان را به مغفرت و رضوان خود مشمول فرما!

شرح :

در اين فراز از دعاي امام چند نكته شنيدني و جالب توجه وجود دارد كه عبارتند از :

اول : ايمان ، مبدئيت در تصميم گيري هاي قاطع دارد، لذا عظيم ترين نيرويي است كه مي تواند فطرت راستين انسان را از هفت پرده حجاب ها و پيرايه هاي گوناگون بيرون كشيده و آن را به كار گيرد، به طوري كه هر مانع و مزاحمي را در سر راه خود ناديده مي گيرد و هيچ مانعي توان مقابله با آن را ندارد و تا آن دم كه حيات و روح در كالبد انسان باقي است دست از دفاع از عقيده بر نمي دارد و نه تنها وجود مانع او را ماءيوس نمي كند، بلكه با اشتياق تمام در برطرف كردن آن مي كوشد.

نكته دوم : ايمان فقط به گفتمان زباني نيست ، بلكه اگر جوهر آن در جان انسان تحقق يابد يك طور شخصيت خاصي را به فرد با ايمان مي بخشد كه جميع حالات وجودي انسان را فرا مي گيرد به طوري كه تكذيب ديگران و عيب جويي بدخواهان مانع او نمي شود و ايمان مستقري است كه با روح انساني در آميخته و در ساحت ماهيت متعالي انسان نقش اساسي دارد.

نكته سوم آن كه : ايمان ، آگاهي و نگرشي است كه فقط از چشم دل و جان برمي آيد و چشم سر توان ديد آن را ندارد، زيرا چه بسيار اشخاصي كه در كنار انبيا و بلكه از نزديكان آنان بودند و هميشه رو در رو و چشم در چشم همديگر داشته اند اما با اين حال از واقعيت ايمان هيچ گونه بهره اي نداشته اند. بنابراين از مجموعه آيات و روايات استفاده مي شود كساني كه حقيقت ايمان به كام جان آنان نشسته داراي مراتب سه گانه ذيل هستند.

1 - مرتبه علم اليقين ؛ در اين مرحله شخص علم قطعي به وجود شي ء دارد؛ مانند كسي كه از دور با ديدن دود به وجود آتش پي مي برد.

2 - مرتبه عين اليقين ؛ در اين مرحله از مرحله ذهن به مرحله شهود مي رسد؛ شهود هم چون كسي كه آتش را لمس كند.

3 - مرتبه حق اليقين ؛ اين مرحله نصيب كسي است كه از لفظ، عبارت و استدلال جدا شده و به متن واقع رسيده است ؛ همانند آن كه در آتش ‍ مي سوزد؛ گويي اين كه خود مرتبه اي از آتش گرديده است .

آيه شريفه سوره تكاثر به دو قسم اول اشاره دارد : كلا لو تعلمون علم اليقينَ لترون الجحيمَ ثم لترونها عين اليقين (301) كه آيه اول مربوط به آگاهي مؤ منين در دنيا و آيه دوم مربوط به آخرت است .

و به مرتبه سوم در سوره واقعه اشاره شده است : و تصليه جحيمَ ان هذا لهو حق اليقين ؛ (302) يعني آنگاه كه در آتش مي سوزند به حق اليقين دست مي يابند كه جهنم جزاي ناپاكان است .

چنان كه ايمان نيز داراي مرتبه اي است كه انسان با تمام وجود خود حقيقت را در مي يابد.

پاورقي

301- تكاثر، 7 - 5 هرگز چنين نيست كه اگر آگاهي داشتيد، آگاهي يقيني ، هر آينه جهنم را مي ديديد، سپس هر آينه آن را خواهيد ديد به گونه اي يقيني .

302- واقعه ، 94، 95.