بازگشت

فراز هفتم


اللهم فارفعه بما كدح فيك الي الدرجه العليا من جنتك حتي لا يساوي في منزله و لا يكافاء في مرتبه و لا يوازيه لديك ملك مقرب و لا نبي مرسل . خدايا، مقام پيامبر را با مجاهده هاي او به جايگاهي آن چنان رفيع از بهشت خود برسان كه احدي در منزله و مقام و رتبه ، مساوي با او نباشد و هيچ ملك مقرب و نبي مرسلي همطراز وي قرار نگيرد!

شرح :

در اين فراز، امام معصوم عليه السلام پيامبر اكرم را با جملاتي دعا كرده كه فوق آن ديگر تصور نمي توان كرد. امام تقاضاي مقام و منزلتي براي حضرت خاتم صلي الله عليه و آله و سلم از خداوند عالم كرده است كه احدي در آن مقام با او توازي و تساوي نداشته باشد.

البته معلوم است كه درخواست امام معصوم ، هرگز گزاف و بي حساب نيست و اين درخواست ، غير مناسب و بدون زمينه نمي باشد، بلكه خواسته اي معقول و باضابطه است .

اصولا گاهي مي شود كه بعضي دعاها، درخواست آرزوهاي دور و درازي است كه هيچ گونه زمينه قبلي ندارد و كمترين رابطه اي بين آن خواسته و وضعيت درخواست كننده نيست ؛ مثلا كسي كه مقام بسيار بلندي را آرزو مي كند، بدون آن كه كمترين قدمي در راه اخلاص و بندگي برداشته باشد؛ يا مرتبه اي دنيايي را طلب مي كند و دلش مي خواهد كه اولين فرد علمي جهان باشد، ولي كمترين اقدامي براي يادگيري انجام نمي دهد! البته اين گونه درخواست ها غير معقول و نابجاست و امكان وقوع آن نيز در خارج غيرممكن است ؛ ولي اگر درخواست كننده داراي شرايطي باشد كه متناسب با زمينه هاي وجودي آمال و آرزوهاي او باشد، نمي توان از كيفيت خواسته هاي او، درجه كرامت ها و كمالات و همت فوق العاده او را دريافت كرد و دانست كه به راستي سزاوار اين چنين كرامت هايي هست يا خير؟ زيرا استعداد و آمادگي رسيدن به آن ها در او پيدا و مشهود است .

خواسته هاي امام سجاد عليه السلام نسبت به رسول گرامي اسلام نيز، جملگي درخواست هاي راستين و سزاوار نبي اكرم صلي الله عليه و آله و سلم مي باشد؛ زيرا بلندترين مقام قرب الهي از آن كسي است كه دست به كاري زده كه هرگز در توان احدي از ملائكه و انبيا و مرسلين سلف نبوده است .

O

مي دانيم كه هر كار خوب داراي دو جهت بسيار اساسي است :

O حسن فعلي ؛ يعني آن عمل در خارج داراي كيفيتي باشد كه از هر جهت مفيد باشد؛ به عبارت ديگر پوشش تربيتي و پرورشي آن در شرايطي باشد كه مرز زمان و مكان خاصي نگنجد و بتواند نسل ها را در لابلاي عمود زمان ، از نظر مديريت و هدايت رهبري كند. در اين صورت مي توان گفت كه مدح و سپاس از چنين اقدام عظيمي ، در حد هيچ احدي ، جز خداي عالم نيست .

O حسن فاعلي ؛ يعني شخصيت موثر آن چنان باشد كه در انجام عمل ، كمترين سود شخصي و منفعت مادي و دنيوي خود را در نظر نداشته باشد و جملگي را فقط به خاطر خدا به جا آورد؛ از آن بالاتر، حتي خود را، عمل خود را و مجاهده و زحمات و تلاش پي گير خود را از آن خدا دانسته و نه تنها طلب مزد نكند، بلكه كمال امتنان از خدا را نيز داشته باشد كه به او نعمت بندگي و اطاعت كرامت فرموده است . مسلما چنين شخصيتي در خور كرامتي است كه سزاوار احدي از بشريت نمي باشد و تنها كسي را كه مي توان در اين حد دانست ، فقط شخصيت حضرت محمد بن عبدالله صلي الله عليه و آله و سلم است .