بازگشت

فراز اول


و الحمدلله الذي من علينا بمحمد نبيه صلي الله عليه و آله و سلم دون الامم الماضيه و القرون السالفه بقدرته التي لا تعجز عن شي ء و ان عظم ، و لا يقوتها شي ء و ان لطف ، فختم بنا علي جميع من ذرء و جعلنا شهداء علي من جحد و كثرنا بمنه علي من قل . حمد از آن خدايي است كه پيامبر خاتم را در بين همه امت ها نصيب ما فرمود، با قدرتي كه از هيچ چيز عاجز نيست - اگر چه بسيار عظيم باشد - و از كوچك ترين موجود غفلت نمي كند. و مدت ايام ما (فرزندان پيامبر) را در امامت و رهبري بر جميع امم گذشته كه مدت آنان كوتاه بود برتري داد.

شرح :

در اين فراز از دعا، امام عليه السلام به دو مساءله بسيار مهم توجه داده اند : مساءله اول آن كه دين اسلام دين خاتم است ؛ يعني آخرين ديني است كه از طرف حضرت خداوند - جل جلاله - بر خلق نازل گرديده است . بنابراين هر كس بعد از محمد مصطفي صلي الله عليه و آله و سلم ادعاي نبوت و نزول جبرئيل بر خويشتن كند دروغگو است و ادعاي او مردود مي باشد و بايد مورد انكار واقع شود. اين آگاهي در قرآن كريم نيز با صراحت تمام آمده است كه پيامبر اكرم ، خاتم النبيين است .

مساءله دوم آن كه هيچ يك از اديان سابقه ، خاتم اديان نبوده اند، لذا يهود و نصاري كه هر يك خود را آخرين دين الهي دانسته اند، ادعاي نادرستي كرده اند. در نتيجه ، حقايق الهي - اسلامي ما كه قرآن كريم در بردارنده آن است ، ناسخ آن اديان بوده و ادعاي يهود و نصاري مبني بر خاتميت دينشان كلامي غلط و بر خلاف واقع است .

امام عليه السلام ، هر دو وجه اثبات و نفي قضيه را در كلامي كوتاه بيان فرموده اند؛ به اين معنا كه اولا : اديان سلف ، اديان خاتم نبوده اند و پس از آن ها دين ديگري حتما آمده است ، و ثانيا : آن دين موعود اسلام است كه خاتم همه اديان مي باشد. آن گاه حضرت چند خاصيت مهم از دين خاتم را بيان فرموده اند :

O جميع خلايق تا برپايي قيامت موظفند كه پيرو اين آيين مقدس باشند و تخلف از اين دستور عام بر هيچ كس جايز نيست .

O اعمال تمامي انسان ها تا روز قيامت در نظارت كامل ائمه عليهم السلام است ؛ اين نظارت يا بدين معني است كه خرد و كلان رفتار و اعمال مردم تحت سيطره احكام الهي اسلام قرار دارد و هر يك محكوم به حكمي از اسلام است ، و يا بدان معني است كه خداوند متعال به ارواح قدسيه حضرات معصومين عليهم السلام ، علمي شامل و مطلق عنايت فرموده است كه يكي از خصوصيات آن آگاهي از رفتار و كردار بندگان است ؛ يعني ايشان جميع افعالي را كه از امت صادر مي شود، مي دانند.

اتفاقا در روايات بسياري به اين معنا برمي خوريم ، از جمله در اصول كافي آمده است : نحن خزنه علم الله : (277) ما خزانه علم خدا هستيم . و عيبه وحي الله : (278) ما صندوق علم خدا هستيم .

احتمال ديگري كه در اين جا مي توان مطرح نمود اين است كه جملگي اعمال امت در روز قيامت كه يوم البروز و يوم المشهود ناميده شده است ، به طور روشن برملا مي گردد، و به اين معنا در قرآن كريم آمده است : يوم هم بارزون لا يخفي علي الله منهم شي ء... . (279)

پاورقي



277- اصول كافي ، ج 1، ص 192.

278- همان .

279- غافر، 16 : آن روزي كه همه (نيك و بد) خلق پديد آيد و هيچ كرده آن ها بر خدا پنهان نباشد.