بازگشت

فراز پنجم


ليجزي الذين اساؤ ا بما عملوا و يجزي الذين احسنوا بالحسني عدلا منه ، تقدست اسمائه و تظاهرت آلائه ، لا يسئل عما يفعل و هم يسئلون . تا بدكاران را به كيفر رساند، و آنان را كه رفتاري نيكو داشته اند و عمل صالح انجام داده اند به كرامت و فضيلت اكرام فرمايد؛ زيرا اقتضاي عدل خداي متعال همين است . اسماء او منزه از هرگونه نقص ، و نعمت هاي او در كمال ظهور است ؛ هرگز از او سؤ ال نشود، بلكه - مكلفان - جملگي مورد سؤ الند.

شرح :

مساءله جزا و پاداش در روز محشر، بسان آنچه در نظارت هاي قضايي بشري مي گذرد نيست . مساءله كيفري در اين حكومت ها عبارت از قراردادهايي است كه در مقابل هرگونه جرم و جنايت وضع شده اند، ولي بين جرم و كيفر هيچ گونه سنخيتي در كار نيست ؛ مثلا جريمه نقدي ، حبس ، تعزير و يا ساير مجازات هاي مورد قبول نظام اجتماعي ، قراردادهاي اعتباري است كه يا شارع مقدس آن ها را قرار داده و يا امت هاي مختلف براي بهبود وضع زندگي و امكان تشكل جامعه سالم آن ها را به امضا رسانيده اند. در هر حال ، زندان رفتن دزد يا قاتل يا كسي كه فساد ديگري را مرتكب شده ، با نوع جرم او هيچ گونه شباهت ماهوي ندارد. حتي در اين دنيا امكان دارد كه انواع مجازات ها را عوض كرد و به جاي هر يك چيز ديگري گذاشت ؛ چنان كه در محاكم مختلف دنيا ديده ايم كه براي جرم واحد دو نوع كيفر قرار داده اند و در عين حال ، اين چندگانگي در حكم را عيب هم نمي دانند.

اما پاداش و عقوبت اخروي چنين نيست و در آن جا، هر چه هست متناسب با نوع عمل افراد است ، يعني فرد در آن جا تكوينا عكس العمل كردار خود را مي بيند؛ چنان كه در نهاد تكويني اين جهان نيز عكس العمل طبيعي اعمال ، معلول و فرآورده خود عمل است . مثلا اگر كسي غذاي مسمومي مصرف كند و متعاقب آن مبتلا به خونريزي دستگاه گوارش يا زخم معده شود، اين جزاء متناسب با همان عمل است . عكس العمل تمامي اعضا در مقابل اعمال غير مناسب نيز درست بر همين منوال است .

در آخرت ، عملكرد انسان بازتاب هاي تكويني خود را نشان مي دهد و تمامي اعمال با تاءثيرات فوق العاده خود رخ مي نمايند و اثر خود را همچنان كه مي بايد به جاي مي گذارند. لذا بازتاب كفر غير از نفاق و عكس ‍ العمل ظلم غير از فسق مي باشد. در قرآن كريم آياتي كه حكايت از اين بازتاب ها و كيفرها مي كنند بسيار است ، همانند آيه كريمه لها ماكسبت و عليها ما اكتسبت ، (253) فمن يعمل مثقال ذره خيرا يره ، (254) انما تجزون ماكنتم تعملون . (255) و لذا فرمود : و لا تظلمون فتيلا. (256)

امام در آخرين قسمت اين فراز در همين مرتبه فرمود : لا يسئل عما يفعل و هم يسئلون . (257)

از امام صادق عليه السلام نقل شده كه فرمودند : لا يسئل عما يعفل لانه لا يفعل الا ماكان حكمه و صوابا تا آن كه مي فرمايند : و هم يسئلون : يعني بذلك خلقه انه يسئلهم : از خداوند در مورد آنچه انجام داده سؤ ال نمي شود، زيرا او كاري را انجام نمي دهد مگر طبق حكمت و حق . اما انسان ها مورد سؤ ال واقع مي شوند، چون براي همين خلق شده اند.

يعني تمامي آنچه خداي متعال انجام مي دهد، متن حكمت و مصلحت است و سؤ ال از حكمت و مصلحت بي معنا مي باشد. تا آن كه امام عليه السلام مي فرمايند : معني و هم يسئلون آن است كه خدا آنان را خلق فرموده تا از آن ها سؤ ال كند.

پاورقي



253- بقره ، 286 : براي هر شخصي همان چيزي است كه به دست آورده است و بر ضرر اوست همان چيزي كه به دست آورده .

254- زلزال ، 7 : پس هر كسي به سنگيني ذره اي كار خير انجام دهد، آن را مي بيند.

255- طور، 16 : اين چنين است و غير از اين نيست كه پاداش شما همان چيزي است كه عمل كرده ايد.

256- نساء، 77 : (به اندازه ي ) نخ ميان هسته خرما نيز به شما ظلم نخواهد شد.

257- انبياء 23 : او (خداوند متعال ) از آنچه كه انجام دهد، مورد سؤ ال واقع نمي شود و ايشان (انسان ها) مورد سؤ ال واقع مي شوند.