بازگشت

44- درخواست وسعت رزق در كِبَر سن - درخواست قوت درايام ناتواني


بسم الله الرحمن الرحيم

اللهم صلي علي محمد و آله ، و اجعل اوسع رزقك علي اذا كبرت ، و اقوي قوتك في اذا نصبت .

امام سجاد عليه السلام در اين قسمت از دعاي شريف مكارم الاخلاق ، پس از درود بر حضرت محمد و آلش ، دو درخواست از خداوند مي نمايد. در خواسته اول عرض مي كند: بارالها! وسيعترين رزق خود را براي من در كبر سنم قرار ده . درخواسته دوم عرض مي كند بارالها! قوي ترين نيرو و قوت اعطايي تو به من در ايام فرسودگي و تبعم باشد. به حول و قوه الهي موضوع سخنراني امروز شرح و توضيح اين دو خواسته حضرت زين العابدين (ع ) از پيشگاه حضرت باري تعالي است . ايام پيري براي كساني كه عمرشان به درازا مي كشد دوران ضعف و ناتواني است . خداوند در قرآن شريف به اين امر طبيعي اشاره فرموده و پاره اي از عوارض ‍ دردناك و رنج آور آن را ذكر نموده است .

الله الذي خلقكم من ضعف ثم جعل من بعد ضعف قوة ، ثم جعل من بعد قوة ضعفا و شيبة .(281)

خداوند، آفريدگار حكيمي است كه شما را از ضعف و ناتواني آفريده ، پس ‍ از ضعف ، براي شما قوت و نيرو قرار داده ، و پس از قوت براي شما ضعف و پيري را مقرر فرموده است .

ممكن است مراد از ضعف كه در ابتداي آيه ذكر شده ناظر به موجود زنده ضعيفي باشد كه در نطفه جاي دارد و به قدري كوچك و ناچيز است كه جز با چشم مسلح ديده نمي شود، و ممكن است مقصود، ضعف و ناتواني دوران شير خوارگي و ايام طفوليت باشد. پس از درگذشت ايام ضعف ، دوران جواني و قوت فرا مي رسد، و سپس ضعف و ناتواني پيري آغاز مي گردد.

در آيه ديگر فرموده است :

و الله خلقكم ثم يتوفا كم و منكم من يرد الي ارذل العمر لكيلا يعلم بعد علم شيئا.(282)

آفريدگار جهان شما را خلق نموده سپس روحتان را قبض مي كند و به حياتتان خاتمه مي دهد. اما بعضي به پيري شديد و انحطاط عمر مي رسند و كار اينان به آنجا منتهي مي گردد كه بر اثر كبر سن معلومات و اطلاعاتشان محو مي شود و دانسته ها را از ياد مي برند، ديده شده كه بعضي از اين قبيل معمرين ، اسم دوستان صميمي و حتي نام فرزندان خود را فراموش ‍ نموده اند. در آيه ديگر، خداوند فرموده :

و من نعمرة ننكسه في الخلق .(283)

كسي را كه ما به وي عمر دراز مي دهيم تمام ساختمان دروني و بروني و كليه قواي مادي و معنوي او را واژگون مي سازيم و به راه سقوط و انحطاطش ‍ سوق مي دهيم .

با فرا رسيدن دوران پيري تحولات و دگرگونيهايي در ساختمان بدن افراد كهنسال بروز مي كند، جسم دچار ضعف و سستي مي شود، نيروي كار و كوشش تدريجا از دست مي رود و بر اثر بازماندن از فعاليتهاي اجتماعي ، اداره امور زندگي با اختلالاتي مواجه مي گردد و نارسايي هايي پديد مي آيد. به موازات تحولات جسمي كهنسالان ، دگرگوني هايي در اخلاق و انديشه آنان نيز بروز مي كند، تمنيات دروني ، خواهشهاي نفساني ، و خلاصه طرز تفكرشان بيش و كم عوض مي شود، و هواهاي تازه اي در سر مي پرورند. تحولات جسم خطر مستقيمي را براي ايمان و معنويت آنان ندارد ولي دگرگوني هاي انديشه و افكار و تمنيات نويي كه در ضميرشان شكوفا مي گردد ممكن است اثر بدي روي اخلاق و معنويات آنان بگذارد و سرانجام موجب بد مردن و سوء عاقبتشان گردد. پيش از آنكه درباره ضعف جسم و تنگي معاش سالخوردگان توضيحي داده شود، به موقع است بعضي از رواياتي كه ناظر به تحولات روحي و اخلاقي كهنسالان است معروض افتد تا شنوندگان هر چه بيشتر از خطرات معنوي ايام كهنسالي آگاهي يابند و آنان كه هم اكنون در سنين پيري هستند متوجه خود باشند واز خداوند ياري بخواهند تا آنان را از خطرات روحي و سقوط معنوي محافظت بفرمايد.

عن النبي صلي الله عليه و آله قال : الشيخ شاب علي حب انيس و طول حياة و كثرة مال .(284)

رسول اكرم (ص ) فرموده : پيروان در سه چيز جوان اند و علاقه مند: به انيس ‍ و همصحبت ، به درازي عمر، و به داشتن مال .

علاقه به انيس و همصحبت از اين جهت است كه بر اثر پيري و ناتواني جامعه را ترك گفته و تنها مانده است ، فرزندان و بستگان جوانش سرگرم فعاليت اند و از پي كارهاي روزانه خود مي روند و مجال همنشيني و مصاحبت او را ندارند، علاقه دارد انيسي بيابد كه اغلب با او باشد، از مصاحبتش دلخوش گردد، با او سخن بگويد، و بقيه عمر را با شادي بگذراند. اما تمناي طول عمر و مالداري نشانه آرزوي دراز و حب ثروت است و اين دو تمنا از طرفي مي تواند او از ياد مرگ و تهيه زاد براي سفر آخرت غافل نمايد و از طرف ديگر ممكن است اين دو تمناي روحي انگيزه گناه شود، او را به اعمال ناروا و غير مشروع وادار سازد و موجب مي شود از صراط مستقيم منحرف گردد و درستكاري را ترك گويد.

و عنه صلي الله عليه و آله قال : يشيب ابن آدم و تشب فيه خصلتان : الحرص و طول الامل .(285)

و نيز فرموده است : فرزند آدم پير مي شود و دو صفت در وي جوان مي گردد: اول حرص است و آن ديگر آرزوي دراز.

حرص موجب مي شود كه افراد مسن نيروي مختصري را كه در تن دارند به جاي آنكه در راه معنويات و تعالي نفس به كار گيرند و خود را براي سفر آخرت بسازند در راه به دست آوردن مال و گردآوري ثروت مصروف دارند و از امور معنوي كه مايه صلاح و رستگاري است غافل شوند. اما آرزوي دراز مايه دلبستگي و از ياد بردن آخرت است و براي افراد مسن كه ايام آخر عمر را مي گذرانند و در آستانه مرگ قرار دارند بزرگترين بدبختي و مصيبت است .

عن علي عليه السلام قال : ايها الناس ! ان اخوف ما اخاف عليكم اثنان : اتباع الهوي و طول الامل . فاما اتباع الهوي فيصد عن الحق و اما طول الامل فينسي الآخرة .(286)

علي (ع ) فرموده است : اي مردم ! بزرگترين ترس من درباره شما براي دو چيز است : يكي پيروي از هواي نفس و آن ديگر آرزوي دراز، پيروي از هوي بازدارنده از حق است و آرزوي دراز، آخرت را از ياد شما مي برد.

و عنه عليه السلام قال : كفي بالشيب نذيرا.(287)

و نيز فرموده است : فرا رسيدن پيري براي هشدار دادن افراد غافل و نا آگاه كافي است .

سفيد گشتن مو ترجمان اين سخن است كه سر بر آر زخواب گران سپيده دميد

عن ابيعبدالله عليه السلام قال : يا صاحب الشعر الابيض و القلب الاسود! اءمامك النار و خلفك ملك الموت ، فماذا تريد ان تعمل ؟ كنت صبيا و كنت جاهلا و كنت شابا وكنت فاسقا و كنت شيخا و كنت مرائيا فاين انت و اين عملك ؟(288)

امام صادق (ع ) فرموده : اي صاحب موي سفيد و قلب سياه ! پيش رويت آتش است و پشت سرت ملك الموت ، مي خواهي چه كني ؟ طفل بودي و نادان ، جوان بودي و گناهكار، پير شده اي و رياكار، فكر كن در چه وضعي قرار داري و اعمال خوبي كه بايد انجام داده باشي كجاست ؟

يكي از عواملي كه مي تواند اخلاق صاحبان خود را تعديل كند و آنان را از حرص و آرزوي دراز بازدارد اين است كه جوانان و ميانسالان شخصيت آنان را محترم شمرند، عزشان را محفوظ دارند، و هرگز مورد تحقير و اهانتشان قرار ندهند. پيروان وقتي در محيط خانواده احساس ذلت مي كنند و مي بينند دگران آنان را با چشم خواري مي نگرند به فكر مي افتند كه اگر بتوانند براي خود عزي كسب كنند و به گونه اي حقارت خويش را جبران نمايند، راه آساني كه با مزاج ناتوانشان سازش دارد اين است كه به پناه حرص و آرزوي دراز بروند و از هر راه حلال و حرامي كه ممكن است پولي گرد آورند و بدين وسيله احترام اعضاي خانواده را به خود جلب نمايند. براي آنكه سالخوردگان در پايان عمر از مسير حق منحرف نشوند، خداي را فراموش نكنند، و از اوامر و نواهيش تخلف ننمايند، قرآن شريف و روايات اولياي گرامي اسلام ، تكريم و احترام آنان را به مسلمانان عموما و به خانواده هاي خودشان خصوصا توصيه نموده اند و در اينجا براي مزيد آگاهي شنوندگان محترم ، به خصوص پسران و دختران جوان بعضي از روايات ذكر مي شود:

عن النبي صلي الله عليه و آله قال : من اجلال الله تعالي اجلال ذي الشيبة المسلم .(289)

رسول اكرم (ص ) فرموده است : از جمله تكريم و احترام به ذات اقدس الهي احترام نمودن به كهنسال مسلمان است .

و عنه صلي الله عليه و آله : من وقر ذاشيبة لشيبته آمنه الله عزوجل من فزع يوم القيامة .(290)

و نيز فرموده است : كسي كه پيري را به علت پيريش احترام نمايد خداوند او را از ترس و نگراني روز قيامت ايمن مي دارد.

از آنچه مذكور افتاد تا اندازه اي عوارض روحي دوران پيري و همچنين لزوم تاءكيد افراد سالخورده روشن شد. اينك درباره عوارض جسماني سالخوردگان و ناتواني آنان در فعاليتهاي اجتماعي براي تاءمين معاش به اختصار مطالبي به عرض مي رسد. خداوند در قرآن شريف فرموده است :

و ما من دابة في الارض الا علي الله رزقها.(291)

هيچ جنبنده اي در زمين نيست مگر آنكه رزقش به عهده خداوند است . يعني پروردگار توانا گردش كارگاه عظيم خلقت را در خشكي و دريا به گونه اي حكيمانه پايه گذاري نموده است كه پيوسته غذاهاي مختلف تمام موجودات زنده با نظم مخصوصي در دامن طبيعت پرورش مي يابد، گياهان از زمين و آب و آفتاب تغذيه مي كنند و رشد مي نمايند، دانه خواران و علفخواران از روييدني ها ارتزاق مي نمايند و به حيات خود ادامه مي دهند. غذاي حشرات گوناگون در آغوش طبيعت مهيا مي گردد و نسل حشرات به طور طبيعي گسترش مي يابد و غذاي پرندگان حشره خوار آماده مي شود و حياتشان برقرار مي گردد. عقابها و كركسها و ديگر پرندگان گوشتخوار ديگر حيوانات كوچك ارتزاق مي نمايند، همچنين درندگان از شكار ديگر حيوانات و خلاصه همان طوري كه در قرآن شريف آمده ، رزق انسانها نيز همانند ديگر موجودات زنده به عهده خداوند است . نكته قابل ملاحظه اين است كه هر موجود زنده اي براي دست يافتن به رزق خود نوعي فعاليت و حركت دارد و از پي روزي مي رود و انسان نيز موظف است فعاليت نمايد تا رزق خود را به دست آورد. ولي فعاليت انسان در طلب رزق با فعاليت جنبندگان زمين تفاوتهايي دارد، از آن جمله رزق و روزي خواران همان است كه در سفره طبيعت ، خود به خود مهيا مي گردد و نيازي به فعاليت روزي خواران ندارد؛چرندگان از گياهاني كه در زمين مي رويد ارتزاق مي كنند و خودشان نمي توانند زمين خشكي را سبز و خرم نمايند، زنبورهاي عسل از گلهايي كه در طبيعت به وجود مي آيد روزي مي خورند و خودشان قادر نيستند باغ و گل ايجاد نمايند. پرندگان و خزندگان و درندگان و تمام جنبندگان بري و بحري رزقشان همان است كه آفريدگار حكيم در طبيعت براي آنها آماده مي كند و خودشان نمي توانند چيزي بر آن بيفزايند،

اما انسان آزاد و آگاه با مغز خلاقي كه دارد مي تواند از منابع طبيعت حداكثر استفاده را بنمايد، اراضي موات را احيا كند و آنها را به زمين كشاورزي و باغهاي ميوه مبدل نمايد و از محصولشان ارتزاق كند، مي تواند مؤ سساتي را براي دامپروري و مرغداري تشكيل دهد، با مراقبتهاي علمي موجبات تكثيرشان را فراهم آورد و به عده زيادي از انسانها غذا برساند. تمام مردم موظف اند براي تاءمين معاش و به دست آوردن رزق حلال تلاش و كوشش ‍ نمايند و به سختي و مشقت آن تن دردهند. در روايت پيشواي اسلام خاطر نشان گرديده كه اين گروه محبوب حضرت باري تعالي هستند.

عن النبي صلي الله عليه و آله : ان الله يحب ان يري عبده تعبا في طلب الحلال .(292)

رسول اكرم (ص ) فرموده است : خداوند دوست دارد بنده خود را ببيند كه براي طلب رزق حلال در رنج و مشقت است .

ضمنا اشخاص با ايمان توجه داشته باشند كه تلاشگران و افراد زحمتكش ‍ از نظر وسعت يا مضيقه رزق با يكديگر متفاوت اند و به صريح قرآن شريف اين تفاوت مستند به مشيت حكيمانه ذات اقدس الهي است ، اوست كه به بعضي رزق وسيع مي دهد و بعضي را در تنگناي روزي مي گذارد.

ان ربك يبسط الرزق لمن يشاء و يقدر انه كان بعباده خبيرا بصيرا.(293)

خداي تو است كه هر كس را بخواهد روزي وسيع مي دهد يا در مضيقه اش ‍ مي گذارد كه او به مصلحت بندگان خود آگاهي و بصيرت دارد.



عن ابيجعفر عليه السلام قال : قال رسول الله صلي الله عليه و آله قال الله عزوجل : ان من عبادي المؤ منين عبادا لا يصلح لهم امر دينهم الا بالغني والسعة و الصحة في البدن فابلوهم بالغني و السعة و صحة البدن فيصلح عليهم امر دينهم و ان من عبادي المؤ منين لعبادا لايصلح لهم امر دينهم الا بالفاقة و المسكنة و السقم في ابدانهم فابلوهم بالفاقة و المسكنة و السقم فيصلح عليهم امر دينهم و انا اعلم بما يصلح عليه امر دين عبادي المؤ منين .(294)

امام باقر از رسول اكرم سلام الله عليهما حديث نموده كه خداوند فرمود: بعضي از بندگان باايمانم دينشان سالم نمي ماند مگر با غني و توسعه زندگي و سلامت بدن . من آنان را بدين امور آزمايش مي كنم و دينشان سالم مي ماند. بعضي از بندگان باايمان اند كه دينشان مصون نمي ماند مگر با تهيدستي و ناداري و عارضه بدني ، آنان را بدين امور امتحان مي كنم و دينشان سالم مي ماند، و من عالم به صلاح ديني بندگان مؤ من خود هستم .

از آنچه معروض افتاد، سه مطلب روشن شد: اول آنكه رزق تمام جنبندگان روي زمين و روزي خواران بر اساس نظام خلقت به عهده خداوند است ، دوم براي به دست آوردن رزق ، همه جنبندگان تلاش مي كنند و انسان نيز بايد نيروي خود را به كار اندازد و در راه به دست آوردن رزق كوشش نمايد، سوم آنكه تقسيم رزق و زياد و كم بودن آن وابسته به مشيت حكيمانه خداوند است ، اوست كه بعضي را در رفاه و آسايش قرار مي دهد و بعضي را دچار مضيقه و سختي مي نمايد.

با فرا رسيدن ايام پيري و كبر سن ، از طرفي قواي بدن به ضعف مي گرايد و آدمي از فعاليت و كوشش براي به دست آوردن رزق باز مي ماند و آنطور كه بايد نمي تواند فعاليت نمايد، و از طرف ديگر نياز به رزق و غذا امري است ضروري و آدمي تا آخر عمر به غذا احتياج دارد. امام سجاد (ع ) رزق و روزي ايام كبر سن را در ضمن دعا اينچنين به پيشگاه باري تعالي عرض ‍ مي كند: و اجعل اوسع رزقك علي اذا كبرت . بارالها! وسيعترين رزق خود را براي من در كبر سنم قرار ده .

در واقع ، امام (ع ) مي خواهد بگويد: پروردگارا! در كبر سن ، قواي بدنم ضعيف مي شود و آنطور كه بايد قدرت فعاليت ندارم . در آن موقع تو مرا مشمول فيض مخصوص خود قرار ده و با توسعه دادن رزق خود به من ، ناتوانيم را جبران نما و كمبودم را تقسيم و تكميل كن و مرا از نيازمندي و احتياج به مردم رهايي بخش .

رسول اكرم (ص ) نيز در ايام كبر سن از خداوند درخواست توسعه رزق نموده است :

اللهم اجعل اءوسع رزقك علي عند كبر سني و انقطاع عمري .(295)

بارالها! وسيعترين رزق خود را براي من در ايام كبر سنم قرار ده ، موقعي كه پايان عمر و قطع رشته حيات نزديك شده است .

خلاصه افراد تا وقتي زنده اند و با وجود كبر سن قدرت كار دارند، هر چند ضعيف باشند، بايد كار كنند و شرافت انساني خود را محافظت نمايند و اگر زماني فرا رسد كه ديگر قدرت كار نداشته باشند، در آن موقع لازم است مردم به عنوان مواسات و تعاون عمومي ، يا به عنوان خدمات اسلامي يا انساني ، زندگي آنان را اداره كنند، يا بيت المال مسلمين متكفل امورشان گردد و نمونه اي از آن در حديث آمده است :

مر شيخ مكفوف كبير يساءل . فقال اميرالمؤ منين عليه السلام : ما هذا؟ قالوا يا اميرالمؤ منين نصراني . فقال اميرالمؤ منين (ع ): استعملتموه حتي اذا كبر و عجز منعتموه ، انفقوا عليه من بيت المال .(296)

علي (ع ) در ايام حكومت خود از نقطه اي عبور مي كرد و جمعي با آن حضرت بودند. بين راه با پيرمرد كور كهنسالي برخورد نمود كه گدايي مي كرد و از مردم درخواست كمك داشت . حضرت از مشاهده اين وضع ناراحت شد، رو كرد به اطرافيان خود و فرمود: اين چيست ؟ نفرمود: اين شخص كيست ؟ خواست بفرمايد اين چه وضع تاءثر باري است كه من مشاهده مي كنم ؟ عرض كردند: يا اميرالمؤ منين اين پيرمرد سائل ، نصراني است . حضرت فرمود: يك عمر او را به كار گرفته ايد و به سهم خود در اجتماع خدماتي نموده است ، اينك كه پير و كور شده است تركش ‍ نموده ايد، سپس دستور داد زندگي او را بيت المال اداره نمايند.

نتيجه آنكه خداوند رزق انسانها و همه جنبندگان روي زمين را ضمانت نموده است ، ولي ضمانت باري تعالي بدان معني نيست كه مردم از تلاش و كوشش دست بردارند بلكه فعاليت در راه طلب حلال وظيفه قطعي تمام افراد است .

عن ابيمحمد العسكري عليه السلام قال : لا يشغلك رزق مضمون عن عمل مفروض .(297)

امام عسكري (ع ) فرموده : رزقي را كه خداوند ضمانت نموده است ترا از وظيفه سعي و كوشش باز ندارد.

با فرا رسيدن كبر سن نيروي فعاليت تدريجا كاهش مي يابد و افراد نمي توانند آنطور كه بايد كار كنند و رزق خود را با عزت به دست آورند. در اين موقع بايد از خداوند طلب رزق وسيع نمايند و از ذات مقدس او استمداد كنند تا رزقشان محفوظ باشد.

جمله اول دعاي امام سجاد (ع ) موضوع سخنراني امروز ناظر به اين امر است : و اجعل اوسع رزقك علي اذا كبرت ؛بارالها! وسيعترين رزق خود را براي من در كبر سنم قرار ده .

امام (ع ) در جمله دوم دعا، موضوع بحث امروز، به پيشگاه خداوند عرض ‍ مي كند: و اقوي قوتك في اذا نصبت ؛بارالها! قوي ترين نيرو و قوت اعطايي تو به من در ايام فرسودگي و تعبم باشد.

كلمه قوت داراي معاني وسيعي است ، هم قوت روح را شامل مي شود و هم قوت جسم را در بر مي گيرد، و كلام امام سجاد (ع ) تحمل اين هر دو معني را دارد. موقعي كه در خانواده ها افرادي به پيري مي رسند و دچار عوارض كبر سن مي شوند و به حمايت و كمك ديگران نيازمند مي گردند به پاداش خدمتهايي كه در گذشته انجام داده اند توقع دارند كه اعضاي خانواده حقوق آنان را محترم بشمرند و بيش از پيش مورد تكريم و احترامشان قرار دهند، به سخنانشان توجه نمايند، خواسته ها و تمنياتشان را بر آورده سازند و موجبات آسايش و رفاهشان را فراهم آورند. بدبختانه در بسياري از موارد اين وظايف اخلاقي و انساني آنطور كه بايد رعايت نمي شود، جريان امور و رفتار و گفتار كسان و بستگان بر خلاف انتظارشان صورت مي گيرد، نه فقط تكريمشان نمي كنند بلكه در مواقعي مورد بي احترامي و بي اعتنايي و تحقيرشان قرار مي دهند، از آنان احوال نمي پرسند و در خواستشان را ناشنيده تلقي مي نمايند.

ميانسالان و جوانان خانواده رفتار خلاف انصافي را كه نسبت به پيران انجام مي دهند در مقابل چشمهاي كنجكاو كودكان امروز است ، اينان با روش ‍ نادرست خويش به اطفال خردسال درس بي احترامي و تحقير كهنسالان را مي دهند، طولي نمي كشد كه پيران مي ميرند، ميانسالان خانواده پير مي شوند و جوانان به ميانسالي مي رسند و كودكان امروز جوانان فرداي خانواده خواهند بود. بي احترامي و تحقير به پيران كه در ايام كودكي از پدران و پدر بزرگان خود درس گرفته بودند اينك آن درسها را به ميانسالان ديروز كه پيران امروزند پس مي دهند، امروز همان گونه با اينان عمل مي كنند كه ديروز آنان در ميانسالي با پيران عمل مي كردند و تحقيرشان مي نمودند.

سوزد و گريد و افروزد و خاموش شد هر كه چون شمع بخندد به شب تار كسي

ناملايمات روحي و فشارهاي دروني كه از حق ناشناسي اعضاي خانواده در ضمير پيروان متراكم مي گردد، آثار متفاوت به جاي مي گذارد و سالخوردگان واكنشهاي مختلف از خود نشان مي دهند، بعضي از آنان كه فاقد ذخاير ايماني هستند يا ضعف ديني دارند و يا از تربيتهاي صحيح اخلاقي بهره مند نبوده اند، سخت ناراحت و خشمگين مي گردند. ممكن است فكر انتقامجويي در سر بپرورند، به پاره اي از اعمال ناروا و زيانبار دست بزنند يا سخنان دروغ و غير واقعي القا نمايند و در خانواده اختلافات و اختلالاتي به وجود آورند و از اين راه غيظ دروني خويش را فرونشانند. اگر سالخوردگان كه در خانواده مورد بي اعتنايي و تحقير واقع شده اند افراد با ايمان و متديني باشند و خود را در پيشگاه الهي مسئول بدانند، هرگز به اعمال غير مشروع دست نمي زنند، با ناملايمات و رنجهاي دروني خويش ‍ مي سازند، توقعات خود را كاهش مي دهند و ناراحتي ها را با صبر و شكيبايي تحمل مي نمايند. اين گروه با ايمان و درستكار مي توانند در اين مواقع حساس از فرصت شكستگي پيري و فشارهاي دروني خويش ‍ استفاده كنند و با خضوع و تذلل زيادتري دست نياز به سوي خداوند بي نياز بردارند. از كلام حضرت سجاد (ع ) درس بگيرند و دعاي آن امام معصوم را كه در پيشگاه باري تعالي عرض نموده ، بازگو نمايند: و اقوي قوتك في اذا نصبت ؛بارالها! قوي ترين نيرو و قوت اعطايي بو به من در ايام فرسودگي و تعبم باشد.

التماس كند، زاري نمايد، و استجابت آن دعا را از خدا بخواهد. اگر تمنايش ‍ مقبول افتد و دعايش مستجاب شود بي گمان قوت روح و نيروي اراده اش ‍ قوي تر مي گردد و قدرت تحملش بر ناملايمات و مصائب افزايش مي يابد. جالب آنكه دانشمندان ديني امروز در اين مطلب اتفاق نظر دارند كه روح و بدن با هم متحدند و بر اثر اين پيوستگي و اتحاد، حكم هر يك بر ديگري سرايت مي كند، مثلا خجالت و شرمندگي از حالات انفرادي نفس است ، موقعي كه در روح پديد مي آيد چهره گلگون مي شود. حالت وحشت و ترس از شئون نفس است اما بر اثر عارض شدن اين حالت رواني ، رنگ صورت تغيير مي كند و زبان از سخن گفتن باز مي ماند. تاءثرات شديد رواني و اندوههاي دروني در بدن مؤ ثر است و موجب زخم معده و اثني عشر مي شود، و خلاصه حالات روحي در بدن اثر مي گذارد. همچنين اعمال بدن در روح مؤ ثر است : تمرينهاي عملي در هنرهايي از قبيل خط نويسي و نقاشي كار بدن است ولي در روح اثر مي گذارد و ملكه نقاشي و خط نويسي پديد مي آيد، اگر دعاي قوت مستجاب شود و خداوند نفس آدمي را از نيروي اعطايي خود برخوردار فرمايد، بدن نيز از اين عطيه الهي بهره مند مي گردد و به نسبت قوت روح ، جسم نيز توانا مي شود و انسان پير بر اثر اين قوت و توان مي تواند پاره اي از نيازهاي خود را شخصا بر آورده سازد و احتياجش از اين و آن كاهش يابد. روايت جالبي درباره قوت نيت و اراده و اثرش در توانايي جسم رسيده است كه به عرض شنوندگان محترم مي رساند:

عن ابيعبدالله عليه السلام قال : ما ضعف بدن عما قويت عليه النية .(298)

امام صادق (ع ) فرموده است : در موقعي كه نيت و تصميم آدمي در انجام عمل قوي باشد، بدن در تحقق بخشيدن به آن نيت اظهار ضعف نمي كند و پابه پاي آن نيت قوي پيشروي مي نمايد.

فرد سالخورده اي را در نظر بگيريد كه براي سلامت خود همه روزه به قدر يك كيلومتر پياده روي مي كند و در پايان راه خسته مي شود، ناچار از ادامه راه خودداري مي نمايد و بايد بنشيند. اگر اين انسان مسن روزي در راه با خطري رو به رو شود، مثلا سيلابي تهديدش نمايد يا يا مورد حمله گزنده اي واقع شود و بايد هر چه زودتر خود را از محيط خطر برهاند، براي حفظ سلامت و حيات خود با اراده جدي و تصميم قاطع حركت مي كند، اولا، با سرعت بيش از معمول مي رود و ثانيا، ممكن است به قدر سه كيلومتر يعني سه برابر توان خود، راه برود و احساس خستگي ننمايد. اين نيروي تن و قوت بدن از قوت اراده و تصميم باطنيش سرچشمه گرفته است .

پاورقي



281-سوره 30، آيه 54.

282-سوره 16، آيه 70.

283-سوره 36، آيه 68.

284-ميزان الحكمه ، ج 5، ص 227.

285-جامع السادات ، ج 2، ص 100.

286-نهج البلاغه (صبحي صالح )، خطبه 42.

287-غررالحكم ، ص 556.

288-مشكوة الانوار، ص 169.

289-كافي ، ج 2، ص 165.

290-مستدرك الوسائل ، ج 2، ص 73.

291- سوره 11، آيه 6.

292-ميزان الحكمه ، ج 4، ص 119.

293-سوره 17، آيه 30.

294-كافي ، ج 2، ص 60.

295-نهج الفصاحه ،ص 93.

296-وسائل ، ج 11، ص 49.

297-تحف العقول ، ص 489.

298-وسائل ، ج 1، ص 38.