بازگشت

21- وَ مِنْ عَدَاوَةِ الْأَدْنَيْنَ الْوَلَايَةَ، وَ مِنْ عُقُوقِ ذَوِي الْأَرْحَامِ الْمَبَرَّةَ، وَ مِنْ خِذْلَانِ الْأَقْرَبِين


بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم

اين سه جمله از دعاي ((مكارم الاخلاق )) به خواست خدا موضوع سخنراني امروز است . امام عليه السلام به پيشگاه خداوند عرض مي كند: بارالها! دشمني نزديكان را به دوستي و جدايي ارحام را به نيكي و پيوستگي و ترك ياري بستگان را به حمايت و نصرت تبديل فرما.

پروردگار حكيم ، نظام عالم را براساس علل و معاليل استوار فرموده و براي هر چيزي اسباب و وسايلي را قرار داده است . هر كس بخواهد به هدف مورد نظر خود دست يابد بايد از مجرايي كه مقدر است وارد شود تا به آن نايل گردد: كسي كه رزق مي خواهد مجراي آن كشاورزي ، دامداري ، و برخي اشجار ميوه است . كسي كه علم مي خواهد مجراي آن كتاب و كلاس و شنيدن درس استاد و بحث كردن با ساير محصلين است . و همچنين ساير امور.

عن ابيعبد الله عليه السلام انه قال : ابي الله ان يجري الاشياء الا باسباب و جعل لكل شي ء سببا و جعل لكل سبب شرحا و جعل لكل شرح علما(434)

امام صادق (ع) فرموده : خداوند ابا دارد از اينكه امور جهان را به جريان اندازد مگر از راه وسايل و اسباب . آفريدگار حكيم براي هر چيزي وسيله اي را خلق نموده و براي هر وسيله اي شرح و توضيحي را مقرر داشته و براي هر شرحي علمي را تعيين نموده است .

بنابراين انسانهايي كه خواهان تعالي و تكامل معنوي يا مادي هستند بايد وسايل و اسباب كمال را در هر يك از امور بشناسند و از آن مجاري ، فيض خدا را بخواهند. البته به هر نسبت كه علم و آگاهي بشر به علل و معاليل افزايش يابد و بر طبق آنها عمل كند به همان نسبت پيروزي و موفقيتش بيشتر خواهد بود. اموري را كه مربوط به هدايت الهي و فراگرفتن تعاليم ديني براي براي نيل به سعادت ابدي است بايد از بيان پيمبر گرامي و ائمه معصومين عليهم السلام استفاده نمود و چيزهايي كه مربوط به علل و عوامل مادي و دنيوي است ، از قبيل فيزيك و شيمي ، و رشته هاي فني ، و همچنين شناخت معادن مس و سرب و چگونگي تصفيه و بهره برداري از آنها براي اداره امور دنيوي مربوط به علوم طبيعي دانشگاهي و تدريس اساتيد متخصص است .

براي آنكه مطلب ، هر چه بهتر، جهت شنوندگان محترم روشن شود و به اهميت و ارزش اسباب و علل در نظام خلقت واقف گردند، لازم است در مضمون اين روايت دقت كنند و از عنايت الهي به اين سنت حكيمانه آگاهي يابند.

عن ابيعبد الله عليه السلام قال : ان نبيا من الانبياء مرض و قال : لا اتدواي حتي يكون الذي امرضني هو الذي يشفيني . فاوحي الله عزوجل : لا اشفيك حتي تتداوي ، فان الشفاء مني و الدواء مني . فجعل يتداوي فاتي الشفاء(435)

امام صادق (ع) فرمود: يكي از پيمبران الهي بيمار شد. گفت : من مداوا نمي كنم تا آن كس كه مرا مريض ‍ نموده ، شفايم بخشد. خداوند به او وحي فرستاد: ترا شفا نمي دهم تا خود را مداوا نمايي ، زيرا شفا از من است و دوا نيز از من و تو بايد از وسيله من به شفايم دست يابي . آن پيمبر طبق دستور الهي عمل نمود و مداوا كرد و خداوند به او عافيت بخشيد.

ناگفته نماند اينكه در روايات آمده كه ((خداوند ابا دارد از اينكه امور جهان را جز از راه وسايل و اسباب به جريان اندازد)) بدين معني نيست كه آفريدگار توانا خويشتن را نيز در چارچوب علل و اسبابي كه خود آنها را آفريده است زنداني نموده و ديگر قادر نيست كه بدون وسيله و اسباب كاري انجام دهد، بلكه خداوند به مشيت حكيمانه خود اين نظم و ترتيب را برقرار فرمود تا افراد از راه وسايل و مقررات تعيين شده به هدفهاي خويش دست يابند، اما خود حضرت باري تعالي در اين اسباب محصور نيست و اگر در موردي بخواهد مي تواند به طور سبب سوزي و بدون وسيله و اسباب عادي به اراده خود جامه تحقيق بپوشاند و هدف خود را ايجاد نمايد و كلمه ((ابا)) كه در حديث آمده حاكي از همين مطلب است ، مثلا اگر يك نفر بگويد: فلان تاجر بزرگ ابا دارد و معاملات خود را بدون واسطه انجام دهد، از كلمه ((ابا)) استفاده مي شود كه اين تصميم جنبه عموميت دارد و بايد در معاملات او واسطه در كار باشد نه آنكه تاجر نمي تواند بدون واسطه معامله كند، بلكه او آزاد است و اگر در موردي اراده نمايد مي تواند بدون مداخله واسطه چيزي را بخرد يا بفروشد. خداوند نيز ابا دارد از اينكه امور جهان را بدون اسباب به جريان اندازد، اما اگر در موردي اراده فرمايد مي تواند خارج از مقررات و اسباب عادي ، آن را كه خواسته است ايجاد نمايد و اين مطلب به صريح قرآن شريف مكررا به وقوع پيوسته است . اراده خداوند در نظام خلقت اين است كه بچه چهار پايان به وسيله آميزش نر و ماده تشكيل شود و متولد گردد، اما در مورد ناقه صالح اين قانون را عملا برهم زد و اراده فرمود كه شتري را از سينه سنگ بزرگي به درآورده و آن را معجزه نبوت حضرت صالح قرار دهد. همچنين در مورد موسي بن عمران قانون تكوين مار را برهم زد و عصاي او را كه چوب خشكي بود در يك لحظه به اژدهايي بزرگ تبديل نمود و چيزهايي را كه ساحران به صورت مار جلوه داده بودند بلعيد و در لحظه ديگر آن اژدها را با دست موسي بن عمران به صورت عصا درآورد. نتيجه آنكه دنيا عالم علل و اسباب است و دعاي ما در پيشگاه الهي به معناي ناديده گرفتن وسايل و اسباب نيست ، بلكه موظفيم در مواردي كه وسايل و اسباب را نيز مهيا نماييم و در جايي كه وسيله در اختيار ما نيست چون باري تعالي امر به دعا نموده و وعده استجابت داده است ، اگر دعاي ما مقبول درگاه الهي افتد وسيله آن را نيز خود به لطف و رحمتش فراهم مي آورد. و اين مطلب در خلال بحث راجع به سه جمله از دعاي ((مكارم الاخلاق )) كه موضوع سخنراني امروز است روشن خواهد شد. امام سجاد (ع) در جمله اول اين اين قسمت از دعا به پيشگاه باري تعالي عرض مي كند:

و من عداوه الادنين الولايه

بارالها! دشمني نزديكان را به دوستي مبدل فرما.

دوستي و دشمنان ، حب و بغضهاي دروني خويش را با واكنشهاي گوناگون از قبيل مدح و ذم ، تصديق و تكذيب ، و گاهي با اعمال شديدتر ابراز مي دارند. بسياري از افراد نيز همانند امام سجاد (ع) از پيشگاه الهي درخواست مي كنند كه دشمني نزديكان را به دوستي مبدل فرمايد. با توجه به شرحي كه معروض افتاد، دنيا عالم علل و اسباب است و براي آنكه دعا به استجابت برسد بايد اسباب و علل دوستي به موازات دعا فراهم آيد تا خواسته دعا كننده در پيشگاه الهي مقبول افتد و مورد استجابت واقع شود، پيش از آنكه علل و عوامل دوستي مورد بحث قرار گيرد قسمتي از حديث امام صادق (ع) را كه براي يكي از دوستان خود بيان نموده و در توضيح اين جمله از دعاي امام سجاد (ع) مفيد است ، به عرض شنوندگان محترم مي رساند:

عن ابيجعفر عليه السلام في وصيته لجابر بن يزيد الجعفي قال : يا جابر! اوصيك بخمس : ان ظلمت فلا تظلم ، و ان خانوك فلا تخن ، و ان كذبت فلا تغضب ، و ان مدحت فلا تفرح ، و ان ذممت فلا تجزع ، و فكر فيما قيل فيك فان عرفت من نفسك ما قيل فيك فسقوطك من عين الله جل و عز عند غضبك من الحق اعظم عليك مصيبه مما خفت من سقوطك من اعين الناس و ان كنت علي خلاف ما قيل فيك فثواب اكتسبته من غير ان يتعب بدنك (436)

امام باقر (ع) به جابر جعفي فرمود: پنج چيز را به تو سفارش مي كنم : اگر مورد ستم واقع شدي ستم مكن ، اگر دگران به تو خيانت نمودند تو خيانت منما، اگر تكذيبت كردند خشمگين مشو، اگر تمجيدت نمودند شادي مكن ، و اگر مذمتت كردند بيتابي منما و به چيزي فكر كن كه درباره ات گفته اند، اگر گفته هاي دگران را در خويشتن يافتي و به صفات بدي متصف بودي ، پس وقوف تو در پيشگاه الهي بر اثر خشمي كه از شنيدن سخن حق نشان دادي مصبيتش سنگينتر از وقوف تو در اجتماع است ، و اگر آنچه را از بدي كه درباره ات گفته اند در تو نيست به اجري از خداوند نايل شده اي بدون آنكه براي دست يافتن به آن اجر، بدنت به تعب افتاده باشد.

كسي كه دعا مي كند و از خداوند مي خواهد كه دشمني نزديكانش را به دوستي مبدل سازد بايد از توصيه امام باقر (ع) به جابر جعفي استفاده نمايد و فكر كند آيا دشمني وي با من بر حق است يا ناحق و در مواقعي كه او مرا مذمت نموده يا تكذيب كرده ، بجا بوده است يا نابجا، خلاصه منشاء دشمني او را مورد بررسي و دقت قرار دهد، اگر دعا كننده در مواقعي او را تحقير نموده و كوچك شمرده است يا درباره او كلمات زشت و زننده گفته و مورد اهانتش قرار داده است يا در غيابش از او بدگويي نموده و كساني اين خبر را داده اند و اين قبيل امور منشاء عداوت او گرديده ، براي اينكه دعايش مستجاب شود و دشمني او به دوستي مبدل گردد بايد حتما رفتار و گفتار خويش را تغيير دهد و روش خصمانه را ترك گويد و به ياد داشته باشد كه دنيا عالم علل و اسباب است و چون ترك عوامل دشمني و به كار بستن وسايل و انگيزه هاي دوستي در اختيار اوست بايد به موازات دعا اعمال خود را اصلاح كند و رفتار و گفتارش به گونه اي باشد كه مايه محبت و دوستي گردد.

عن علي عليه السلام قال : ثلاث يوجبن المحبه : حسن الخلق و حسن الرفق و التواضع (437)

علي (ع) فرموده : سه چيز است كه موجب محبت و دوستي مي شود: يكي حسن خلق ، آن ديگر مدارا نمودن صحيح و شايسته ، و سوم تواضع و فروتني .

اگر دشمني وي نابجا و خلاف حق بوده و دعاكننده در تمام مواقع با رعايت اصول اخلاق و ادب با وي برخورد مي نموده است ، در اين صورت او از نظر تاءمين وسايل و اسباب دوستي ، وظيفه و تكليفي به عهده ندارد و اصلاح دشمن فقط به تحول قلب اوست و اين امر مهم به ذات اقدس الهي اختصاص دارد، اوست كه مي تواند نيت را تغيير دهد و دلها را از مسيري كه مي روند بگرداند، اگر خداوند اراده نمايد و دل او را متحول سازد دعا مستجاب مي شود و محبت جايگزين دشمني مي گردد و اگر در او تحولي ايجاد ننمايد به فرموده امام باقر (ع) دعاكننده بدون تحمل رنج و تعب بدني از اجر باري تعالي برخوردار مي گردد. اين قبيل عناصر منحرف كه بي جهت نسبت به وظيفه شناسان و بردباران دشمني دارند بيش و كم در جوامع بشري وجود داشته و دارند. علي (ع) درباره اينان فرموده است :

عاده الاشرار معاداه الاخيار(438)

دشمني با اخيار و پاكان از جمله عادات مذموم و ناپسند اشرار و بدخواهان است .

امام سجاد (ع) خود مربي انسانها بود و تمام وظايف اخلاق و ادب را در مورد همه افراد رعايت مي فرمود و دشمني بعضي از نزديكان ناشي از سوء برخورد نبوده است ، اينكه در مقام دعا عرض مي كند:

و من عداوه الادنين الولايه

بارالها! دشمني نزديكان را به دوستي مبدل نما، ممكن است ناظر به دشمناني باشد كه نسبت به آن حضرت در اشتباه بوده و سوءنيتي نداشته اند و از خدا مي خواهد كه اشتباه را از صفحه خاطرشان بزدايد و آنان را واقع بين كند تا دشمني نابجا و بي موردشان مبدل به دوستي گردد يا ناظر به دشمني بدخواهان و اشرار است كه علي (ع) درباره آنان فرموده است : عداوت اشرار با پاكان از عادات مذموم و ناپسند اين گروه است . امام سجاد (ع) از مقلب القلوب مي خواهد كه در ضمير اينان تحولي به وجود آورد تا دوستي و محبت نسبت به آن حضرت جايگزين دشمني و عداوت گردد.

در جمله دوم اين قسمت از دعاي ((مكارم الاخلاق )) كه موضوع سخنراني امروز است . امام (ع) در پيشگاه خدا عرض مي كند:

و من عقوق دوي الارحام المبره

بارالها! جدايي از ارحام را به نيكي و پيوستگي مبدل فرما. از جمله اموري كه در تعاليم اسلام مورد تاكيد قرار گرفته و رعايت آن اكيدا به جامعه مسلمين توصيه شده مسئله ((صله رحم )) است ، و در اين باره آيات متعدد و روايات بسياري رسيده كه در اينجا پاره اي از آنها ذكر مي شود:

عن النبي صلي الله عليه و آله : اوصي الشاهد من امتي والغائب منهم و من في اصلاب الرجال و ارحام النساء الي يوم القيامه ان يصل الرحم و ان كانت منه علي مسيره السنه فان ذلك من الدين (439)

رسول اكرم صلي الله عليه و آله به امت خود، فرموده است آنانكه حاضرند و آنانكه غايب اند و آنانكه از اصلاب مردان و ارحام زنان تا روز قيامت به دنيا مي آيند سفارش مي كنم كه صله رحم نمايند، اگر چه فاصله آنان تا ارحامشان به قدر يك سال مسافرت با كاروان باشد، چه آنكه صله رحم يكي از مسائل مهم دين است .

رسول اكرم (ص ) براي پرورش افكار مسلمانان و راهنمايي آنان به وظايف اسلامي و انساني ، در تمام مواقع مهمترين تذكرات را در مواقع مختلف در منبر و محضر به مردم مي داد. از آن جمله به مناسبت فرا رسيدن ماه مبارك رمضان و مهيا نمودن افكار مردم براي وظايف اجتماعي در منبر خطبه خواند و در خلال آن سه جمله را از پي هم فرمود:

وقروا كباركم وارحموا صغاركم وصلوا ارحامكم (440)

بزرگسالان خود را احترام نماييد، خردسالان شامل حال ارحام نيز مي شود، ولي چون مسئله صله رحم اهميت دارد، حضرت آن را تخصيص به ذكر داد.

افراد با ايمان و پيروان راستين اسلام به امر باري تعالي در مورد صله رحم توجه كامل دارند و از مواخذه الهي در اين مورد، سخت خائف و نگران اند، زيرا در قرآن شريف آمده است :

و الذين يصلون ما امر الله به ان يوصل و يخشون ربهم و يخافون سوء الحساب (441)

خردمندان با ايمان كساني هستند كه دستور باري تعالي را در مورد اشخاصي كه امر به صله آنها فرموده اطاعت مي كنند و از خداوند و حسابرسي سخت او بيم دارند.

در حديث آمده است :

قال تعالي ، انا الرحمن ، وهذه الرحم شققت لها اسما من اسمي ، فمن وصلها و صلته و من قطعها قطعته (442)

خداوند سبحان فرموده است : من رحمان هستم و نام رحم را از اسم خودم مشتق نموده ام ، پس هر كس صله رحم كند و با بستگان خود پيوند نمايد من او را با رحمت خود صله خواهم كرد و هر كس قطع رحم كند من رحمت خود را از او قطع خواهم نمود.

اگر كسي صله رحم مي كند و به ارحام خود عملا و قولا خدمت مي نمايد ولي در مقابل ،از آنان اذيت و آزار مي بيند، پيشواي اسلام به چنين شخصي اجازه نمي دهد قطع رحم كند و خاطرنشان مي نمايد كه اين كار عذاب الهي را در پي دارد.

ان رجلا اتي النبي صلي الله عليه و آله فقال : يا رسول الله : ان لي اهلا قد كنت اصلهم و هم يوذوني ، و قد اردت رفضهم . فقال له رسول الله : اذا يرفضكم الله جميعا(443)

مردي به حضور پيمبر گرامي شرفياب شد. عرض كرد: من ارحامي دارم و آنها را صله مي كنم ولي آنان مرا آزار مي دهند، مي خواهم تركشان گويم . حضرت فرمود: در اين صورت خداوند همه شما را ترك خواهد گفت .

صله رحم و نيكوكاري از عوامل جلب باري تعالي در دنيا و آخرت است و در حديثي امام صادق عليه السلام اين دو مطلب را در كنار هم ذكر كرده و از فايده دنيوي و اخروي آن نام برده است .

عن ابيعبد الله عليه السلام قال : ان صله الرحم والبر ليهونان الحساب و يعصمان من الذنوب ، فصلو ارحامكم و بروا باخوانكم ولو بحسن السلام و رد الجواب (444)

امام صادق عليه السلام فرموده : صله رحم و نيكي كردن به برادران حساب را در قيامت آسان مي كند و آن دو آدمي را از گناه محافظت مي نمايد. پس شما به ارحام خود صله كنيد و به برادران خود نيكي نماييد اگر چه به سلام كردن نيكو و جواب سلام دادن باشد. با توجه به اينكه مردم از جهت نيروي كار، بنيه مالي ، تعداد عائله ، سلامتي و بيماري ، و ديگر جهات با يكديگر متفاوت اند، قهرا درآمد كافي دارند و زندگي خود را بشايستگي اداره مي كنند به كمك مالي نياز ندارند، صله رحم در اين قبيل موارد به ديدن يكديگر رفتن ، سلام و احوالپرسي نمودن ، و از آزار و اذيتشان پرهيز داشتن است .

عن ابي الحسن الرضا عليه السلام قال : قال ابو عبدالله (ع)، صل رحمك و لو بشربه من ماء و افضل ما توصل به الرحم كف الاذي عنها(445)

حضرت رضا از امام صادق عليهماالسلام حديث نموده كه فرموده است : صله رحم نما اگر چه به شربت آبي باشد و بهترين صله رحم خودداري از ايذاء آنان است .

عن النبي صلي الله عليه و آله قال : صلوا ارحامكم في الدنيا ولو بسلام (446 )

رسول گرامي فرموده است : در دنيا صله رحم نماييد، گر چه با سلام گفتن باشد.

در مواردي كه ارحام بر اثر پيري يا بيماري يا نقص عضو از كار افتاده و عائله دارند ارحام متمكن بايد در كمال علاقه مندي و گشاده رويي دست به دست هم بدهند و زندگي آنان را از جميع جهات اداره نمايند. در روايات اولياي گرامي آمده كه براي هر چيزي زكاتي است : زكوه علم معلومات خود را به افراد شايسته و لايق آموختن است ، زكوه عقل رفتار و گفتار جهال را تحمل نمودن است ، زكوه قدرت عفو و بخشيدن است و ديگري اموري از اين قبيل . در روايتي از علي (ع) رسيده كه فرموده است :

زكوه اليسار بر الجيران و صله الارحام (447)

زكات كساني كه از تسهيلات مالي برخوردارند نيكي به همسايگان و صله ارحام است .

جالب آنكه به موجب روايات ، كساني كه به ارحام تهيدست و بي بضاعت خود كمك مالي مي نمايند پاداش و اجرشان در قيامت نزد باري تعالي از ساير انفاقهاي مالي كه درباره دگران انجام مي دهند بيشتر و فزونتر است .

عن النبي صلي الله عليه و آله قال : الصدقه بعشره و القرض بثماني عشره و صله الاخوان بعشرين و صله الرحم باربع و عشرين (448)

رسول اكرم فرموده است : اجر صدقه ده برابر، پاداش قرض دادن هجده برابر، مزد صله برادران ديني بيست برابر، و اجر صله رحم بيست و چهار برابر است .

از آنچه معروض افتاد جمله دوم امام سجاد (ع) در اين قسمت از دعاي ((مكارم الاخلاق )) كه موضوع قسمتي از سخنراني امروز است روشن گرديد:

و من عقوق ذوي الارحام المبره

بارالها! جدائي ارحام را بنيكي و پيوستگي تبديل فرما.

امام سجاد (ع) در جمله سوم دعاي ((مكارم الاخلاق )) كه موضوع آخرين قسمت سخنراني امروز است در پيشگاه الهي عرض مي كند:

و من خذلان الاقربين النصره

و ترك ياري بستگان را به حمايت و نصرت تبديل فرما.

صله رحم از چند جهت شايان توجه است : اول از ديدگاه جود و عطا. كساني كه طبع سختي و دست گشاده دارند، ارحام بي بضاعت خويش را با بلند نظري مورد حمايت قرار مي دهند و با حفظ آبرو و عزتشان زندگي آنان را اداره مي نمايند. اين گروه داراي برتري و فضيلت اخلاقي هستند. علي (ع) درباره اينان فرموده است :

صله الارحام من افضل شيم الكرام (449)

صله رحم از بزرگترين خوي و منش مردمان كريم النفس و بزرگوار است .



دوم ، از نظر ديني و ارزش اسلامي ، صله رحم از وظايف قطعي افراد باايمان است و قطع رحم از گناهان بزرگ . در حديثي كه مذكور افتاد، مردي از رسول اكرم سؤ ال كرد: مبغوضترين كارها نزد خدا چيست ؟ حضرت ، اول از شرك نام برده و دوم از قطع رحم .

پاسخ آن جناب روشنگران اين حقيقت است كه قطع رحم در كنار شرك قرار گرفته و به آن اندازه مورد بغض و بدبيني ذات اقدس الهي است .

از اين رو ائمه معصومين عليهم السلام همواره مواظب اصحاب و دوستان خود بودند و در مقام بيان وظايف مالي آنان ، خدمت به ارحام بي بضاعت را خاطر نشان مي ساختند و اين مهم را تذكر مي دادند. مردي به نام عمار از دوستان متمكن امام صادق (ع) بود.

قال له ابوعبدالله عليه السلام : يا عمار! انت رب مال كثير. قال : نعم ، له جعلت فداك . قال : فتودي ما افترض الله عليك من الزكوه ؟ قال : نعم قال فتخرج المعلوم من مالك ؟ قال : نعم . قال : فتصل قرابتك ؟ قال : نعم . قال : فتصل اخوانك ؟ قال : نعم . فقال : يا عمار! ان المال يفني ، والبدن يبلي و العمل يبقي ، والديان حي لايموت ، يا عمار! انه ما قدمت فلن يسبقك وما اخرت فلن يلحقك (450)

امام صادق (ع) به وي فرمود: اي عمار! تو صاحب مال بسياري . عرض كرد: بلي ، فدايت گردم . فرمود: آيا زكات واجب را مي دهي ؟ عرض كرد: بلي . آيا مال معلومي كه قرآن شريف فرموده ((في اموالهم حق معلوم )) پرداخت مي كني ؟ عرض كرد: بلي . آيا صله رحم مي نمايي و به آنان كمك مالي مي كني ؟ عرض كرد: بلي . آيا برادران دينيت را از حمايت مالي برخوردار مي سازي ؟ عرض كرد: بلي . فرمود: اي عمار! مال فاني مي شود، بدن در قبر مي پوسد، و عمل باقي مي ماند، و خداوند زنده اي است كه هرگز نمي ميرد. اي عمار! آن را كه پيش فرستادي از تو سبقت نمي گيرد و آن را كه باقي گذاردي به تو ملحق نمي شود.

سوم ، از نظر خذلان قاطع رحم و اينكه ارحام بي بضاعت در روز گرفتاري او را ياري نمي نمايند و نيازش را با حمايت خويش برطرف نمي سازد. زندگي بشر براساس همكاري و تعاون استوار است ، مردم در جميع شئون حياتي به يكديگر نياز دارند، بايد همه دست به دست هم بدهند و چرخ زندگي را به حركت درآورند تا در پرتو آن جميع نيازهاي مادي و معنوي تاءمين گردد و بشر به حيات انساني خويش ادامه دهد. مردي به نام ابوعبيده به امام صادق (ع) عرض كرد:

ادع الله لي ان لايجعل رزقي علي ايدي العباد. فقال عليه السلام : ابي الله عليك ذلك الا ان يجعل ارزاق العباد بعضهم من بعض و لكن ادع الله ان يجعل رزقك علي ايدي خيار خلقه فانه من السعاده ولا يجعله علي ايدي شرار خلقه فانه من الشقاوه (451)

از خدا بخواهيد كه رزق مرا در دست بندگانش قرار ندهد. فرمود: خداوند از اين امر ابا دارد و بايد نياز افراد مردم با تعاون يكدگر تاءمين گردد. تو از خداوند بخواه كه رزقت را در دست مردمان خوب و خير قرار دهد كه اين خود از سعادت است ، و در دست اشرار و بدان قرار ندهد كه اين از بدبختي و شقاوت انسان است .

براي آدمي در طول زندگي وقايعي پيش مي آيد و با حوادثي مواجه مي گردد كه به كمك ديگران نياز دارد، مثلا يكي از افراد خانوده اش ناگهان دچار بيماري سخت مي شود و بايد هر چه زودتر به بيمارستان منتقلش ‍ نمايند يا آنكه مي ميرد و براي تهيه وسايل حمل جنازه و كفن و دفن لازم است اشخاصي او را ياري دهند يا مورد هجوم كساني واقع مي شود و بايد با حمايت دگران از خطر رهايي يابد و ساير رويدادهايي از اين قبيل . البته افراد متمكن بيش از افراد عادي يا تهيدستان به حمايت و ياري احتياج دارند. صله رحم در انجام اين مهم نقش موثري دارد، زيرا اولا صله كننده بر اثر صله رحم محبوبيت به دست مي آورد، و ثانيا در مواقع لازم ارحامي كه مديون اخلاقي او هستند به ياريش قيام مي كنند و دشمن او را خوار و سركوب مي نمايند.

عن علي عليه السلام قال : صله الرحم توجب المحبه و تكبت العدو(452)

صله رحم محبوبيت به بار مي آورد و موجب خواري و ذلت دشمن مي شود.

امام سجاد (ع) در جمله سوم اين قسمت از دعاي ((مكارم الاخلاق )) كمك و ياري ارحام را مورد توجه قرار داده و به پيشگاه خدا عرض مي كند:

و من خذلان الاقربين النصره

بارالها! ترك ياري بستگان را به حمايت و نصرت تبديل فرما.

نه تنها ارحام و بستگان نزديك بايد با دست و زبان ، قلم و قدم ، و در صورت لزوم با كمكهاي مالي مورد حمايت افراد غني و متمكن خانواده قرار گيرند، بلكه افراد وظيفه شناس و مال انديش اين روش پسنديده را در مورد تمام بستگان دور و نزديك رعايت مي نمايند و حدود و حقوق اخلاقي همه آنها را محترم مي شمرند تا در حوادث و رويدادها از عواطف و نصرت آنان برخوردار گردند و اين دستور حكيمانه را علي (ع) ضمن حديثي خاطرنشان فرموده است :

عن علي عليه السلام قال : لن يرغب المرء عن عشيرته و ان كان ذامال و ولد و عن مودتهم و كرامتهم و دفاعهم بايديهم و السنتهم ، هم اشد الناس حيطه من ورائه و اعطفهم عليه و المهم لشعثه و ان اصابته مصيبه اونزل به بعض مكاره الامور و من يقبض يده عن عشيرته فانما يقبض عنهم يدا واحده و تقبض عنه منهم ايد كثيره (453)

هرگز نبايد آدمي نسبت به فاميل و بستگان بي اعتنا شود و آنان را با چشم بي رغبتي بنگرد. اگر چه داراي مال و اولاد باشد، نبايد دوستي و كرامت اخلاقي و دفاع آنان را كه با دست و زبان انجام مي دهند ناديده انگارد. اگر با او مصيبتي موجه شود يا با ناملايمي روبه رو گردد، عشيره و فاميل از پشت سر بزرگترين مدافع ،عطوفترين افراد، و جمع كننده ترين پراكندگي هاي وي هستند. اگر كسي از اقارب و بستگان خود دست بكشد او يك دست را از آنان قبض نموده اما در مقابل ، دستهاي متعدد فاميل و بستگان از وي قبض شده است .

كسي كه مي خواهد در مواقع گرفتاري و سختي از نصرت و ياري دگران برخوردار باشد و مورد خذلان قرار نگيرد، حتما بايد حقوق تمام برادران ديني و همه بستگان و ارحام را محترم شمرد و همواره مورد توجه قرار دهد زيرا كم اعتنايي و سبك شمردنشان موجب محروم ماندن از ياري و نصرت آنان مي گردد.

عن علي عليه السلام قال : من دلايل الخذلان الاستهانه بحقوق الاخوان (454)

يكي از موجبات خذلان و محروم ماندن از نصرت دگران ناچيز شمردن حقوق برادران است .