بازگشت

5 - وَ انْتَهِ بِنِيَّتِي إِلَي أَحْسَنِ النِّيَّاتِ وَ بِعَمَلِي إِلَي أَحْسَنِ الْأَعْمَالِ


بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم

امام سجاد عليه السلام در دعاي ((مكارم الاخلاق )) از پيشگاه الهي درخواست مي كند: خداوندا! نيت مرا به بهترين نيتها منتهي بفرما و عمل مرا نيز به بهترين اعمال پايان ده . درباره ((نيت )) و خصوصيات مربوط به آن در سخنراني قبل مطالبي تقديم شنوندگان گرديد. به خواست خداوند موضوع سخنراني امروز، درباره عمل است ، امام سجاد (ع) از خداي تعالي مي خواهد كه عملش به بهترين اعمال پايان يابد. از اين جمله كه امام درباره احسن الاعمال مي گويد روشن مي شود كه اعمال مردم همانند نيتهايشان ، از نظر ارزش ‍ معنوي ، درجات و مراتبي دارد و امام (ع) از پروردگار درخواست مي كند كه عملش بهترين و عالي ترين اعمال باشد. در اين مورد بايد توجه داشت كه اولا موضوع بحث ((عمل نيك )) است ، لكن در خلال بحث ، اين سخن نيز به ميان خواهد آمد كه اعمال نيكي كه به بدي منتهي مي شود و ارزش خود را از دست مي دهد چگونه است . اولين مطلبي كه بايد درباره ((عمل خوب )) معروض گردد آن است كه عمل بايد با سنت اسلام و برنامه شرع مقدس منطبق باشد و اگر از نظر نيت ، از نظر گفتار، و از نظر حركات جوارح با شرع و سنت منطبق نباشد اصولا آن را نمي توان ((عمل نيك )) ناميد. حديثي از رسول مكرم روايت شده كه اين مطلب را به خوبي روشن مي كند:

قال رسول الله صلي الله عليه و آله : لا يقبل قول الا بالعمل و لا يقبل قول و عمل الا بنيه و لايقبل قول و عمل و نيه الا باصابه السنه (97)

سخني پذيرفته نمي شود مگر با عمل ، و عمل و سخني قبول نمي شود مگر با نيت ، و سخن و عمل و نيتي مقبول نيست مگر آنكه منطبق با سنت باشد.

بنا بر اين انجام عمل نيك در آيين مقدس اسلام بايد هم به زبان باشد، هم به بدن ، و هم به نيت ، و تمامي اين سه قسمت بايد منطبق با برنامه شرع اسلام و تعاليم مقدس رسول اكرم انجام گيرد. قرآن شريف فرموده است :

الذي خلق الموت والحيات ليبلوكم ايكم احسن عملا(98)

خداوند مرگ و حيات را آفريده است براي اينكه شما را آزمايش كند تا معلوم شود كداميك از شما عملتان بهتر است .

امام صادق (ع) در ذيل اين آيه مي فرمايد:

ليس يعني اكثر عملا لكن اصوبكم عملا(99)

خداوند كه در اين آيه مي فرمايد ((احسن عملا)) حجم و مقدار عمل ، منظور نيست ، بلكه مراد اين است كه خدا شما را بيازمايد تا معلوم شود كردار كداميك از شما به صواب و واقعيت و اصابت با حقيقت نزديكتر است . چه بسيارند مردمي كه حجم عملشان زياد است و معرفتشان كم و آشناييشان به سنن اسلام بسيار قليل ، بسيار عمل مي كنند اما ارزش كم عايدشان مي شود و منفعت كمتر نصيبشان مي گردد برعكس ، بعضي از مردم ، حجم عملشان كم است و فرايض و سننشان محدود، لكن چون داراي ايمان واقعي و نيت خالص و واقف به موازين شرع مقدس اند عمل قليلشان بسيار ارزنده و گرانبهاست . بايد بدانيم كه سرمايه مردم در قيامت همان اعمالشان مي باشد، آن اعمال خوب و پسنديده و مقدس .

امام هادي (ع) فرموده است :

الناس باموالهم في الدنيا و باعمالهم في الاخره (100)

حضرت امام علي النقي (ع) مي فرمايد: در دنيا مردم را با سرمايه مالي آنان مي سنجند، اما در قيامت با اعمال خوب و شريفشان سنجيده مي شوند. افراد بايد در دنيا به گونه اي قدم بردارند كه بتوانند از آن كارهاي نيك و شريفي كه در اينجا انجام مي دهند در آخرت مستفيد و بهره مند گردند.

عن علي عليه السلام قال لرجل ساله ان يعظه فقال (ع): لا تكن ممن يرجو الاخره بغير العمل (101)

مردي از علي (ع) درخواست نمود كه او را موعظه كند. امام (ع) در مقام اندرز دادن به او فرمود: از آن مردمي مباش كه اميد به پيروزي و سعادت در آخرت داشته باشند بدون اينكه در دنيا اعمال صالحه اي انجام دهند.

براي اينكه ارزش عمل ، هر چه بهتر و عالي تر در نظر كه بايد درباره ((عمل خوب )) معروض گردد آن است كه عمل بايد با سنت اسلام و برنامه شرع مقدس منطبق باشد و اگر از نظر نيت ، از نظر گفتار، و از نظر حركات جوارح با شرع و سنت منطبق نباشد اصولا آن را نمي توان ((عمل نيك )) ناميد. حديثي از رسول مكرم روايت شده كه اين مطلب را به خوبي روشن مي كند: قال رسول الله عليه و آله : لا يقبل قول الا بالعمل و لايقبل قول و عمل الابنيه و لا يقبل قول و عمل و نيه الا باصابه السنه (102)

سخني پذيرفته نمي شود مگر با عمل ، و عمل و سخني قبول نمي شود مگر با نيت ، و سخن و عمل و نيتي مقبول نيست مگر آنكه منطبق با سنت باشد.

بنابراين انجام عمل نيك در آيين مقدس اسلام بايد هم به زبان باشد، هم به بدن ، و هم به نيت ، و تمامي اين سه قسمت بايد منطبق با برنامه شرع اسلام و تعاليم مقدس رسول اكرم انجام گيرد. قرآن شريف فرموده است :

الذي خلق الموات و الحيات ليبلوكم ايكم احسن عملا(103)

خداوند كه در اين آيه مي فرمايد: ((احسن عملا)) حجم و مقدار عمل ، منظور نيست ، بلكه مراد اين است كه خدا شما را بيازمايد تا معلوم شود كردار كداميك از شما به صواب و واقعيت و اصابت با حقيقت نزديكتر است . چه بسيارند مردمي كه حجم عملشان زياد است و معرفتشان كم و آشناييشان به سنن اسلام بسيار قليل ، بسيار عمل مي كنند اما ارزش كم عايدشان مي شود و منفعت كمتر نصيبشان مي گردد. برعكس ، بعضي از مردم ، حجم عقلشان كم است و فرايض و سننشان محدود، لكن چون داراي ايمان واقعي و نيت خالص و واقف به موازين شرع مقدس اند عمل قليلشان بسيار ارزنده و گرانبهاست . بايد بدانيم كه سرمايه مردم در قيامت همان اعمالشان مي باشد، آن اعمال خوب و پسنديده و مقدس .

امام هادي (ع) فرموده است :

الناس بامواللهم في الدنيا و باعمالهم في الاخره (104)

حضرت امام علي النقي (ع) مي فرمايد: در دنيا مردم را با سرمايه مالي آنان مي سنجند، اما در قيامت با اعمال خوب و شريفشان سنجيده مي شوند. افراد بايد در دنيا به گونه اي قدم بردارند كه بتوانند از آن كارهاي نيك و شريفي كه در اينجا انجام مي دهند در آخرت مستفيد و بهره مند گردند.

عن علي السلام قال لرجل ساله ان يعظه فقال (ع): لاتكن ممن يرجو الاخره بغير العمل (105)

مردي از امام علي (ع) درخواست نمود كه او را موعظه كند. امام (ع) در مقام اندرز دادن به او فرمود: از آن مردمي مباش كه اميد به پيروزي و سعادت در آخرت داشته باشند بدون اينكه در دنيا اعمال صالحه اي انجام دهند.

براي اينكه ارزش عمل ، هر چه بهتر و عالي تر در نظر شنوندگان محترم روشن شود و توجه فرمايند كه در زندگي چگونه قدم بر مي دارند و با چه كيفيتي عمر شريف خود را مي گذرانند روايتي از رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم ذكر مي شود:

ان لاحدكم ثلاثه اخلاء: منهم من يمتعه بما ساله فذلك ماله ، و منهم خليل ينطلق معه حتي يلج القبر ولا يعطيه شيئا ولا يصحبه بعد ذلك فاولئك قريبه ، و منهم خليل يقول : و الله انا ذاهب معك حيث ذهبت ولست مفارقك فذلك عمله ان كان خيرا و ان كان شرا.(106)

رسول معظم فرموده : براي هر يك از شما سه دوست وجود دارد: يكي آن دوستي كه ترا از خواهشهايت بهره مند مي ساد و خواسته هاي ترا جامه تحقق مي پوشد و آن دوست ، دارايي توست ، دوست ديگر آن است كه با تو همقدم و همراه است تا هنگامي كه به خانه قبر وارد شوي و پس از دفن از تو جدا مي شود، نه به تو چيزي مي دهد و نه با تو مصاحبت مي نمايد و آن اقرباي تو مي باشند. اما دوست سوم همراه انسان مي ماند و آن رفيقي است كه عمل ماست . حضرت مي فرمايد: عمل مي گويد به خدا قسم ! هر جا بروي من با تو مي آيم و هرگز از تو جدا نمي شوم ، خواه عمل خوب و خير باشد و خواه فعل شر و ناپسند.

بنابراين اعمال ما در دنيا از ما صادر مي شود ولي از ما جدا نمي شود، در عالم برزخ همراه ماست ، در عالم قيامت با ماست .

همان اعمال است كه اگر خوب باشد ما را به بهشت سعادت مي برد و اگر بد باشد ما را به جهنم مي راند و به عذاب سنگين قيامت معذب مي سازد. سخن خوب گفتن و حرف صحيح زدن آسان است ، همه مي توانند به يكديگر توصيه كنند كه : راست بگوييد و درستكار باشيد و عدالت نماييد، حقوق مردم را حفظ كنيد، حق همسايگان را رعايت نماييد، و از اين قبيل سخنان كه گفتارهاي طيب و طاهر و پاك است . اما اين حرفها زماني از گوينده آن ارزش دارد كه رفتار او با سخنش منطبق باشد و اگر برخلاف آن باشد نه تنها آن سخن ارزش ‍ معنوي ندارد، بلكه گاهي آن گفتار كه عمل با آن مخالف است زمينه عذاب آدمي را فراهم مي كند.

يكي از امتيازات بزرگ رسول اكرم و ائمه معصومين عليهم السلام همين بود كه زماني كه حرف مي زدند خودشان به آن عمل مي كردند. علي (ع) در حديثي مي فرمايد: من بزرگتر از آنم كه چيزي را بگويم و خودم قبلا بر طبق آن رفتار ننموده باشم . در اين مورد در قرآن شريف آيه اي است :

اليه يصعد الكلم الطيب و العمل الصالح يرفعه (107)

كلم طيب به سوي خدا صعود مي كند، سخنان پاكيزه و طاهر در درجه اول كلمه طيبه توحيد است ، اين كلمه به سوي خدا صعود مي كند، اما صعود دهنده آن اعمال صالحه توحيدي است . اگر كسي به زبان ((لا اله الا الله )) بگويد و به توحيد تكلم نمايد اما در مقام عمل ، مشركانه رفتار كند عمل او بر خلاف قول اوست و اين عمل مشركانه نمي تواند آن كلمه طيبه را به سوي خدا صعود دهد و مورد قبول باري تعالي گرداند. غير از ((لا اله الا الله )) همگي سخنان نيك ، اندرزهاي بجا، تذكرات لازم ، امر به معروف و نهي از منكر، همه و همه كلم طيب مي باشند و هر يك كلمه اي مقدس و پاك است ، اما كلمات نيك بايد با عمل گوينده منطبق باشد تا اعمال گوينده ، آن كلمات مقدس را به سوي حق تعالي بالا ببرد و مورد قبول ذات اقدس الهي بنمايد، و اگر برخلاف باشد، آن كلمه طيبه نمي تواند به آن مقام مقدس خود برسد. در اين باره روايتي از امام باقر (ع) است كه فرمود:

قال رسول الله صلي الله عليه و آله : ان لكل قول مصداقا من عمل يصدقه اويكذبه . فاذا قال ابن آدم و صدق قوله بعمله رفع قوله بعمله الي الله تعالي عزوجل ، و اذا قال وخالف عمله قوله رد قوله علي عمل خبيث و هوي به في النار(108)

رسول اكرم فرموده است : براي هر قولي و گفته اي مصداقي از عمل است كه آن قول را تصديق مي كند يا تكذيب مي نمايد. اگر فرزند آدم سخني بگويد و گفتار او در رفتار او مصدق شود و عملش با گفته اش منطبق باشد، قول او به وسيله عملش بالا مي رود و به پيشگاه الهي مي رسد، ولي اگر سخني بگويد و گفته او برخلاف عملش باشد، گفتارش رد مي شود و عمل خبيث و آلوده او در آتش سرنگونش مي گرداند. بنابراين ، عمل داراي اهميت فوق العاده است ، تنها گفتن ، و به سخن خوب تكلم كردن براي گوينده آن نتيجه معنوي ندارد. مطلبي كه در اين مورد از حديث استنباط مي شود مدلول آيه اي از قرآن شريف است . خدا مي فرمايد:

اليه يصعد الكلم الطيب و العمل الصالح يرفعه (109)

سخن پاك و طيب نزد خدا مي رود و به سوي او صعود مي كند، اما آن چيزي كه آن را بالا مي برد و موجب رفعت آن مي شود عمل گوينده سخن آن است ، اگر عمل ، همانند سخن ، پاك باشد آن سخن را به مقام رفيع بالا مي برد و اگر برخلاف گفته باشد آن گفته به پيشگاه باري تعالي عرضه نخواهد شد. مي گويد بايد راست گفت ولي عمل دروغ مي گويد، مي گويد نبايد به مردم تهمت زد و نبايد از مسلمانان غيبت كرد اما خودش ‍ عملا تهمت مي زند و غيبت مي كند. اين نصايح و تذكرات سودمند چون با عملش منطبق نيست ، پيغمبر مي فرمايد آن گفته با عمل بر مي گردد و در آتش دوزخ سرنگون مي شود. آن گفته با عمل برمي گردد و در آتش دوزخ سرنگون مي شود. تذكر نكته اي در اينجا بموقع است و اميد مي رود كه مورد توجه شنوندگان محترم قرار گيرد. اعمال صالحه مرضي حضرت باري تعالي است و مايه محبوبيت عامل آن نزد خداوند مي گردد لكن بايد توجه داشت كه گاهي انسان عمل صالحي را انجام مي دهد ولي عمل شايسته تري كه نزد خدا محبوبيت بيشتري دارد پيش مي آيد، افراد با ايمان و متوجه بهتر است كه آن عمل صالح را موقتا ترك گويند و از پي انجام كاري كه نزد خدا محبوبتر است بروند و سپس به ادامه عمل صالح خود برگردند. چند روايت با تعبيرات مختلف آمده كه اگر فردي در حال طواف است و در بين طواف ، مسلماني نياز به كمك شخص طواف كننده دارد و براي استمداد از او به نزد وي مي آيد و در حين طواف ، از او تمناي كمك فوري نمايد، در چنين موردي امام عليه السلام مكررا دستور داده كه طواف كننده طواف را ترك كند و از پي قضاء حاجت آن برادر مسلمان برود زيرا قضاء حاجت او نزد خدا محبوبتر و اجرش از پاداش آن عمل صالح بيشتر است ، بعد از آنكه مشكل مسلمانان را حل كرد و او را دلشاد نمود برگردد و به طواف خود ادامه دهد. در اينجا روايتي از علي بن الحسين زين العابدين (ع) است . كه شايد مقصود از آن همين باشد:

عن البيحمزه عن علي بن الحسين عليهما السلام قال : كان يقول ان احبكم الي الله عزوجل احسنكم عملا و ان اعظمكم عندالله عملا اعظمكم فيما عند الله رغبه (110)

امام سجاد (ع) مي فرمايد: محبوبترين شما نزد خداوند كساني هستند كه عملشان نيكوتر و رفتارشان پسنديده تر است ، اما بدانيد كه اعظم شما در نزد خدا در مقام عمل و بزرگترين شما در پيشگاه الهي كساني هستند كه نسبت به عملي بيشتر مراقبت مي كنند كه در نزد خدا مورد رغبت بيشتر است و خدا به آن اهميت زيادتر مي دهد.

بنابراين در مثالي كه در مورد شخص طواف كننده و مسلماني ديگر كه از او استمداد مي كند ذكر شد، چون رفع هم و غم او نزد خداوند از ادامه طواف بالاتر است ، مي توان گفت كه اگر طواف را ترك كند و از پي برآوردن حاجت آن مسلمان برود كار بزرگتري انجام داده و توانسته است رضاي بيشتري را از خداوند نسبت به خود جلب نمايد. ناگفته نماند كه اگر امر مهمتري پيش آمد و آن را ناديده گرفت و به آن اعتنا ننمود ممكن است عمل خوب او هم مطرود پروردگار شود و دچار سقوط گردد. روايتي از امام صادق (ع) نقل شده كه مربوط به يكي از عباد بني اسرائيل در دوران قبل از اسلام است ، آن حضرت مي فرمايد:



كان رجل شيخ ناسك يعبد الله في بني اسرائيل فبينا هو يصلي و هو في عبادته اذ بصر بغلامين صبيين قد اخذا ديكا و هما ينتقان ريشه فاقبل علي ماهو فيه من العباده ولم ينههما عن ذلك فاوحي الله تعالي الي الارض ان سيخي بعبدي فساخت به الارض (111)

امام صادق (ع) مي فرمود كه در گذشته پيرمرد مقدسي در بني اسرائيل بود كه خدا را عبادت مي نمود. در يكي از مواقع در بين اينكه به عبادت اشتغال داشت نگاه كرد و ديد كه دو كودك خروسي را گرفته اند و پر و بال او را مي كنند و خروس فرياد مي زند، ولي اين پيرمرد عابد همچنان به عبادت خود ادامه داد، به اين امر مهم توجه ننمود، و آن دو كودك را از اين عمل ناروا منع نكرد. خداوند او را مجازات نمود و به زمين وحي فرستاد كه اين مرد پير را در خود فرو ببر و زمين او را در خود فرو برد.

از آنچه تا اينجا بيان شد روشن گرديد كه به موجب آيات و اخبار، اعمال صالحه در دنيا تا چه حد اهميت دارد و چگونه مي تواند آدمي را در عرصه قيامت از عذاب و مهالك رهايي بخشد.

اينك براي روشن شدن كلام امام سجاد (ع) بايد توضيح داده شود كه عمل حسن و احسن يا كار خوب و خوبتر چيست و چگونه مي توان آن را انجام داد. بي گمان اساسي ترين شرط عمل خوب و عمل خوبتر خلوص نيت است و نيت خالص در حديث امام صادق (ع) با جمله كوتاهي بيان شده است و فرموده :

والعمل الخالص الذي لا تريد ان يحمد ك عليه احد الا الله تعالي (112)

امام مي فرمايد عمل خالص آن است كه در انجام آن متوقع نباشي كه احدي غير از خدا ترا سپاس گويد و تحسين و تمجيد نمايد، پس اگر كسي در عبادت از همه مخلوق منقطع شود و فقط و فقط متوجه خدا باشد و براي اطاعت امر او عبادت نمايد پروردگار، آن عمل خالص را مي پذيرد و به عمل كننده پاداش مي دهد.

عن ابيجعفر عليه السلام قال : لايكون العبد عابدا لله حق عبادته حتي ينقطع عن الخلق اليه فحينئذ يقول هذا خالص لي فيقبله بكرمه (113)

امام باقر (ع) مي فرمايد: بنده نمي تواند بشايستگي و چنانكه بايد خداي را عبادت كند تا از جميع مخلوق منقطع گردد و از همه مردم چشم پوشي نمايد، در اين موقع خداوند مي فرمايد: اين عمل ، خالص براي من است و به منظور من انجام گرفته و من نيز به كرم خود آن را مي پذيرم و پاداش مي دهم .

پس اگر مسلماني نماز را به قصد قربت و براي اطاعت امر باري تعالي اقامه نمايد در صورتي كه انگيزه او در باطن ، نيل به رحمت ابدي يا مصون ماندن از عذاب شديد قيامت باشد چنين عبادتي خوب و حسن است . اما اگر عبادت كننده به پاداش و كيفر الهي نظر نداشته و نماز را فقط براي شكرگزاري و تعظيم مقام الوهيت به پا داشته باشد اين عبادت خوبتر و احسن است و اولياي گرامي خداوند خواهان چنين خلوصي بودند و عبادتها را بدين منظور انجام مي دادند. نكته اي كه لازم است مورد كمال توجه شنوندگان قرار گيرد و همواره آن را به خاطر داشته باشند اين است كه عمل خالصانه به جا آوردن مشكل است اما اصل عمل يا خلوص نيت در عمل را در طول ايام زندگاني و تا پايان عمر محافظت نمودن بسي مشكلتر.

عن ابيعبد الله عليه السلام قال : الابقاء علي العمل حتي يخلص اشد من العمل (114)

امام مي فرمايد: باقي نگاهداشتن عمل و ابقاي خلوص نيت از خود عمل مشكلتر است . چه بسا افرادي كه با نيت خالص نماز را آغاز مي كنند و يك يا دو ركعت آن را با توجه به پروردگار مي خوانند، بين نماز شخص ‍ محترمي وارد مسجد مي شود كه حسن نظر او نسبت به نمازگزار در جميع شئون زندگي وي اثر مي گذارد. در اين موقع او بر اذكار مستحب خود مي افزايد، طمانينه را اهميت عملي مي دهد و خلاصه اينكه در چگونگي صلوه خود تغييراتي ايجاد مي نمايد تا با اين اعمال ، توجه آن مرد محترم را به خوبي و پاكي خود جلب كند. اين شخص نيمي از نماز را با خلوص نيت خوانده و نيم دگرش آلوده شده و جنبه ريا پيدا كرده ، اين مطلب است كه امام صادق (ع) مي گويد: ادمه دادن خلوص نيت در عمل از خود عمل مشكلتر و سخت تر است . گاهي از اوقات ، افراد، اعمال شايسته اي در ايام زندگي خود انجام مي دهند كه اگر آن اعمال محفوظ بماند و از ميان نرود سرمايه بسيار بزرگي براي قيامت خواهد بود. اما بدبختانه بسياري از انسانها پس از آن اعمال نيك مرتكب گناهان بزرگي مي شوند كه باعث حبط اعمال خوب آنان مي گردد و آن كارهاي پسنديده را از ميان مي برد. اولياي اسلام در پاره اي از مواقع اين خطرات بزرگ را تذكر مي دادند و مسلمانان را از سقوط اعمالشان آگاه مي كردند.

عن ابيجعفر عليه السلام قال : قال رسول الله صلي الله عليه و آله من قال ((سبحان الله )) غرس الله له بها شجره في الجنه و من قال ((الحمدلله غرس الله له بها شجره في الجنه و من قال ((لا اله الا الله )) غرس الله له بها شجره في الجنه و من قال ((الله اكبر)) غرس الله له بها شجره في الجنه . فقال رجل من قريش : يا رسول الله ! ان شجرنا في الجنه لكثير. قال نعم ، ولكن اياكم ان ترسلوا عليها نيرانا فتحرقوها(115)

امام باقر از رسول اكرم صلي الله عليه و آله حديث نموده است كه فرموده :

هر كس بگويد ((سبحان الله )) خدا براي او در بهشت درختي غرس مي كند، هر كس بگويد ((الحمدالله )) خداوند در بهشت براي او درختي مي نشاند، هر كس بگويد ((لا اله الا الله )) خداوند در بهشت براي او درختي غرس مي كند، هر كس بگويد ((الله اكبر)) خداوند در بهشت براي او درختي مي نشاند. در واقع رسول گرامي مي خواهد بفرمايد: ذكر ((سبحان الله و الحمدلله ولا اله الا الله والله اكبر)) آنقدر ارزشمند و گران قيمت است كه هر جمله آن يعني هر يك از اذكار چهارگانه آن مي تواند درختي را براي گوينده آن به امر الهي در بهشت غرس نمايد. يكي از افراد قريش كه در محضر حاضر بود عرض كرد يا رسول الله ! پس درختان ما در بهشت بسيار است زيرا ما بسيار اين ذكر را مي گوييم . حضرت فرمود: بلي بسيار است ولكن بپزهيزيد از اينكه آتشي را از پي اين اذكار بفرستد كه آن درختها را به آتش ‍ بكشد و نابود كند. در اينجا امام باقر (ع) گفته رسول اكرم را بيان مي كند تا اينكه به مؤ منين بفهماند كه ذكر خدا گفتن و تسبيح نمودن مهم است اما اگر ما از پس آن آتشي نفرستيم و نابودش ننماييم .

معيار سعادت در آيين مقدس اسلام اين است كه آدمي با سعادت از مرز دنيا بگذرد و به عالم برزخ وارد شود. هرگاه كسي در طول زندگي خود اعمال صالحه اي را با خلوص نيت انجام دهد و بتواند آنها را تا لحظه مرگ نگاهداري كند و با خود به عالم بعد از حياتش ببرد اين فرد، انساني سعادتمند است ، اما اگر اعمال خوبي را با خلوص انجام داد ولي نتوانست آن را در باقيمانده ايام زندگي محافظت كند با همه آن اعمال نيك ، بدبخت و تهيدست از دنيا مي رود و در حالي به صحنه محشر وارد مي شود كه فاقد اعمال شايسته و عوامل نجات بخش است . علي (ع) اين مطلب را در ضمن روايتي بيان نموده و به مردم فهمانده است كه خطرات نابود كننده خلوص عمل بيش از خطراتي است كه اصل عمل را تهديد مي كند.

عن علي عليه السلام قال : الدنيا كلها جهل الا مواقع العلم ، و العلم كله حجه الا ما عمل به ، والعمل كله رياء الا ماكان مخلصا، و الاخلاص علي خطر حتي ينظر العبد بما يختم له (116)

امام امير المؤ منين مي فرمايد: جميع شئون دنيا براي ما مجهول و ناشناخته است الا مواضع و مواردي كه به آنها عالم شده باشيم ، تمام علمها بين ما و خدا براي خدا حجت است و با آن علم در قيامت با ما احتجاج مي كند، مگر آن علمي كه بر طبق آن عمل شده باشد، و اعمال ما تماما ريا و خودنمايي است ، مگر آنهايي كه با خلوص نيت و پاكي ضمير واقع شده باشد، پس از آن مي فرمايد: اخلاص در عمل را خطري بزرگ تهديد مي كند تا روزي كه انسان ببيند كه چگونه وضعش ختم مي شود و عمرش پايان مي پذيرد.

گاهي حس خودخواهي و خودپسندي اعمال بسيار پاك و مقدس ما را آلوده مي كند و آنچنان ما را به راه بدبختي سوق مي دهد كه به جاي دريافت پاداش از آن كارهاي نيك دچار عذاب و كيفر مي شويم . حديثي در كتاب شريف كافي از امام باقر (ع) نقل شده كه بسيار آموزنده و راهنماست و اگر انسان مراقبت كند كه آلوده نشود و اين حديث را عملا به كار بندد نفع زيادي عايدش مي گردد و به شنوندگان محترم توصيه مي نمايم كه همگي در اين حديث دقت فرمايند و ابعاد آن را بسنجند تا از مسير حق منحرف نگردند، لكن قبل از ذكر اين حديث بايد مثلي آورده شود كه زمينه فهم حديث گردد: فرض بفرماييد عده اي از متدينين در مسجدي در ساعات نماز شركت مي نمايد و اقامه جماعت مي كنند و يكديگر را هم بخوبي مي شناسند. يكي از آن نمازگزاران مرد كاسب شريف صحيح العملي بوده كه هم به نيكي عبادت كرده و هم خوب كسب مي نمود و دامنش به گناهان مالي آلوده نبود. اين مرد اتفاقا دچار سكته مي شود، فلج مي گردد، به گوشه منزل مي افتد، چندين ماه بر بيماري او مي گذرد، سرمايه كسبش را براي مداوا و تاءمين مخارج زندگي صرف مي كند، بيماريش درمان نمي شود، سرمايه اش از دست مي رود، مغازه اش را مي فروشد و تهيدست و بدبخت در گوشه خانه مي افتد، دو سالي از اين پيشامد مي گذرد. شبي بعد از نماز مغرب يك نفر در كنار مسلماني نشسته با او صحبت مي كند و مي پرسد كه خبر از فلاني داري ؟ مي گويد نه ، مدتي است او را نديده ام و ديگر به مسجد نمي آيد، آيا به سفر رفته ؟ جواب مي دهد خير، او بر اثر عارضه سكته فلج شده و به گوشه منزل افتاده ، تمام هستيش از دست رفته و الان براي نان يوميه خودش و اهل بيتش معطل است . شنوده تكان مي خورد، بسيار متاءثر مي شود كه چطور اين مرد محترم به اين وضع رقت بار دچار شده ، تصميم مي گيرد كه محرمانه و بدون اطلاع احدي نيمه شب به خانه او برود و كمك قابل ملاحضه اي به او بنمايد تا جايي كه حتي خودش را به آن شخص بيمار يا افراد خانواده او معرفي ننمايد. شبي حركت مي كند، مقداري جنس و مبلغي قابل ملاحضه پول نقد با خود برمي دارد، عبايي به سر مي كشد، نيمه شب به در خانه او مي رود، در مي زند، اهل بيتش به دم در مي آيد، آن مقدار جنس و آن مبلغ را مي دهد و در را مي بندد. زن در را باز مي كند كه شما كيستيد، او به سرعت مي گذرد و مي رود. اين سرمايه بزرگ ، با اين همه خلوص ، واقعا مي تواند براي او نجات بخش باشد زيرا هم احسان كرده و هم خود را معرفي ننموده و احسانش با نيت پاك و خلوص و صميميت بوده است . اما بدبختانه بعد از گذشتن مدتي يك پيشامد حادي مي شود كه اين مرد تمام آنچه از اجر اخروي را كه در اين عمل ذخيره كرده بود از دست مي دهد، مثلا سه ماه مي گذرد، روزي در بازار يا در مسجدي كسي با اين مرد خدمتگزار كه نيمه شب به در خانه آن دوست سكته زده رفته صحبت مي كند و به او مي گويد: آيا خبرداري كه آن مرد كاسب بزرگوار متدين محترم دچار سكته شده و فلج گشته و به گوشه منزل افتاده و كسي به سراغ او نمي رود، آيا شما خبر داريد. اين مرد مي گويد: بلي خبر دارم و به سراغش ‍ رفته ام . باز يك ماه مي گذرد كسي ديگر در جايي دگر به او مي گويد كه آيا از آن مرد محترم خبرداري كه فلج شده و در گوشه منزل است ؟ اين مرد باز مي گويد كسي ديگر در جايي دگر به او مي گويد كه آيا از آن مرد محترم خبر داري كه فلج شده و در گوشه منزل است ؟ اين مرد باز مي گويد: بلي خبر دارم ، به ديدارش رفته ام كمك كرده ام ، و نيمه شب هم به سراغش رفته ام . اين چند جمله را مي گويد و تمام پاداش آن عمل بر باد مي رود و استحقاق كيفر پيدا مي كند.

اينك حديث را با دقت بشنويد:

عن البيجعفر عليه السلام انه قال : الابقاء علي العمل اشد من العمل . قال يصل الرجل بصله و ينفق نفقه لله وحده لا شريك له فكتب له سرا ثم يذكرها فتمحي و تكتب له علانيه . ثم يذكرها فتمحي و تكتب له رياء(117)

امام باقر (ع) مي فرمايد كه ابقا بر عمل نيك مشكلتر از هود عمل است . راوي مي فرمايد: يك انسان مسلمان كه محرمانه به ديدار يك مسلمان مي رود و براي خدا و به قصد خالص پروردگار به او انفاق مي كند و مساعدت مي نمايد، اين عمل او چون مخفيانه بوده به عنوان يك عبادت سري در نامه عملش نوشته مي شود و عبادت سري اجر بسيار بسيار بزرگ دارد. چندي نمي گذرد، اين مرد انفاق كننده از خدمت و انفاق خود نام مي برد و به دگري مي گويد: من از آن شخص ديدار كردم و به او رسيدگي نمودم . در نتيجه اين اظهار، جنبه سري بودن از ميان مي رود عمل از ميان مي رود و به جاي آن ، علانيه نوشته مي شود. بعدا چندي نمي گذرد كه باز با دگري صحبت مي كند كه من نيمه شب براي رسيدگي به او به در منزل او رفتم و سري هم رفتم ، پرده او را مي درد، آبروي او را مي برد، فتكتب له رياء: به جاي عمل خالصانه سري عمل رياي علني براي او نوشته مي شود و عمل ريا، كيفر و مجازات دارد.

از مجموع بحث اين سخنراني اين نتيجه به دست آمد كه انجام دادن عمل حسن و عمل احسن با خلوص ‍ نيت مشكل و تا لحظه مرگ آن را نگاهداري نمودن مشكلتر است . توفيق افراد با ايمان در اين امر مهم تنها با استمداد از ذات اقدس الهي ممكن و ميسر است .امام سجاد (ع) در جمله اي از دعاي ((مكارم الاخلاق )) كه موضوع بحث اين سخنراني بود اين درخواست را از پيشگاه الهي نموده است :

و بعملي الي احسن الاعمال

بار الها! عمل مرا به بهترين و نيكوترين اعمال منتهي فرما. اين عبارت كوتاه براي پيروان آن حضرت درسي آموزنده و شايان كمال توجه است و آنان بايد همانند امام سجاد براي بهترين عمل ، از خدا استنصار نمايند و از ذات اقدسش ياري طلب كنند، چه با ياري او مي توان كارهاي نيك را با خلوص انجام داد و تا پايان عمر از آنها محافظت نمود.