بازگشت

4- وَ انْتَهِ بِنِيَّتِي إِلَي أَحْسَنِ النِّيَّاتِ


بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم

امام سجاد (ع) در سومين جمله دعاي ((مكارم الاخلاق )) بعد از ذكر صلوات عرض مي كند: بارالها! نيت مرا به بهترين و پاكترين نيات منتهي كن . به خواست خداوند موضوع اين سخنراني ، بحث درباره نيت است . نيت در شرع مقدس اسلام اهميت بسيار دارد و خوب و بد آن مورد توجه شارع مقدس است و مردم را درباره آن دو آگاه فرموده است . مجمع البحرين مي گويد:

النيه هي القصد و العزم علي الفعل (80)

نيت عبارت از قصد و تصميم است كه آدمي براي انجام عملي در باطن اتخاذ مي كند و بر طبق آن عمل مي نمايد. نيت آنقدر مهم است كه ارزش اعمال مردم بر وفق نيتي است كه دارند: اگر قصدشان خوب و عالي باشد عمل او زنده و پر قيمت است و اگر نيتشان آلوده و پليد باشد عمل ارزش معنوي ندارد و مي تواند منشاء كيفر شود.

در اين باره روايات متعددي رسيده است كه به طور نمونه به بعضي از آنها اشاره مي شود: روايت اول حديثي است از جابربن عبدالله انصاري كه مي گويد:

سمعت رسول الله يقول : رجلان في الاجر سواء، رجل مسلم اعطاه الله مالا يعمل فيه بطاعه الله و رجل فقير يقول اللهم لو شئت رزقتني مارزقت اخي فا عمل فيه بطاعه الله (81)

پيمبر گرامي فرموده است : دو مرد در اجر و پاداش با يكديگر مساوي هستند، يكي آن مرد مسلمي كه خداوند به او ثروت عطا كرده و او ثروت خود را در راه طاعت باري تعالي به كار مي برد و مصرف مي نمايد، و مرد فقيري كه مال ندارد و مي گويد، بارالها اگر بخواهي به من رزق عنايت كني و مال بدهي همانند آنچه به برادر دينيم دادي من هم ، مانند آن برادرم ، به طاعت تو عمل مي كنم . پيمبر اسلام مي فرمايد: اين دو نفر در اجر مساوي هستند، با آنكه اولي نيت خوب كرده و مال داده و دومي فقير بوده و فقط قصد و اراده طاعت خدا را، در صورت تمكن و ثروت ، داشته است .

در حديث ديگري از پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله آمده است كه فرمود:

انما الاعمال بالنيات و لكل امري ء مانوي فمن غزا ابتغاء ما عند الله عزوجل فقد وقع اجره علي الله عزوجل و من غزا يريد عرض الدنيا اونوي عقالا لم يكن له الا مانوي (82)

درباره غزوه و جنگ ، رسول اكرم ، مردم را به ارزش نيت و قصد آنان متوجه مي كند و مي فرمايد: اعمال مردم تابع نيتهاي آنان است ، و هر انساني آن را كه قصد كرده است به دست مي آورد. بعد مي گويد: كسي كه به جنگ مي رود و در صحنه پيكار جهاد وارد مي شود و قصد او خداوند است ، يعني براي اعلان حق جنگ مي كند اجر او بر عهده خداست . اما كسي كه به غزوه و جهاد مي رود ولي اراده او اموال دنيوي و متاعهاي زندگي است ،

لم يكن له الا مانوي

چيزي جز آنچه را كه نيت كرده نصيبش نمي شود.

امام سجاد (ع) عرض مي كند: بارالها! نيت مرا به بهترين نيتها منتهي بفرما. از اين جمله امام روشن مي شود كه ((نيت )) همانند ايمان و همانند يقين داراي مراتب و درجات است و امام (ع) بهترين آن را از پيشگاه الهي درخواست مي نمايد. براي اينكه درجات نيت روشن شود، مثلي را در مورد عبارت ذكر مي كنيم . گاهي قصد آدمي در عبادت زشت و پليد است ، گاهي تصميم انسان در عبادت خوب و درست است ، و گاهي نيت آدمي در عبادت خوبتر و عالي تر يعني بهترين نيت است . اما نيت آلوده و پليد در عبادت همانند بندگي رياكاران است كسي كه بخواهد عبادت صحيح انجام دهد بايد عبادت را براي خدا و به قصد قربت به عمل آورد، اما اگر يك نفر براي جلب توجه مردم و نفوذ در افكار آنان و براي اينكه مردم درباره او بگويند مرد خوبي است ، رياكارانه عبادت مي كند و در باطن كمترين توجهي به خدا ندارد و تمام توجه او به مردم و جلب قلوب آنان است ، اين نيت در شرع مقدس بسيار پليد است . رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم به مردم مي فرمود:

فاتقلوا الله واجتنبوا الريا فانه شرك بالله ان المرائي يدعي يوم القيامه باربعه اسماء: يا كافر، يا فاجر، يا غادر، يا خاسر! حبط عملك و بطل اجرك (83)

پيشواي گرامي اسلام به مردم مي فرمايد: از خدا بترسيد و از ريا اجتناب نماييد كه ريا شرك به خداوند است . رياكار در قيامت به چهار نام خوانده مي شود: اي كافر، اي فاجر، اي مكار، اي زيانكار! عملت حبط شد و از ميان رفت و اجرت باطل شد و در مقابل عباداتي كه به ريا انجام داده اي امروز پاداشي نداري .

در اسلام نه تنها ريا در عبادت موجب انحراف از صراط مستقيم و مايه بدبختي است ، بلكه رياكاري در غير عبادات نيز مذموم و ناپسند است .

در حديث آمده است كه رسول اكرم مي فرمود: كسي كه خانه اي را به منظور رياكاري و به رخ مردم كشيدن بنا نمايد، همان خانه در قيامت به صورت طوق آتشي به گردنش افكنده مي شود و با همان طوق به جهنم مي رود، مگر آنكه قبل از مرگ توبه كند و آن لكه تاريك را از صفحه اعمال خود بزدايد و از ميان ببرد.

قيل يا رسول الله ! كيف يبني رياء وسمعه : قال يبني فظلا علي ما يكفيه استطاله منه علي جيرانه و مباهاه لاخوانه (84)

عرض شد يا رسول الله ! چگونه خانه ريا مي سازد؟ فرمود: خانه مي سازد بيش از نيازمندي و احتياج خود و هدفش در اين كار آن است كه در مقام همسايگان بلند پروازي كند و به برادران ديني خود فخرفروشي نمايد.

نتيجه ،آنكه نيت ريا در تمام موارد مذموم است و در امر عبادت مذمومتر؛ كسي كه براي جلب توجه مردم نماز بخواند، كسي كه براي جاه و نوذ در افكار دگران به حج بيت الله برود، و خلاصه كسي كه انگيزه اش در عبادت يكي از شئون مادي و دنيوي باشد، عبادتش باطل و عملش مشركانه است ، قرآن شريف در اين باره فرمود:

فمن كان يرجو لقاء ربه فليعمل عملا صالحا و لايشرك بعباده ربه احدا(85)

كسي كه مي خواهد خدا را ملاقات كند در حالي كه پروردگار از او راضي و خشنود باشد بايد در دوران زندگي و در ايام حيات ، اعمال صالحه انجام دهد و در امر عبادت ، براي خدا شريكي قرار ندهد.

نيت خوب و نيت خوبتر يا نيت حسن و نيت احسن را با توجه به انگيزه عبادات مؤ منين عادي ، كه اكثريت جامعه مسلمين از آنان تشكيل يافته است ، و انگيزه عبادات اولياي بزرگوار الهي ، كه در هر عصر و زمان عده معدودي بوده و هستند، مي توان تشخيص داد.

يك فرد مسلمان عادي كه به خداوند آفريدگار و نبوت پيغمبر گرامي اسلام و روز جزا ايمان واقعي دارد، قرآن شريف را وحي خدا مي داند و به تمام محتويات آن مؤ من و معتقد است در كتاب خدا دقت مي كند و مي بيند كه خداوند در آيات بسياري به افراد مؤ من و صاحبان اعمال صالحه وعده بهشت جاودان داده و از آن جمله فرموده است :

و بشر الذين آمنوا و عملوا الصالحات ان لهم جنات (86)

اي پيغمبر گرامي ! به افرادي كه ايمان آورده و داراي اعمال صالحه اند مژده بده كه در قيامت از جنات و رحمتهاي بزرگ خداوند برخوردارند.

همچنين مي بينيد كه در مواقع و موارد متعددي خداوند از گناهكاران سخن گفته و به آنان وعده عذاب قطعي داده ، عذابي بسيار شديد، از آن جمله فرموده است :

فان لم تفعلوا و لن تفعلوا فاتقوا النار التي و قودها الناس و الحجاره (87)

به اين مردم بگو: اگر فرمانم بريد و نخواهيد برد از عذابي بترسيد و از آتشي بپرهيزيد، آتشي كه آتشگيره آن مردم و سنگ است .

اين فرد با ايمان براي اطاعت امر الهي و انجام وظيفه عبوديت و بندگي نماز مي خواند اما انگيزه او در نماز و اطاعت ، نيل به بهشت جاوداني است كه خداوند وعده فرموده و مؤ منين راه به آن بشارت داده است و همچنين اين انسان با ايمان از منهيات الهي پرهيز مي كند و به منظور اطاعت فرمان او پيرامون گناه نمي گردد و انگيزه او در اين عمل آن است كه از عذاب شديد الهي مصون بماند و گرفتار مصائب و بلاياي جانكاه تا قيامت نشود. نيت اين فرد مسلمان خوب و حسن است و عملي را كه انجام داده صحيح و طبق موازين شرع مقدس است . اما نيت بهتر و قصد نيكوتر آن اراده خالصي است كه ائمه معصومين عليهم السلام و اولياي گرامي الهي در دل دارند. انگيزه آنان در اطاعت باري تعالي نيل به پاداش قيامت يا مصون ماندن از عذاب روز جزا نيست ، بلكه آنان خدا را براي خدا عبادت مي كنند و منشاء چنين بندگي ، ايمان كامل و معرفت بسيار رفيع نسبت به ذات مقدس پروردگار است . علي (ع) در اين باره در پيشگاه الهي عرض مي كند:

الهي ماعبدتك خوفا من نارك و لاطمعا في جنتك لكن وجدتك اهلا للعباده فعبدتك (88 )

خدايا! عبادت و بندگي من نه براي ترس از آتش توست و نه به منظور نيل به بهشت جاودان است ، بلكه ترا شايسته عبادت دانستم از اين رو ترا بندگي نمودم .

از آنچه معروض افتاد معني نيت خوب و خوبتر يا نيت حسن و احسن روشن شد. در اينجا بموقع است كه براي مزيد آگاهي شنوندگان محترم ، اين مطلب تذكر داده شود كه بعضي از علماي عامه و خاصه مي گويند عبادت صحيح و خالص آن است كه فقط براي خداوند باشد و بس و جز از اطاعت حضرت باري انگيزه دگري در آن نباشد، بنابراين اگر عبادت به منظور دست يافتن به بهشت جاودان يا مصون ماندن از عذاب الهي باشد آن عبادت صحيح و طبق موازين انجام نگرفته است . بيشتر علماي محقق و اسلام شناس اين نظريه را نادرست و غير قابل اعتنا تلقي نموده اند. علامه بزرگ و فقيه عالي مقام مرحوم آيت الله محمد مهدي نراقي در كتاب جامع السعادات در رد اين قول چنين مي گويد:

و لا تصغ الي قول من ذهب الي بطلان العباده اذا قصد بفعلها الثواب او الخلاص من العقاب زعما منه ان هذا القصد مناف للاخلاص الذي هو اراده وجه الله وحده و ان من قصد ذلك انما قصد جلب النفع الي نفسه و دفع الضرر عنها لاوجه الله سبحانه فان هذا قول من لامعرفه له بحقائق التكاليف و مراتب الناس فيها بل ولامعرفه له بمعني النيه و حقيقتها(89)

گوش فرا نده به گفته آن كس كه گمان دارد اگر عبادت به قصد جلب ثواب يا خلاص از عقاب انجام شود باطل است و آن را با اخلاص ناسازگار مي داند. اين قول كسي است كه عارف به حقايق تكاليف و مراتب و درجات مردم نيست ، بلكه معناي نيت و حقيقت آن را هم نمي داند. سپس در بيان تفاوت مردم در شناخت تكاليف و انجام عبادات بدون اميد به ثواب و خوف از عذاب چنين مي گويد:

و اكثر الناس تتعذر منهم العباده ابتغاء لوجه الله و تقربا اليه لانهم لايعرفون من الله تعالي الا المرجو والمخوف وغايه مرتبتهم ان يتذ كروا النار و يحذروا انفسهم عقابها و يتذكروا الجنه ويرغبو انفسهم ثوابها قلما يفهم العباده علي نيه اجلال الله تعالي لاستحقاقه الطاعه والعبوديه فظلا عمن يتعاطاها و لو كلف لكان تكليفا بما لايطاق (90)

بيشتر مردم از اينكه خدا را لوجه الله و براي تقرب به او عبادت كنند معذورند، زيرا اينان از خداوند آن را كه مي دانند اميد به رحمت و ترس از عذاب اوست و بالاترين مرتبه اطاعت و عبادت آنان اين است كه متذكر آتش دوزخ شوند و نفس خود را از عقاب آن برحذر دارند و به ياد بهشت جاودان باشند و نفس خويش را براي نيل به آن ترغيب نمايند. مردم مسلمان به استثناي عده معدودي از اولياي بزرگ خدا معني عبادت را به نيت اجلال الهي و به قصد طاعت و عبوديتش نمي فهمند، چه رسد به آنكه در مقام عمل ، آن را انجام دهند و اگر اين قبيل افراد را به چنين تكليفي مكلف نمايند، تكليف فوق توان و طاقت به عهده آنان گذارده شده است .

اميد به ثواب روز جزا و ترس از عذاب شديد قيامت كه در قرآن شريف مكرر و با عبارات مختلف خاطرنشان گرديده ، بزرگترين محرك مسلمانان در اطاعت از اوامر الهي و اجتناب از منهيات باري تعالي بوده و هست و نيتي اينچنين از نظر علمي منافي با خلوص و قصد قربت نيست و از نظر روايات مورد تاءييد ائمه معصومين عليهم السلام است و در اينجا در مورد هر دو قسمت بحث مي شود.

قسمت اول : مسلماني براي خواندن نمازهاي قضا شده متوفي اجير مي شود، مبلغي را از فرزند او دريافت مي نمايد كه نمازهاي فوت شده او را بخواند. آيا از اجير با توجه به اجرتي كه دريافت مي كند قصد قربت متمشي است و مي تواند نمازها را براي خدا انجام دهد؟ آقايان فقها به اين پرسش پاسخهايي داده اند و مرحوم سيد اعلي الله مقاومه در كتاب عروه الوثقي در بحث استيجاري پس از ذكر پاره اي از آن جوابها چنين مي گويد:

ولكن التحقيق ان اخذ الاجره داع بداعي القربه كمافي صلوه الحاجه و صلوه الاستسقاء حيث ان الحاجه و نزول المطر داعيان الي الصلوه مع القربه

تحقيق در مطلب اين است كه گرفتن اجرت براي نمازهاي قضا شده متوفي داعي نمازگزار است براي داعي قربت همانند نماز حاجت و نماز استسقاء از اين نظر كه حاجت صاحت حاجت و باريدن باران محرك نمازگزار بوده و نمازها را به قصد قربت انجام داده است .

براي روشن شدن مطلب لازم است راجع به اين دو مثال توضيح مختصري داده شود. جواني را در نظر بگيريد كه سخت بيمار است . مادر متدينش مي خواهد براي شفاي او در پيشگاه خدا دعا كند. وضو مي گيرد، دو ركعت نماز حاجت به قصد قربت مي خواند، سپس تمناي خود را به حضرت باري تعالي عرض مي كند و شفاي فرزند را از خدا مي خواهد؟ اين مادر نماز حاجت را به قصد قربت خوانده است ، اما محرك او در خواندن نماز، شفاي فرزند بيمارش بوده و اگر فرزندش مريض نمي بود نماز حاجت نمي خواند. آيا انگيزه شفاي بيمار با قصد قربت در نماز حاجت منافات دارد؟ هرگز. در محيطي خشكسالي مي شود، باران نمي آيد و اهالي از جهات متعدد در مضيقه واقع مي شوند و تنها راه نجات خود را نماز استسقا و دعا در پيشگاه الهي مي دانند. تمام مردم از زن و مرد، صغير و كبير، پير و جوان ، با پاي برهنه راه صحرا در پيش مي گيرند، حتي مادران اطفال شيرخوار را با خود مي آورند، در بيابان اجتماع مي كنند و در كمال خضوع و تذلل با قصد قربت نماز استسقا مي خوانند و از درگاه خدا باران رحمت طلب مي كنند. نماز اينان به قصد قربت واقع شده و در كمال خلوص تحقق يافته ، ولي محركشان در اين عبادت طلب باران بوده و اگر خشكسالي نمي بود هرگز با اين وضع به بيابان نمي آمدند و نماز استسقا نمي خواندند. آيا انگيزه طلب باران با نيت قربت و خلوص در نماز استسقا منافات دارد؟ هرگز. مرحوم سيد مي خواهد بفرمايد كه اجرت گرفتن اجير براي خواندن نمازهاي قضا شده متوفي نظير نماز حاجت مادر براي شفاي فرزند و نماز استسقا براي طلب باران داعي بر داعي است و با قصد قربت منافات ندارد. آيا به انگيزه شفاي بيمار و ديگر حوايج مشروع دنيوي مي توان با قصد قربت نماز حاجت خواند؟ آيا براي رهايي از عذاب خشكسالي و نيل به باران رحمت مي توان نماز استسقا خواند؟ ولي فرايض يوميه را به قصد قربت و به منظور اطاعت امر الهي به انگيزه رسيدن به بهشت و رحمت الهي و رهايي از عذاب شديد قيامت نمي توان خواند؟ و اگر خوانده شود عبادت باطل است ؟ پس اين همه آيات وعده و وعيد در قرآن شريف براي چيست ؟ و چرا خداوند اينقدر در كتاب آسماني از بشارت و انذار سخن گفته است ؟ قرآن شريف درباره زكريا و همسر و حضرت يحيي فرزندش فرموده است :

انهم كانوا يسارعون في الخيرات و يدعوننا رغبا و رهبا و كانوا لنا خاشعين (91 )

اينان در انجام خوبي ها و خيرات ، جدي و سريع بودند و ما را از روي بيم و اميد با خشوع و تذلل مي خواندند و بدين وسيله انجام وظيفه مي نمودند.

در آيه ديگر مي فرمايد:

و ادعوه خوفا و طمعا ان رحمت الله قريب من المحسنين (92)

خدا را از روي خوف و از روي طمع بخوانيد، خوف از عذاب و طمع در رحمت ، چه آنكه رحمت پروردگار به گروه نيكوكاران و مردماني كه عمل صالح انجام مي دهند نزديك است .

تفوه به بطلان عبادت با قصد قربت و به انگيزه نيل به بهشت و رهايي از دوزخ مايه ياس و دلسردي مسلمانان از انجام بسياري از اعمال نيك و فعاليتهاي اسلامي است و بايد از گفتن چنين سخن غيرعلمي و خلاف واقع خودداري نمود و موجبات ياس و نوميدي مسلمانان را فراهم نياورد. نتيجه آنكه از نظر علمي انجام عبادت به انگيره پاداش قيامت و نجات از كيفر الهي با نيت اطاعت و قصد قربت منافات ندارد و به فرموده سيد اعلي الله مقامه همانند نماز حاجت و صلوه استسقا داعي بر داعي است . از نظر روايات پيشوايان دين عليهم السلام نيز انجام عبادت به قصد قربت و براي دستيابي به جنت و خلاص از عذاب الهي صحيح و مشروع است . و در اينجا سه روايت را كه مضامينشان با مختصر تفاوت شبيه به هم است ذكر مي كنيم و سومين را با نقل متن حديث ترجمه مي كنيم و مختصر توضيحي درباره آن مي دهيم . حديث اول از علي عليه السلام در نهج البلاغه (كلمه 237) است . حديث دوم از حضرت حسين بن علي عليهماالسلام در كتاب تحف العقول (صفحه 246) است ، و حديث سوم از امام صادق (ع ) است كه به اين مضمون آمده :

عن ابيعد الله عليه السلام قال : ان العباده ثلاثه : قوم عبدوا الله عزوجل خوفا فتلك عباده العبيد، و قوم عبدوا الله تبارك و تعالي طلب الثواب فتلك عباده الاجراء، و قوم عبدوا الله عزوجل حبا له فتلك عباده الاحرار وهي افضل العباده (93)

امام (ع) مي فرمايد: عبادت كنندگان حضرت باري تعالي سه گروه اند: گروهي خدا را از ترس عذاب بندگي مي كنند، اين عبادت بردگان است كه اطاعتشان از ترس كيفر مولي است . گروهي خدا را به منظور دستيابي به پاداش ، عبادت مي كنند و اين ، عبادت اجيران و مزدبگيران است . و گروهي خدا را به انگيزه محبت و دوستي باري تعالي عبادت مي كنند و اين ، عبادت آزادگان و برترين و بالاترين عبادات است .

ملاحضه مي شود كه امام عليه السلام عبادت گروه اول و گروه دوم را عبادت خوانده و در رديف عبادت گروه سوم ذكر فرموده است ولي عبادت گروه سوم را كه به انگيزه محبت و دوستي خداوند انجام داده اند بهترين و برترين بندگي معرفي نموده و عباد اين عبادت را گروه آزادگان و احرار خوانده است . ترديد نيست كه بندگي گروه سوم آنقدر عالي و رفيع است كه نمي توان عبادت آنان را با عبوديت گروههاي اول و دوم مقايسه نمود، ولي با اينكه بندگي گروه سوم در عالي ترين مراتب بندگي و عبوديت قرار دارد امام (ع) عبادت گروههاي اول و دوم را باطل تلقي نفرموده و عمل آنان را مشركانه نخوانده است . به موجب اين روايت و روايات دگري نظاير اينها كه در كتب حديث آمده اگر كسي به قصد قربت و با نيت اطاعت امر باري تعالي به انگيزه رسيدن به بهشت يا رهايي از دوزخ خدا را عبادت كند و نماز بخواند عبادتي صحيح و مشروع انجام داده است .

از آنچه معروض گرديد روشن شد كه نيتهاي مردم در عباداتي كه انجام مي دهند متفاوت است و ارزش ‍ عبادت هر فردي به تناسب ارزش نيت اوست .

عن النبي صلي الله عليه و آله و سلم قال : انما الاعمال بالنيات و لكل امري ء مانوي (94)

رسول اكرم فرمود است : اعمال مردم تابع نيتهاي آنان است و نصيب هر فرد از عملي كه انجام داده آن چيزي است كه در نظر داشته است . ناگفته نماند كه نه تنها عبادات مردم تابع نيتهاي آنان است بلكه اعمال عادي و روزمره افراد با تصميمي كه محرك آنان شده و به فعاليتشان وادار نموده سنجيده مي شود.

مر علي النبي صلي الله عليه و آله رجل فراي اصحاب رسول الله من جلده و نشاطه فقالوا يا رسول الله لوكان هذا في سبيل الله . فقال صلي الله عليه و آله : ان كان خرج يسعي علي ولده صغارا فهو في سبيل الله و ان كان خرج يسعي علي ابويه شيخين كبيرين فهو في سبيل الله و ان كان خرج يسعي علي نفسه يحبها فهو في سبيل الله و ان كان خرج يسعي رياء و مفاخره فهو في سبيل الشيطان (95)

مردي بر رسول اكرم گذر كرد. اصحاب آن حضرت او را مردي فعال و قوي يافتند، به حضرت عرض كردند: چه خوب بود اين شخص ، نيرو و نشاطي را كه دارد در راه خدا مصرف مي نمود و براي او فعاليت مي كرد. حضرت در پاسخ فرمود: اگر سعي و عمل او براي فرزندان صغيرش باشد كه او در راه خداوند است ، اگر سعي و عمل او براي پدر و مادر پيرش باشد كار او در راه خداوند است ، اگر سعي و عملش براي تاءمين زندگي شرافتمندانه و آبرومند خودش باشد كارش براي خداوند است . اما اگر كار و كوشش مي نمايد و انگيزه او در عمل رياكاريي و فخرنمودن بر دگران باشد كار او براي شيطان است .

ملاحضه مي فرماييد كه نيت مردم نه فقط در عباداتشان موثر است ، بلكه در كارهاي عادي و اعمالي هم كه در جامعه انجام مي دهند نيز اثر دارد و با تفاوت نيت ، ارزش معنوي عمل متفاوت مي گردد، و در قيامت كه روز پاداش و كيفر است اعمال هر فرد بر اساس نيتي كه در دنيا داشته و بر طبق آن عمل نموده است محاسبه مي شود.

عن النبي صلي الله عليه و آله : يحشر الناس علي نياتهم (96)

پيغمبر فرموده است : مردم ، در قيامت ، بر طبق نياتشان محشور مي شوند.

از مجموع آنچه بيان شد اين نتيجه به دست آمد كه نيتهاي خوب و مرضي خداوند، چه در عبادات و چه در امور عادي زندگي ، درجات و مراتبي دارد و امام سجاد عليه السلام از پيشگاه الهي درخواست مي كند:

و انته بنيتي الي احسن النيات

بارالها! نيت مرا به بهترين و برترين مدارج نيتها منتهي كن ، يعني آن را به عاليترين درجات نيت برسان و مرا از مزاياي آن برخوردار بفرما.