بازگشت

الوسيله


[و «السلم» و «السبب» و «الذريعة»]:

(15 - 1) - الوسيله: وسيله چيزي است كه با آن به هدف نزديك مي شوند. قرآن به مؤمنان دستور مي دهد كه تقوا پيشه كنند. و - براي نجات از مهلكه ها و رسيدن به كمالات - به سوي خدا «وسيله» بگيرند [1] (مائده، 35). در اين دعاي شريف، «قرآن» به عنوان «وسيله خدائي»؛ براي هدايت و رشد و كمال: تا شريف ترين و بالاترين مراتب و درجات كرامت انساني معرفي شده است (ش 71): «و اجعل القرآن وسيلة لنا الي أشرف منازل الكرامة». چنان كه به دلالت عقل و وجدان، و ادله معتبر نقلي ديگر - كه برخي از آن ها در خود اين دعاي شريف به چشم مي خورد - پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم و بعد از ايشان وسائل نجات و رشد و هدايت امت هستند [2] .

(15 - 2) - السلم: سلم نردبان و وسيله ي بالا رفتن است. با سير در درجات معرفت و عمل، و تحقق در حقايق قرآن، مؤمن به محل هاي سلامت ازعذاب و ترقي در درجات عالي بهشت و رضوان حق نائل مي گردد (ش 72): «و سلما نعرج فيه الي محل السلامه». در حديثي از امام صادق عليه السلام از پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم نقل شده است كه: بعد از پيامبران، اهل قرآن در بالاترين درجات - از ميان آدميان هستند. [3] و نيز در ضمن حديثي از امام باقر عليه السلام آمده است كه: «... درجات بهشت به شماره ي آيه هاي قرآن است؛ و به فرد بهشتي گفته مي شود: بخوان و بالا برو؛ پس او نيز مي خواند و - در درجات آن - بالا مي رود....» [4] .

(15 - 3) - «السبب» (ش 73): قرآن سبب و وسيله است براي نجات از همه گرفتاري ها و هلاكت ها و بالاخره سبب نجات از مشكلات در عرصه قيامت و رهايي از عذاب دوزخ مي باشد. در كلام امير عليه السلام است كه: «فانه - يعني القرآن - حبل الله المتين و سببه الأمين» [5] البته روشن است كه نجات سبب و وسيله ي قرآن مشروط به شرايطي است؛ مانند ايمان به خدا و پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و قيامت و نيز پذيرش ولايت و هدايت اهل بيت عليهم السلام - كه ثقل دوم و تالي قرآن و مظهر ولايت خدا و رسول هستند. همچنين با التزام به لوازم عملي آن مانند عمل به احكام و رعايت حق الناس و... كه همگي از مصاديق رعايت احكام و حدود قرآن است.

(15 - 4) - «الذريعه» (ش 74): ذريعه نيز به معناي وسيله است. [6] قرآن وسيله است، براي ورود به خانه ي ماندگاري و جاودانگي؛ دار المقامه كه بهشت است و نعيم، يعني نعمت هاي شگفت و فراوان آن: «و ذريعه نقدم بها علي نعيم دار المقامة».

بدين ترتيب ملاحظه مي شود كه «وسيله» در مقايسه با سه نام ديگر (سلم و سبب و ذريعه) واجد معناي اعم و فراگيرتر است. لذا، سه نام ديگر را در ذيل آن آورديم. البته در هر يك از نام ها و وصف ها مناسبت هاي خاص خودش نيز وجود دارد.


پاورقي

[1] ر. ك. رياض السالكين، ج 5، ص 452.

[2] در اين جا براي «وسيله» نيز عينا مانند «حبل»، دو معنا و دو وجه قابل طرح و قابل جمع مي باشد. همچنين براي نام هاي مشابه بعدي مانند «سلم» و «سبب» و...

[3] كافي، ج 2 ص 603 ح 1.

[4] همان، ص 606 ح 10. البته روشن است كه صرف خواندن ظاهري كافي نيست بلكه دريافت معاني و تحقق عملي و اخلاقي در آن ها نيز شرط است....

[5] نهج البلاغه، ط 176.

[6] رياض السالكين، ج 4، ص 453.