بازگشت

خواسته آدمي با شريعت، ناسازگار نباشد


از جمله شرايط اجابت، آن است كه نياز انسان، با برنامه هاي شريعت، ناسازگار نباشد؛ چرا كه خداي تعالي، شريعت و مقرّرات ديني را نيز همچون مقرّرات مربوط به آفرينش جهان، امري قطعي و بايسته دانسته است. بنا بر اين، دعايي كه بر خلاف شريعت باشد، مانند اينكه از خدا بخواهيم تا حرامي را حلال و حلالي را حرام گرداند، اجابت نخواهد شد:

وَلَيْسَ الْبِرُّ بِاَنْ تَأتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَلكِنَّ الْبِّرَ مَنِ اتَّقي وَاْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ اَبْوابِها وَاْتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ. [1] و نيكي آن نيست كه به خانه ها از پشت آنها درآييد؛ وليكن نيكي، [نيكيِ] آن كس است كه پرهيزگاري كند. و به خانه ها از درهاي آنها درآييد و از خدا پروا كنيد، باشد كه رستگار شويد.

در پايان اين نكته را نيز بيفزايم كه مهم ترين و مردافكن ترين مانع از اجابت دعاها، حرامخواري است، و اين، دردِ بي درماني است كه در اين روزگار، بر سر راه اجابت دعاها قرار دارد و دعاي آدمي را از اجابت، باز مي دارد.

در روايت آمده است:

مَنْ سَرَّهُ اَنْ تُسْتَجابَ دَعْوَتُهُ، فَلْيَطُبْ مَكْسَبَهُ. [2] هر كه اجابت دعايش او را خرسند مي كند، بايد پيشه و راهِ درآمدش را پاكيزه گرداند.

پيامبر گرامي اسلام، در پاسخ مردي كه گفت: «دوست دارم دعايم اجابت شود». فرمود:

طَهِّرْ مَأَكَلَكَ، وَلا تُدْخِلْ بَطْنَكَ الْحَرامَ. [3] خوردني و خوراكت را پاكيزه كن، و حرام را در شكمت راه مده.

و در حديث قدسي آمده است:

لا تَحْجُبُ عَنّي دَعْوَةٌ، اِلّا دَعْوَةُ آكِلِ الْحَرامِ. [4] هيچ دعايي از من پوشيده نمي ماند، مگر دعاي حرامخوار.

يعني دعا كننده بايد به هنگام درخواست از خداوند، «مَظْلَمَه»اي، يعني حقّي يا مال و ملكي كه به ستم از كسي گرفته شده است، بر عهده اش نباشد؛ چرا كه خداوند، دعاي بنده اي را كه در شكمش چيزي از حرام باشد يا به عهده اش مَظلَمَه اي از آفريده اي باشد، بالا نمي برد. در حديث آمده است كه: نخوردن يك لقمه حرام در نزد خداوند، از دو هزار ركعت نماز مستحب، برتر است. خداي تعالي به عيساي مسيح(ع) وحي فرستاد كه:

قُلْ لِظَلَمَةِ بَني اِسرائيلَ: اِنّي لا اَسْتَجِيبُ لِاَحَدٍ مِنْهُمْ دَعْوَةً وَ لِاَحَدٍ مِنْ خَلْقِي عِنْدَهُمْ مَظْلَمَةٌ. [5] به بيدادگران بني اسرائيل بگو: من دعاي هيچ يك از آنان را اجابت نمي كنم، در حالي كه مظلمه بنده اي از بندگانم نزد آنان باشد.

آري! حرامخواري و فراهم آوردن معاش از راهي كه در شريعت، ناروا و نافرماني خداوند است، قوي ترين عامل بازدارنده اجابت است. براي همين، پيامبر گرامي فرمود:

طُوبي لِمَنْ طابَ كَسْبُهُ... طُوبي لِمَنْ اِكْتَسَبْ مِنَ الْمُؤمِنينَ مالاً مَنْ غَيْرِ مَعْصِيَتَهِ اللَّهِ. [6] خوشا بر آن كس كه درآمدش پاك است... خوشا بر آن مؤمني كه از راهي جز نافرماني خدا، مالي به دست آورد.

روايت شده است كه اميرمؤمنان در روز جمعه اي سخنراني شيوا و رسايي ايراد فرمود و در پايان آن به پاره اي از بازدارنده هاي استجابت دعا، در پاسخ پرسش كننده اي، اشاره فرموده كه متن روايت، چنين است:

اَيُّها النَّاسُ! سَبْعُ مَصائبَ غِطامٍ، نَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْها: عالِمٌ زَلَّ، وعابِدٌ مَلَّ، وَمُؤمِنٌ خَلَّ، وَ مُؤتَمَنٌ غَلَّ، وَ غَنِيُّ اَقَلَّ، وَ عَزِيزٌ ذَلَّ، وَ فَقيرٌ اِعْتَلَّ. فَقامَ اِلَيْهِ رَجُلٌ فَقالَ: صَدَقْتَ يا اَميرَالْمُؤمنينَ! اَنْتَ الْقِبْلَةُ اِذا ضَلَلْنا، وَالنُّورُ اِذا ما أُظْلِمنا، وَلكِنْ نَسْئَلُكَ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَعالي: «ادْعُوني اَسْتَجِبْ لَكُمْ» [7] فَما بالُنا نَدْعُوا فَلا نجابُ، قالَ: لِأَنَّ قُلُوبَكُمْ خانَتْ بِثَمانِ خِصالٍ: اَوَّلُها: اِنَّكُمْ عَرَفْتُمُ اللَّهَ، فَلَمْ تُؤَدُّوا حَقَّهُ كَما اَوْجَبَ عَلَيْكُمْ، فَما اَغْنَتْ عَنْكُمْ مَعْرِفَتِكُمْ شيئاً.

وَالثَّانِيَةُ: اِنَّكُمْ آمَنْتُمْ بِرَسُولِهِ، ثُمَّ خالَفْتُمْ سُنَّتَهُ، وَأمَتُّمْ شَرِيعَتَهُ، فَاَيْنَ ثَمَرَةُ اِيمانِكُمْ؟

وَالثَّالِثَةُ: اِنَّكُمْ قَرَأتُمْ كِتابَهَ الْمُنْزَلِ عَلَيْكُمْ فَلَمْ تَعْمَلُوا بِهِ، وَقُلْتُمْ سَمِعْنا وَاَطَعْنا، ثُمَّ خالَفْتُمْ.

وَالرَّابِعَةُ: اِنَّكُمْ قُلْتُم اَنَّكُمْ تَخافُونَ مِنَ النّارِ، وَاَنْتُمْ في كُلِّ وَقْتِ تَقْدُمُونَ اَجْسامَكُمْ اِلَيْها بِمَعاصيكُمْ، فَاَيْنَ خَوْفُكُمْ؟

وَالْخامِسَةُ: اِنَّكُمْ تَرْغَبُونَ فِي الْجَنَّةِ، وَاَنْتُمْ فِي كُلِّ وَقْتٍ تَفْعَلُونَ ما يُباعِدُكُمْ مِنْها، فَاَيْنَ رَغْبَتُكُمْ فيها؟

وَالسَّادِسَةُ: اِنَّكُمْ اَكَلْتُمْ نِعْمَةَ الْمَولي، وَلَمْ تَشْكُروُا عَلَيْها.

وَالسَّابِعَةُ: اِنَّ اللَّهَ اَمَرَكُمْ بِعَداوَةِ الشَّيْطانِ، وَقالَ: «اِنَّ الشَّيْطانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوّاً» [8] فَعادَيْتُمُوهُ بِالْقَوْلِ وَ واليْتَمُوهُ بِالْمُخالَفَةِ.

وَالثَّامِنَةُ: اِنَّكُمْ جَعَلْتُمْ عُيُوبَ النَّاسِ نُصْبَ اَعْيُنِكُمْ، وَعُيُوبُكُمْ وَراءِ ظُهُورِكُمْ، تَلُومُونَ مَنْ اَنْتُمْ اَحَقُّ بِاللَّوْمِ مِنْهُ، فَاَيُّ دُعاءٍ يُسْتَجابُ لَكُمْ مَعَ هذا؟ وَقَدْ سَدَدْتُمْ اَبْوابَهُ وَطُرُقَهُ، فَاتَّقُوا اللَّهَ وَاَصْلِحُوا اَعْمالَكُمْ، وَاَخْلِصُوا سَرائِرَكُمْ، وَاْمُرُوا بِالْمَعْروُفِ وَانْهَوا عَنِ الْمُنْكَرِ، فَيَسْتجيبَ اللَّهُ لَكُمْ دُعاءَكُمْ. [9] اي مردم! هفت مصيبت بزرگ و پيشامد ناخوشايند است كه از آنها به خدا پناه مي بريم: دانايي كه بلغزد؛ پرستنده اي كه [از پرستش] به ستوه آيد؛ مؤمني كه محتاج شود؛ اميني كه خيانت ورزد؛ توانگري كه نادار شود؛ عزيزي كه خوار گردد؛ بينوايي كه رنجور و درمانده شود.

[در اين هنگام] مردي برخاست و گفت: سخن راستي گفتي اي اميرمؤمنان! تو پيشواي مايي، هرگاه كه بيراهه رويم، و نور و روشني مايي، آن گاه كه به تاريكي درافتيم؛ وليكن درباره سخن خداوند، كه فرمود: «ادْعُوني اَسْتَجِبْ لَكُمْ. مرا بخوانيد تا شما را پاسخ گويم»، پرسشي داريم. پس چه شده است ما را كه او را مي خوانيم، ولي پاسخي نمي شنويم؟

فرمود: براي آنكه دلهاتان به هشت گونه خيانت و دغلكاري آلوده گشته است:

اوّل، آنكه شما خدا را شناختيد، ولي حقّ او را آنچنان كه بر شما فرض و واجب كرده بود، نگزارديد. پس شناختِ شما از خداوند، برايتان سودي نبخشيد. [10] .

دوم، آنكه شما به پيامبر او ايمان آورديد، امّا با راه و روش او ناسازگاري كرده، دشمني ورزيديد، و شريعت و رسم و آيين او را مي رانديد. پس كجا رفت ثمره ايمانتان.

سوم، آنكه كتاب خدا (قرآن) را كه بر شما فرو فرستاده شده است، خوانديد و بدان عمل نكرديد. گفتيد: شنيديم و فرمان مي بريم؛ ليكن ناسازگاري كرده، دشمني ورزيديد.

چهارم، آنكه شما گفتيد كه از آتشِ [دوزخ] مي ترسيد، در حالي كه همواره، با بارِ گناهانِ خود رهسپارِ آتشيد، پس ترس شما چه شد؟

پنجم، آنكه گفتيد كه خواهانِ بهشتيد، در حالي كه همواره كارهايي انجام مي دهيد كه شما را از آن دور مي سازد. پس خواهان بودن و خواستنتان كجا رفت؟

ششم، آنكه شما نعمتهاي مولا (خدا) را خورديد و سپاسگزاري نكرديد.

هفتم، آنكه خداوند، شما را به دشمني و كينه ورزي با شيطان امر فرمود و گفت: همانا شيطان، دشمن شماست. پس او را دشمن گيريد؛ امّا در زبان دشمني ورزيديد و در عمل، او را پيروي كرديد.

هشتم، آنكه شما عيبها و كاستي هاي مردم را در برابرِ ديدگانتان قرار داديد و كاستي هاي خودتان را پشت سرتان افكنديد.كساني را نكوهش مي كنيد كه خود، بدان سزاوارتريد. با اين همه خيانت و دغلكاري، كجا و چگونه دعايتان اجابت شود؛ در حالي كه درها و راههاي اجابت دعا را به روي خود بسته ايد؟ پس از خدا بترسيد، كارهاي خود را سامان دهيد و نيّتها و انگيزه ها را پاك و پاكيزه كنيد، و مردم را به نيكي فرمان دهيد و از بديها بازداريد، تا خداوند دعاهاي شما را اجابت كند. [11] .

امام سجاد(ع) فرمود:

وَالذُّنُوبُ الّتي تَرُدُّ الدُّعاءَ: سُوُءِ النِيَّةِ، وَخُبْثُ السَّريرَةِ، وَالنِّفاقُ مَعَ الْاِخوانِ، وَ تَأخيرُ الصّلواتِ اْلَمفْرُوُضاتِ حَتّي يَذْهَبَ اَوْقاتُها، وَتَرْكُ التَّقَرُّبِ اِلِي اللَّهِ - عزَّوَجلَّ بِالْبِرِّ وَالصَّدَقَةِ، وَاسْتِعْمالِ الْبَذاءِ وَالْفُحْشِ فِي الْقَولِ. [12] گناهاني كه دعا را برمي گردانند و از اجابت، باز مي دارند: بدانديشي، پليدي باطن، دو رويي و نفاق با برادران ديني، و پس انداختن نمازها از وقت مقرّر خود، و نزديكي نجستن به خداوند به وسيله نيكي و انفاق، و به كارگيري بد زباني و هرزگي و دشنام است.


پاورقي

[1] بقره، آيه 189.

[2] مواهب الرحمن، ج 3، ص 69.

[3] همان.

[4] همان.

[5] همان.

[6] تحف العقول، ص 30.

[7] غافر، آيه 60.

[8] فاطر، آيه 6.

[9] المومنين، ص 270.

[10] وَما قَدَروُا اللَّهَ حَقِّ قَدْرِهِ. خداي را چنانكه سزاوار اوست، نشناختند و ارج ننهادند» (انعام، آيه 91؛ حج، آيه 74؛ زمّر، آيه 67).

[11] أَعلامُ الدّين في صفاتِ المؤمنين، ص 270.

[12] معاني الأخبار، ص 271.