بازگشت

جنبه اخلاقي


هر چند اخلاق به معني اعم در همه ي بخش هاي گفتار امام سجاد (ع) به چشم مي خورد و در هر قسمت و رشته اي كه بحث كرده، مبتني بر اعتقاد به خدا و اخلاق اسلامي است، ولي دعاي مكارم الاخلاق در صحيفه، به عالي ترين شكل و به گونه اي بي نظير، درباره ي اخلاق نظري و عملي به معني اخص بحث كرده است.

البته اگر بخواهيم به تفصيل در اين باره بحث كنيم، در شرح و تفسير دعاي مكارم الاخلاق حداقل بايد يك كتاب جامع و كامل نوشته شود و لذا همه ي آن توضيحات از حد و حوصله اين مقاله خارج است.

از جائيكه زير بناي اخلاق عملي، اعتقاد و باور انسان است، در شروع دعاي مكارم الاخلاق از خداوند ايمان كامل و آخرين مرتبه يقين را درخواست مي كند و به تبع آن نيت پاك و خالص و عمل صالح را مسألت دارد. بعد از تحكيم اين اساس بناي يك اخلاق صحيح و سالم را شكل مي دهد؛ همانگونه كه از اسم دعا پيدا است، همه ي مكارم اخلاقي را چه آنچه مربوط به رفتارهاي فردي و چه مسائلي را كه با رفتار جمعي ارتباط پيدا مي كند، در ليست خواسته هاي خود قرار مي دهد. به جهت رعايت اختصار به اهم مطالبي كه در دعاي مكارم الاخلاق آمده است، اشاره مي شود. بعد از درود بر پيامبر گرامي (ص) اسلام و خاندان پاكش، و آرزوي ايمان و يقين كامل و نيت خوب و عمل صالح، طلب استصلاح مي نمايد.

«و استصلح بقدرتك ما فسد مني» [1] .

آنگاه از خداوند مي خواهد كه او را در دنيا به كارهائي مشغول كند كه روز قيامت درباره ي آن از او سؤال مي شود و بدترين آفت و مانع رسيدن به سعادت اخروي را تكبر و فخرفروشي مي داند و از خداوند مسألت مي كند كه از ابتلاء به اين گناهان او را نگه دارد.

«و اعزني و لا تبتليني بالكبر و عبدني لك و لا تفسد عبادتي بالعجب» [2] .

خدايا عزيز و گرامي ام بدار و به تكبر دچار مكن و مرا براي بندگي خود رام ساز و عبادتم را با خودپسندي و غرور تباه مگردان.

يكي از خطراتي كه در دعاي مكارم الاخلاق به آن هشدار داده شده است، آفت جاه طلبي و رياست طلبي و يافتن مقام و مرتبه در بين مردم است. چنين مقام هائي اگر با ظرفيت انسان مطابق نباشد و باعث عجب و غرور گردد وسيله اي براي نابودي ما در دنيا و آخرت و پرتگاه سقوط ما خواهد بود و لذا از خداوند مي خواهد كه هر چه مقام دنيائي ما بالا مي رود به همان اندازه در دل خود و در نفس خود، خويشتن را خوار و ناچيز و حقير پنداريم.

«و لا ترفعني في الناس درجة الا حططتني عند نفسي مثلها و لا تحدث لي عزا ظاهرا الا احدثت لي ذلة باطنة عند نفسي بقدرها» [3] .

و مرا در ميان مردم به درجه و مقامي سرافراز مفرما، جز آنكه در نزد خويش مانند آن پست نمائي و ارجمندي آشكارا برايم پديد مياور جز آنكه به همان اندازه پيش نفسم براي من خواري پنهاني پديد آوري.

از جائيكه طبق فرمايش نبوي «الدنيا مزرعة الآخرة» است، زندگي در دنيا را زمينه ساز آخرت مي داند و از خداوند مي خواهد كه عمري بابركت كه در طاعت او صرف شود به وي عطا كند و قائل است كه اگر بنا باشد عمر در راه معصيت و گناه صرف شود، هر چه زودتر آن عمر گرفته شود بهتر است.

«و عمرني ما كان عمري بذلة في طاعتك فاذا كان عمري مرتعا للشيطان فاقبضني اليك قبل ان يسبق مقتك الي او يستحكم غضبك علي» [4] .

خدايا به من عمر بده تا هنگامي كه عمرم در طاعت تو صرف شود و هرگاه عمرم چراگاه شيطان شود آن را از من بگير پيش از آنكه غضب تو بر من سخت شود يا خشمت بر من مستولي گردد.

در اين بخش با توصيه هاي اخلاقي به يك ساختار فردي مي پردازد كه اگر در اين مرحله شخص ساخته و اصلاح شود، با توجه به اينكه جزئي از اجزاء جامعه بزرگ انساني است، جامعه اصلاح و همه ي انسان ها سعادتمند مي گردند.

«و ابدلني من بغضة اهل الشنان المحبة» [5] .

خدايا، دشمني سخت دشمنان را درباره ي من به دوستي تغيير بده.

حسادت را به محبت، گمان بد را به اطمينان، دشمني را به دوستي، بدرفتاري را به خوش رفتاري، خوار كردن نزديكان را به ياري دادن و... مبدل فرما.

از ديدگاه اسلام، مظلوم پروري درست نيست. انسان ها به همان اندازه كه درباره ي ظلم كردن مذمت شده اند، از مظلوم واقع شدن و تن به ظلم دادن هم منع گرديده اند. در اين فراز از دعاي مكارم الاخلاق، با لحن دعا و درخواست از خدا به پيروان خود پيام مي دهد كه بايد از خود دفاع كرد و تن به ذلت نداد.

«و اجعلني يدا علي من ظلمني و لسانا علي من خاصمني و ظفرا بمن عاندني» [6] .

خدايا بر من دستي نيرومند قرار بده تا به مقابله با كسي كه به من ظلم كرده بپردازم. و زباني كه به مبارزه با خصم بپردازم. پيروزي در مبارزه با كسي كه به من دشمني كند، و چاره انديشي در برابر كسي كه نسبت به من مكر و حيله كند، و قدرتي در برابر كسي كه بر من مسلط شود، عطا بفرما.

ولي در عوض اگر كسي با زبان و رفتار ناشايست با ما برخورد كرد، توصيه شده است كه بايد با او برعكس وي رفتار انساني داشته باشيم و بدي او را با خوبي پاسخ دهيم.

«و سددني لان اعارض من غشني بالنصح...» [7] .

و مرا توفيق ده تا با كسي كه با من دغل نموده از روي راستي رفتار كنم و كسي كه از من دوري كرده به نيكوئي پاداش دهم و كسي كه مرا نوميد گردانيده با عفو و بخشش عوض دهم و كسي كه از من بريده با پيوستن به او مكافات نمايم و از آنكه از من غيبت نموده به نيكي ياد كنم و نيكي را سپاس گزارده و از بدي چشم پوشي كنم.


پاورقي

[1] صحيفه سجاديه كامله / دعاي مكارم الاخلاق.

[2] همان.

[3] همان.

[4] همان.

[5] همان.

[6] همان.

[7] همان.