بازگشت

حق خدا


از ديدگاه امام سجاد (ع) هيچ كس به اندازه خدا بر ما حق ندارد. بهترين نشان حق شناسي، معرفت و ايمان به خدا و شكر و سپاس بر الطاف و انعام خداوندي و رحمت بي كران اوست. لذا اولين دعاي صحيفه، تحميد پروردگار است، در اين دعا خداوند را آن گونه كه شايسته شناخت اوست مي ستايد و مي فرمايد:

«الحمد لله الاول بلا اول كان قبله والآخر بلا آخر يكون بعده» [1] .

حمد و ستايش خدايي را كه اول است و پيش از او اولي نبوده و آخر است و پس از او آخري نباشد.

اين معناي ازلي و ابدي خداوند است. همان گونه كه علي (ع) در دعاي كميل بيان مي كند:

«يا اول الاولين ويا آخر الآخرين» [2] .

حضرت سجاد (ع) آنقدر به حمد و ستايش پروردگار اهميت مي دهد كه قائل است چنانچه انسان در برابر نعمت هاي الهي شكرگزاري نكند، از حد انساني خارج و در رديف بهائم قرار مي گيرد.

هر چند از ديدگاه فلسفه در تعريف انسان مي گويند: «الانسان حيوان متفكر» و حكما مي گويند: «الانسان حيوان ناطق» ولي مي توان گفت تعريف انسان از ديدگاه امام سجاد (ع) «الانسان حيوان شاكر» است.

نتيجه منطقي آن، اين است كه هر كس از نعمت هاي الهي بهره مند گردد ولي شكر آن را بجاي نياورد، حيوان است.

«والحمد لله الذي لو حبس عن عباده معرفة حمده علي ما ابلاهم من مننه المتتابعة و اسبغ عليهم من نعمه المتظاهرة لتصرفوا في مننه فلم يحمدوه و توسعوا في رزقه فلم يشكروه و لو كانوا كذلك لخرجوا من حدود الانسانية الي حد البهيمية» [3] .

سپاس خداي را كه اگر بندگانش را از شناختن شكرش كه بر نعمت هاي پي در پي كه به ايشان داده و بخشش هاي پيوسته كه براي آنها اتمام گردانيد باز مي داشت هر آينه نعمت هايش را صرف نموده ولي او را سپاس نمي گزاردند و در رزقي كه عطا فرموده گشايشي مي يافتند ولي شكرش را بجا نمي آوردند، در چنين صورتي از حدود انسانيت به مرز بهيميت تنزل مي يافتند.

مضافا بر اين كه اگر هم توفيق به شكر و حمد خدا پيدا كنيم، اين توفيق را از خود ندانيم بلكه آن را لطف و عنايت پروردگار بدانيم، در اين مورد مي فرمايد:

«والحمد لله علي ما عرفنا من نفسه و الهمنا من شكره» [4] .

سپاس خدائي را كه خود را به ما شناساند و شكر سپاس از نعمت هاي خود را به ما الهام نمود.

در ادامه فرازهاي دعاي تحميد از خداوند، حمدي مقبول را از خداوند مسألت مي نمايد كه انسان را به اعلي درجه تقرب برساند. حمدي كه عاقبت ما را به خير ختم نمايد و از گرفتاري هاي روز قيامت در امان بدارد و شايسته همجواري رحمت پروردگار سازد.

«حمدا يرتفع منا الي اعلي عليين في كتاب مرقوم يشهده المقربون حمدا تقر به عيوننا اذا برقت الابصار و تبيض به وجوهنا اذا اسودت الابشار حمدا نعتق به من اليم نار الله الي كريم جوار الله» [5] .

حمدي كه از ما به اعلي عليين بالا رود و در نامه نوشته شده اي كه مقربين آن را مشاهده نموده نگهداري مي نمايند. سپاسي كه چشم هاي ما به آن روشن گردد آن هنگام كه ديده هاي مردم خيره شود و چهره هاي ما به آن سفيد گردد آن هنگام كه چهره ها سياه شود. سپاسي كه با آن از آتش دردناك خدا رسته و به جوار رحمتش رهسپار شويم.

نكته قابل توجه در دعاي تحميد اين است كه امام (ع) همه ي خوبي ها، نعمت ها، موفقيت ها و نشاطها را از سوي خدا و لطف و عنايت او مي داند و به پاس حق شناسي همه ي آنها را به زبان مي آورد و به خاطر آن همه مرحمت خداوندي او را حمد و سپاس مي گويد و نهايتا حمد و ستايش خدا را كليد نجات از هر بدبختي و گناه و گمراهي مي داند.

«حمدا يكون وصلة الي طاعته و عفوه... و حاجزا عن معصيته و عونا علي تأدية حقه و وظائفه، حمدا نسعد به في السعداء من اوليائه و نصير به في نظم الشهداء بسيوف اعدائه...» [6] .

سپاسي كه موجب رسيدن به فرمانبري و گذشت او و جلوگيري از معصيت و مدد بر انجام حق او و شرائط آن باشد. سپاسي كه به وسيله آن در بين نيك بختان از دوستان او كامروا گرديم و به سبب آن در زمره كشته شدگان به شمشيرهاي دشمنانش درآئيم.


پاورقي

[1] صحيفه سجاديه كامله / دعاي تحميد.

[2] مفاتيح الجنان / دعاي كميل.

[3] صحيفه سجاديه كامله / دعاي تحميد.

[4] همان.

[5] همان.

[6] همان.