راويان صحيفه از بهاء الشرف
راويان از بهاء الشرف، كه آغازگر سلسله ي روات صحيفه مشهوره است ده نفرند [1] كه يكي از آنان «ابن سكون» است كه به عقيده شيخ بهايي اوست كه در آغاز سلسله ي سند صحيفه گويد: «حدثنا...» [2] .
وي همان شيخ ابوالحسن علي بن محمد بن محمد... بن سكون شاعر نحوي از اهل حله است كه به سال 606 ق درگذشته است. [3] راويان صحيفه از ابن سكون تا مجلسي و از وي تا زمان ما كه همگي از مشايخ اماميه و عالمان زمان خود و ثقاتند، بدين قرارند:
1- شمس الدين فخار بن معد موسوي
2- سديد الدين، يوسف بن مطهر حلي (پدر علامه حلي)
3- علامه حلي، حسن بن يوسف (م 726 ق)
4- فخر المحققين محمد بن حسن (پسر علامه حلي)
5- شهيد اول، محمد بن مكي (م 786 ق)
6- پسرش ضياء الدين علي
7- شمس الدين، محمد بن المؤذن الجزيني
8- نورالدين، علي بن عبدالعالي الميسي (م 928 ق)
9- شهيد ثاني، زين الدين علي بن احمد شامي (م 966 ق)
10- عزالدين، حسين بن عبدالصمد حارثي (م 984 ق) (والد شيخ بهايي)
11- شيخ بهاء الدين عاملي، محمد بن حسين بن عبدالصمد (م 1031 ق)
12- مجلسي اول، محمد تقي بن مقصود علي اصفهاني (م 1070 ق)
13- پسرش، علامه مجلسي، محمد باقر بن محمد تقي (م 1110 ق)
از مجلسي به بعد صحيفه به سلسله هاي مختلفي نقل شده كه از جمله اسناد عاليه [4] آن سلسله از دو عالم بزرگوار حاج شيخ آغا بزرگ تهراني و حضرت استاد حاج شيخ هاشم قزويني به جناب مجلسي و از وي با اسناد مرقومه به علامه حلي مي رسد و ما ذيلا براي تبرك، راويان مزبور را تا زمان حاضر ادامه مي دهيم:
14- وحيد بهبهاني، آغا بن محمد اكمل، حائري (م 1206 يا 7 يا 8 ق) [5] .
15- علامه بحرالعلوم: سيد محمد مهدي بن مرتضي طباطبايي بروجردي (م 1212 ق)
16- مولانا احمد نراقي، صاحب مستند (م 1244 يا 45 ق)
17- شيخ انصاري، مرتضي بن محمد امين شوشتري نجفي (م 1281 ق)
18- صاحب مستدرك الوسايل، حاجي ميرزا حسين نوري (م 1320 ق)
19- علامه، حاج شيخ آغا بزرگ، صاحب الذريعه
و محدث بزرگوار حاج شيخ عباس قمي كه اين جانب از جناب حاج شيخ آقا بزرگ بدون واسطه و از محدث قمي بواسطه حضرات حجج الاسلام «حاج شيخ هاشم مدرسي قزويني» و «استاد الهي قمشه اي» افتخار اجازه روايت دارد.
ضمنا نسخه هايي هم اكنون در دست است كه به واسطه از نسخه ابن سكون رونويس شده و يا با نسخه مزبور مقابله گرديده كه ما به بعضي از آنها در زير اشاره مي كنيم:
نخست: نسخه سديدي است كه شيخ علي بن احمد سديدي از روي نسخه ابن سكون مرقوم داشته و نسخه خود را با نسخه مزبور به سال 643 هجري مقابله نموده است. آن گاه به نسخه دستخط ابن ادريس - صاحب «سرائر» - دست يافته و نسخه خود را در سال 654 با آن نسخه نيز مقابله فرموده است.
دوم: نسخه شهيد در نزد مجلسي بوده است كه در اجازات بحارالانوار از آن نقل مي كند. [6] .
سوم: نسخه دستخط محمد امين بن محمد علي در سال 1079 ق كه از روي نسخه دستخط شهيد نگاشته و فعلا در كتابخانه مركزي دانشگاه تهران به شماره 73 موجود است.
چهارم: نسخه ي كتابخانه ي مدرسه سپهسالار جديد (به شماره 1053) است كه از روي نسخه شهيد كتابت شده است. [7] .
پنجم: نسخه كتابخانه آيت الله مرعشي در قم است كه در ذيحجه 935 از روي نسخه شهيد (كه از روي نسخه ابن مسكون مرقوم داشته) كتابت شده است.
ششم: نسخه كتابخانه آستان قدس رضوي به شماره 6836، كه به خط محمد حسين بن كمال الدين علي فسايي به سال 1057 نوشته شده و با نسخه مقابله شده مصحح از خط ابن ادريس و نيز با نسخه شهيد ثاني، كه به واسطه از نسخه شهيد اول نوشته، مقابله شده است.
پاورقي
[1] نام آنان در فهرست كتب خطي كتابخانه مركزي دانشگاه تهران، 1555/1 به قلم استاد علينقي منزوي ببينيد.
[2] ولي به عقيده ميرداماد قائل حدثنا، عميد الرؤسا هبه الله بن حامد، لغوي مشهور است. الذريعة / ج 15/ ص 19.
[3] الذريعة / ج 15 / ص 19 كه از بغية الوعاه سيوطي نقل فرموده است.
[4] كه با وسايط كمتر نقل گرديده است.
[5] مادرش دختر آقا نورالدين محمد ملا صالح مازندراني است كه ما در نورالدين آمنه بيگم و دختر مجلسي اول بوده است و لذا بهبهاني از مجلسي اول به (جد) و از مجلسي دوم به (خال) تعبير مي نمايد.
[6] فهرست كتابخانه مركزي دانشگاه تهران / ج 1 / ص 162.
[7] فهرست كتابخانه سپهسالار / ج 1/ ص 40.