بازگشت

مقدمه


«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي هَدانا لِحَمْدِه، وَ جَعَلَنا مِنْ اَهْلِه لِنَكُونَ لِإِحْسانِه مِنَ الشَّاكِرينَ، وَ لِيَجْزِيَنا عَلي ذلِكَ جَزآءَ الْمُحْسِنين.» [1] .

صحيفه مباركه سجّاديّه، نيايش نامه امام هُمامْ حضرت عليّ بن الحسين، زين العابدين عليه السلام است، كه آن حضرت براي فرزندان برومندش، حضرت باقرالعلوم و زيد بن علي عليهما السلام املا فرموده و آن بزرگواران كتابت كرده اند.

حضرت صادق عليه السلام نيز نظاره گر اين مجلس نورانيِ املا و كتابت معصوم بوده، و خود در هنگام ارائه نسخه پدرشان به متوكّل فرمودند:

«هذا خطّ أبي و إملاء جدّي عليهما السلام بمشهدٍ منّي». [2] .

امام صادق عليه السلام علاوه بر ارائه نسخه پدرشان جهت مقابله با نسخه جناب زيد، خود نيز آن را براي متوكّل املا فرمودند. [3] .

در سند صحيفه مشهوره آمده است: صحيفه هفتاد و پنج دعا بوده، ولي نزد متوكّل يازده دعا مفقود گشته است و شصت و چهار دعا باقي مانده است. بنابر اين سخن، و صحّت آن، ده دعاي ديگر نيز از دست رفته و هم اكنون صحيفه مباركه سجّاديه مشهوره داراي پنجاه و چهار دعا مي باشد.

اين كتاب كه اوّلين نيايش نامه مكتوب جهان اسلام است، سوّمين كتاب مقدّس شيعيان بوده كه از وجود چهارمين امام معصوم صادر گرديده، پنجمين دُرّ ولايت آن را كتابت فرموده، و ششمين كتابي است كه در اسلام تأليف يافته است. اوّلين كتابت، قرآن كريم بوده كه توسّط حضرت اميرالمؤمنين علي عليه السلام انجام يافته و پس از آن، مؤلفاني همچون سلمان فارسي، ابوذر غفاري، اصبغ بن نباته، عبيدالله بن ابي رافع كتاب هايي داشته اند. [4] .

صحيفه سجّاديّه كه امام صادق عليه السلام لقب «الدعاء» به آن داده اند، [5] و امام باقر عليه السلام آن را ملقّب به «الكامل» كرده اند، [6] بعدها با عناويني همچون «الدعاء الكامل»، [7] «دعاء الصحيفة» [8] و «الصحيفة الكاملة» [9] خوانده شد، و در بين دانشمندان اسلامي به «زبور آل محمّد صلي الله عليه وآله» و «انجيل اهل بيت عليهم السلام» مرسوم گرديد. [10] .

علاّمه مولانا محمّدباقر مجلسي قدس سره علّت تسميه صحيفه سجّاديّه به زبور آل محمّد صلي الله عليه وآله و انجيل اهل بيت عليهم السلام را ذكر كرده، مي فرمايد:

«همان گونه كه خداوند اين دو كتاب را بر زبان حضرت داوود و حضرت عيسي عليهما السلام جاري ساخت، صحيفه را نيز بر زبان حضرت امام سجاد عليه السلام جاري فرمود.» [11] .

عظمت اين كتاب مقدّس، باعث گشت همگان در حراست از آن بكوشند و آن را به نسل هاي بعد، منتقل سازند. حضرت صادق عليه السلام دستور به حفظ و صيانت صحيفه را به فرزند خود، جناب اسماعيل داده، [12] و در وقت تحويل صحيفه به محمّد و ابراهيم (نوادگان امام حسن مجتبي عليه السلام) از آنان پيمان خواستند كه صحيفه را از مدينه خارج نكنند، چرا كه فتنه ها در پيش است. [13] زيد بن علي بن الحسين عليهم السلام نيز به فرزندش يحيي، دستور به حفظ و حراست از صحيفه را داده بود. [14] از اين رو عالمان بي شماري در طول تاريخ تشيّع، با تبعيّت از ائمّه اطهار عليهم السلام و اعاظم مذهب، بر حفظ و حراست و استنساخ و تكثير نسخ صحيفه سجّاديّه و همچنين دقّت نظر و تأمّل و شرح و تفسير اين كتاب ارزشمند، شخصاً اهتمام ورزيده اند.

براي نمونه شيخ شمس الدين محمد بن علي جُبَعي- جدّ شيخ بهايي و پدر شيخ عبدالصمد عاملي (عليهم الرحمة)- از مشايخي است كه صحيفه سجّاديّه را در سال 851 در نزد استادش علي بن علي قرائت كرده و او نيز از طريق شهيد اوّل آن را روايت مي كند. [15] وي كه حساسيّت خاصّي بر روايت صحيح از صحيفه داشت، صحيفه خود را از روي دستخطّ شهيد اوّل استنساخ كرده و در پايان صحيفه، صورتِ تمامي دقّت خود و پيشينيان خود را نگاشته، اين چنين مي نويسد:

«اين صحيفه را از روي دستخطّ شيخِ عالم، سعيد شهيد، محمّد بن مكي (شهيد اوّل 786 ق) استنساخ كرده، شهيد اوّل بر روي نسخه خود نوشته است: اين صحيفه را از روي دستخطّ علي بن احمد سديد (در سال 772) كتابت كرده و وي نيز بر روي نسخه خود نوشته بوده، اين نسخه را (در سال 643) از خطّ ابن سكون (م 600 ه . ق) نقل كرده ام و كوشيده ام هيچ اعرابي از آن اشتباه نشود. مگر آن كه از چشم من افتاده باشد.»

و باز شيخ شمس الدين محمّد بن علي جبعي به خطّ خود بر روي نسخه شهيد اوّل نوشته است:

«اين نسخه را با اصل آن مقابله كرده و مواضعي كه برايم روشن نبود به همان شكل نوشتم.»

پس از چندي دوباره با نسخه اي ديگر از شهيد اوّل كه در سال 776 نگاشته، مقابله مي كند.

همچنين ابن سديد نسخه خود را با نسخه نگاشته شده توسطّ سعيد، محمّد بن ادريس (م 598 ه . ق) نيز مقابله مي كند و اختلافات اندك آن را ذكر مي كند.

بر روي نسخه ابن سكون دست نوشته اي از عميدالرؤساء (م 609 ه . ق) وجود دارد، كه وي نوشته بود:

«صورت اين كتاب را براي عالم جليل القدر سيّد جلال الدين عمادالاسلام ابوجعفر القاسم بن الحسن خوانده و پس از آن با روايت بهاءالشرف مقابله كرده است».

ابن ادريس نيز بر روي نسخه خود نوشته اي دارد كه حكايت از كوشش او در نقل صحيح صحيفه مي كند. [16] .

علاّمه محمّدباقر مجلسي قدس سره، دگربار گزارشي از نسخه اي ديگر، از صحيفه سجّاديّه مي دهد. [17] نسخه اي كه شيخ زين الدين بن علي (شهيد ثاني) بر كتابت و ضبط آن كوشش نموده و آن را از روي نسخه شهيد اوّل نگاشته است. (كه شهيد اوّل از نسخه ابن سديد و او نيز از نسخه ابن سكون نقل كرده و با نسخه ابن ادريس مقابله نموده) و سپس با آن مقابله كرده و تتبع كامل نموده تا مواردي كه خطاي سهوي واقع شده، وجه صواب را ضبط نمايد و سه بار، در وقت كتابت نسخه، سال 944 و سال 954 با نسخه اصلي مقابله نموده است. [18] .

جهد و كوشش بزرگان در نقل صحيفه مباركه سجّاديّه براي ديگران، آن چنان زياد بوده كه علاّمه مجلسي درباره طرق روايت صحيفه پس از ذكر اسنادِ خود از صحيفه، مي فرمايد:

«طريق روايت صحيفه افزون بر هزاران طريق است.» [19] .

و پس از آن مي نويسد:

«روايات صحيفه بيش از آن است كه به شمارش آيد.» [20] .

سپس مي نويسد:

«هيچ شكّي نيست كه صحيفه سجّاديّه از سيدالسّاجدين عليه السلام است. چرا كه از نظر سند همانند قرآن مجيد مي باشد. (و از طريق زيديه نيز به تواتر نقل شده است.) و از حيث عبارت نيز همانند قرآن مجيد در نهايت فصاحت مي باشد و از جهت احاطه بر علوم الهيّه نيز، بسيار بر اهل معرفت واضح است.» [21] .

وي در اجازه هاي ديگر نيز، اين مطلب را تكرار مي كند و مي فرمايد:

«هيچ شكّي نيست كه صحيفه كامله از حضرت سيدالسّاجدين عليه السلام بوده، چرا كه اتيان به آن از نظر متن، فصاحت، بلاغت و شمول بر علوم الهي، از غير معصوم، غير ممكن است.» [22] .

علاوه بر محدّثان، فقها نيز به توثيق صحيفه مباركه پرداخته اند. همان گونه كه اشاره رفت، شهيد اوّل و شهيد ثاني كه هر يك، از فقيهان بزرگ بوده اند، خود بر كتابت، مقابله و تصحيح نسخ صحيفه همّت گمارده اند. شهيد ثاني در كتاب شريف شرح لمعه [23] در اَعمال روز عرفه، خواندن دعا در سرزمين عرفه را مستحب مي داند، خصوصاً دعاي امام حسين و امام سجّاد عليهما السلام (كه منظور دعاي چهل و هفتمِ صحيفه سجّاديّه است). محقّق بحراني نيز در «الحدائق الناضرة»، در اَعمال عرفه به دعاي چهل و هفتمِ صحيفه سجّاديّه اشاره دارد. [24] .

مرحوم وحيد بهبهاني، صحيفه سجّاديه را جزءِ متوني مي داند كه متن آن بر صدورش از امام معصوم گواهي مي دهد. [25] .

شيخ الفقهاء محمّدحسن نجفي رحمه الله- صاحب كتاب ارزشمند جواهرالكلام- در بحث نماز جمعه، با استناد به صحيفه سجّاديّه مي فرمايد:

«و المعلوم انَّها من السجّاد عليه السلام...». [26] .

سپس جمله «اللّهم انّ هذا المقام مقام خلفائك...» (از دعاي چهل و هشتم صحيفه سجّاديّه) را مطرح كرده، نماز جمعه را همانند قضا و حدود از مناصب امام معصوم برمي شمارد و سپس استناد بيشتري به صحيفه شريفه نموده و مي گويد:

«و فيه مواضع للدلالة علي المطلوب».

شيخ اعظم، شيخ مرتضي انصاري رحمه الله در كتاب شريف «المكاسب»، كفّاره غيبت را از حقوق مردم دانسته و برطرف شدن آن را به رضايت كساني مي داند كه از آنان غيبت شده است. سپس مي فرمايد:

«دعاي سي و نهم صحيفه و دعاي روز دوشنبه كه ملحق به صحيفه گشته، بر اين معني دلالت دارد». [27] .

آيةاللّه العظمي بروجردي رحمه الله، صدور صحيفه از امام سجّاد را، از بديهيّات دانسته و شاهد اين مطلب را اسلوب و نظم و مضامين اين كتاب گرانمايه مي داند. [28] .

كوتاه سخن اين كه، عدّه فراواني از فقهاي شيعه، بر صدور صحيفه از امام معصوم عليه السلام گواهي داده اند، مع الوصف به دو دليل در فتواي خود از آن بهره نبرده اند: اوّل آن كه اين كتاب نص بر احكام شرعيه ندارد و يا بسيار كم دارد. [29] دوّمين علّت را بايستي در اسناد آن جستجو كرد، چرا كه فقها با آن كه به صدور كلّي صحيفه از معصوم معتقداند، ولي اسناد آن را با ملاك هاي خود در اعتماد به روايت، براي فتوا مطابق نمي دانند.

حضرت امام خميني رحمه الله در اين باره مي فرمايد:

«از نظر فقها، سند صحيفه ضعيف است ولي مضمون، فصاحت و بلاغت صحيفه بسيار بالا بوده كه وثوق به صدور از طرف امام را باعث مي گردد ولي اين وثوق نمي تواند در فرد فرد فرازهاي صحيفه جاري گشته تا بتوان از نظر فقهي به آن استناد كرد.» [30] .

در كنار محدّثان و فقها، مفسّران نيز در تفسير آيات قرآن كريم به فرازهاي ادعيه صحيفه مباركه سجّاديّه تمسّك جسته اند. از جمله ميرزا محمّد مشهدي رحمه الله در تفسير «كنزالدقائق»، در تفسير آيه صد و هشتاد و سه از سوره بقره [31] به فرازي از دعاي چهل و پنجم صحيفه [32] استناد كرده و روزه امّت هاي گذشته را بيش از سي روز دانسته است. [33] .

مفسّر بزرگ، علاّمه سيّد محمدحسين طباطبائي نيز در تفسير آيه صد و شصت و سه از سوره بقره [34] به عبارت «...لك يا الهي وحدانيّة العدد...» [35] استناد مي كند. [36] .

ديگر عالمان و انديشمندان اسلامي نيز اذعان دارند كه صحيفه شريفه سجّاديّه پس از قرآن كريم و نهج البلاغه، ارزنده ترين كتاب بوده، لذا علاوه بر دقّت در نقل اين كتاب بر شرح و ترجمه آن اهتمام فراوان نموده اند. به عنوان نمونه محقّق بحراني در توصيف شيخ سليمان بن عبداللّه ماحوزي [37] مي گويد:

«وي كه از عجايب روزگار بود، روزهاي جمعه در مسجد پس از نماز، تدريس صحيفه كامله داشت و حلقه اي از فضلا و دانشمندان اطراف او را مي گرفتند و در ايّام هفته همين درس را در منزل خود برقرار مي كرد.» [38] .

البته شرح و تفسير ادعيه صحيفه سجّاديّه در مقام تدريس خلاصه نشد، بلكه ده ها تأليف نيز در شرح صحيفه كامله سجّاديّه، نگاشته شده است. مرحوم علاّمه شيخ آقابزرگ تهراني در جلد سيزدهم كتاب «الذريعة الي تصانيف الشيعة»، در صفحات 345 تا 359 به بيش از شصت شرح صحيفه سجّاديّه اشاره دارد كه خود ديده و يا يقين به وجود آن داشته است. [39] .

متأسّفانه بسياري از آن شروح هنوز به صورت نسخه هاي محدود خطّي باقي مانده است، كه جاي آن دارد در احياي اين آثار از سوي احياگران تراث شيعي اهتمام بيشتري صورت گيرد.

ترجمه صحيفه، ديگر همّتي بود كه عاشقان و دل باختگان زبور آل محمّد صلي الله عليه وآله، به آن همّت گماشتند، مي توان گفت در سال هاي اخير، نهضت ترجمان متون مقدّس در كشور ما صورت گرفته، مع الوصف هنوز ترجمه اي درخور توجّه، از صحيفه سجّاديّه به بسياري از زبان هاي زنده دنيا صورت نپذيرفته است.


پاورقي

[1] دعاي بيست و يكم صحيفه سجّاديّه.

[2] در پايان سند مشهوره نيز آمده است: «... بمشهد منّي».

[3] ثم املي عليَّ ابو عبداللّه عليه السلام الادعية... قال: عليَّ سيّدي الصادق ابو عبداللّه جعفر بن محمّد، قال: املي جدّي علي بن الحسين عليابي محمّد بن عليّ عليهم السلام بمشهد منّي. (سند صحيفه مشهوره).

[4] معالم العلماء»، ابن شهرآشوب، تحقيق علاّمه سيّد محمدصادق بحرالعلوم، چاپ قم، ص 38.

[5] ثم قال (ابو عبداللّه) لابنه: قم يا اسماعيل فأتني بالدعاء الذي...» (سند صحيفه). در اينجا امام صادق عليه السلام به صحيفه، كه نزد فرزندشان اسماعيل گذارده بودند، عنوان «الدعاء» داده اند.

[6] فأخرجت اليه دعاء أملاه عليّ ابو عبداللّه عليه السلام، و حدّثني انّ اباه محمّدًا عليه السلام املاه عليه و كان يدعو به و يسميه «الكامل»). (الصحيفة السجّاديّة، به اهتمام سيّد محمّدحسين حسيني جلالي، ص 250).

[7] اين عنوان را يحيي به صحيفه داده است: «...فَقَال: أَمَا لَأُخْرِجَنَّ إِلَيْكَ صَحِيفَةً مِنَ الدُّعَاءِ الْكَامِلِ». (سند صحيفه مشهوره).

[8] متوكل بن عمير بن المتوكّل روي عن يحيي بن زيد دعاء الصحيفة». (رجال النجاشي، علي النجاشي الاسدي، تحقيق آيةاللّه سيّد موسي شبيري، چاپ قم، ص 426).

[9] ابن شهرآشوب صحيفه را ششمين كتاب عالم اسلام دانسته و آن را با عنوان «الصحيفة الكاملة» نام مي برد: «...ثمّ الصحيفة الكاملة عن زين العابدين.» (معالم العلماء، ص 38).

[10] لقب «زبور آل محمّد صلي الله عليه وآله» توسّط ابن شهرآشوب، در معالم العلماء، صفحه 160 اشاره شده و لقب «انجيل اهل بيت عليهم السلام» را امير ماجد حسيني دشتكي، در اجازه اي كه به محمد شفيع دشتي، براي نقل صحيفه در سال 1087 داده، اشاره كرده است. (بحارالانوار، اسلاميه - ايران، ج 110، ص 95).

[11] بحارالانوار، ج 110، ص 61.

[12] ثمّ قال (ابو عبداللّه) لابنه قم يا اسماعيل فأتني بالدعاء الّذي أمرتك بحفظه و صونه. (سند صحيفه).

[13] فقال: لا تخرجا بهذا الصحيفة من مدينة...» (سند صحيفه).

[14] فَقَالَ (يَحْيي): أَمَا لَأُخْرِجَنَّ إِلَيْكَ صَحِيفَةً مِنَ الدُّعَاءِ الْكَامِلِ مِمَّا حَفِظَهُ أَبِي عَنْ أَبِيهِ وَ إِنَّ أَبِي أَوْصَانِي بِصَوْنِهَا وَ مَنْعِهَا غَيْرَ أَهْلِهَا...» (سند صحيفه مشهوره).

[15] بحارالانوار، ج 107، ص 213.

[16] بحارالانوار، ج 107، ص 211 و 212.

[17] بحارالانوار، ج 108، ص 133.

[18] اين نسخه هم اكنون به شماره موقّت 10844، در كتابخانه آيةاللّه العظمي نجفي مرعشي قدس سره نگهداري مي شود.

[19] الي غير ذلك من الطريق الكثيرة التي تزيد علي الالاف و الالوف...» (بحارالانوار، ج 110، ص 47).

[20] بحارالانوار، ج 110، ص 59.

[21] بحارالانوار، ج 110، ص 59.

[22] بحارالانوار، ج 110، ص 66.

[23] الروضة البهية في شرح اللمعة الدمشقية، تعليق علاّمه سيّد محمّد كلانتر، ج 2، ص 273.

[24] و من المستحب الدعاء في هذا اليوم ايضًا بدعاء الحسين عليه السلام و هو مشهور و دعاء ابنه زين العابدين عليه السلام في الصحيفة الكاملة.» (الحدائق الناضرة، محقق بحراني، تحقيق علاّمه محمّدتقي ايرواني، چاپ قم، ج 16، ص 390).

[25] الفوائد الرجالية، ص 60.

[26] جواهر الكلام، تحقيق علاّمه عباس قوچاني، چاپ قم، ج 11، ص 158.

[27] المكاسب، ج 1، ص 338.

[28] لا يخفي ان كون الصحيفة من الامام من البديهيات و هي زبور آل محمّد صلي الله عليه وآله يشهد بذلك اسلوبها و نظمها و مضامينها الّتي يلوح منها آثار الإعجاز». (البدر الزاهر في صلوة الجمعة و المسافر، ص 25).

[29] علاّمه ابراهيم بن محمّد ثقفي در كتاب الغارات، ج 2، ص 950، (تحقيق سيد جلال الدين محدث، چاپ بهمن) به اين دليل اشاره دارد. وي مي گويد: «قد وصلت الينا ايضًا كتب كثيرة قد الّفت و جمعت في زمانهم عليهم السلام نذكرها هنا و هي ثلاثة اقسام: الاول ما هو عندنا معتمد ثابت و لم ننقل منه لقلّة ما فيه من نصوص الاحكام الفرعية النظرية، فمنها الصحيفة الكاملة عن مولانا علي بن الحسين عليه السلام فقد كتبها الباقر عليه السلام و اخوه زيد بخطهما و قوبلت و اسانيدها مشهورة...».

[30] المكاسب المحرّمة، ج 1، ص 320.

[31] يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَي الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ».

[32] ثُمَّ آثَرْتَنَا بِهِ عَلَي سَائِرِ الْأُمَمِ، وَ اصْطَفَيْتَنَا بِفَضْلِهِ دُونَ أَهْلِ الْمِلَلِ، فَصُمْنَا بِأَمْرِكَ نَهَارَهُ، وَ قُمْنَا بِعَوْنِكَ لَيْلَهُ...».

[33] كنز الدقائق، ج 1، ص 423.

[34] وَ إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحِيمُ».

[35] دعاي بيست و هشتم صحيفه سجّاديه.

[36] الميزان، ج 1، ص 409.

[37] مرحوم وحيد بهبهاني در كتاب «تعليقة علي منهج المقال» صفحه 13، شيخ ماحوزي را اين گونه توصيف مي كند: «فردي فاضل، كامل، محقّق، موفّق و فقيهي بود كه در عصر و زمان، بسيار كمياب است.»

[38] لؤلؤة البحرين، ص 10.

[39] حجةالاسلام و المسلمين سيّد محمّدحسين حسيني جلالي، در مقدّمه صحيفه سجّاديه از صفحه 34 تا صفحه 66، به تنظيم سال شمار صحيفه پرداخته و در آن به پنجاه و سه شرح اشاره دارند. همچنين محقّق گرامي آقاي حسين درگاهي در كتابي به نام «كتابنامه صحيفه سجّاديه»، و جناب آقاي سيّد محمّدحسين حكيم در كتاب «نسخه هاي خطي، شروح و ترجمه هاي صحيفه سجّاديّه»، به شروح و ترجمه هايي اشاره كرده اند.