بازگشت

صحيفه رابعه سجاديه، تدوين حاج ميرزا حسين


ابن محمّد تقي نوري متوفّي در سنه 1320 هجريّه قمريّه

وي در شب پنجشنبه 27 جمادي الآخرة رحلت كرد، و غير از آنچه كه در سائر صحيفه ها وارد شده است مقدار 77 دعا جمع آوري نموده است. [1] .

مرحوم محدّث نوري در صحيفه خود پس از حمد و ثناي خدا و صلوات بر رسول مختار و آل او گويد:

بنده گنهكار زشت كردار: حسين بن محمّد تقي نوري طبرسي چنين مي گويد كه: اين مجموعه رائقه لطيفه و صحيفه رابعه شريفه اي است كه من آن را از أدعيه مباركه سجّاديّه ـ كه بر انشاء كننده آن هزاران تحيّت باد ـ گرد آورده ام، از آن دعاهائي كه نه در صحيفه موصوفه در ميان علماء اسلام گاهي به اُخْت القرآن، و گاهي به زبور آل محمّد عليهم السلام موجود است و نه در صحيفه ثانيه كه آن را عالم جليل محدّث حرّ عاملي جمع آوري كرده، و نه در صحيفه ثالثه اي كه آن را فاضل ماهر خبير آقا ميرزا عبدالله اصفهاني رحمهما الله گرد آورده از آنچه كه در دو صحيفه پيشين موجود نبوده است، و ايشان بر شيخنا الحرّ رحمه الله طعن زده است كه: وي ادّعاي استقصاء نموده با وجودي كه از دستش أدعيه بيشماري ساقط گرديده؛ و بنابراين آنچه را كه به آن از أدعيه ساقطه برخورد كرده است آورده است، و پنهان بوده بر او (آقا ميرزا عبدالله) همان گونه كه بر شيخ حرّ نيز پنهان بوده آنچه كه جستجو كننده بر آن دست مي يابد. و من اگر چه از اسب سواران پيشتاز اين ميدان نبوده ام إلّا أنّ السّهَي الّتِي اسْتَصْغَرَتْهُ الْعُيُونُ تَتَحَرّكُ كُلّمَا سَارَ الْفَرْقَدَانِ. «مگر آنكه ستاره سُها كه چشمها آن را كوچك مي پندارد تحرّك مي نمايد هر كجا كه فرقدان به گردش درآيند.» [2] .

پس از اين مقداري از أدعيه را از مصادر مختلف حتّي بعضي از أدعيه شعريّه را كه به آن حضرت نسبت داده شده است و از جهت عربيّت و أدبيّت ضعيف مي باشد ذكر نموده است [3] و در پايان كتاب گويد:

اين آخرين موردي بود از آنچه كه در جمع أدعيه سجّاديّه اراده نموده بوديم ـ عَلَي مُنْشِيهَا ألْفُ سَلاَمٍ وَ تَحِيّةٍ ـ كه از آن دو صحيفه كريمه كه متمّم صحيفه مباركه معروفه بودند، ساقط گرديده بود.

و ما اشاره به مأخذ آنها نموديم، و اساتيدي را كه بر طريق روايت آنها دست يافتيم ذكر نموديم و غالب آنها بلكه همگي آنها را ـ إلاّ مَا شَذّ مِنْهَا ـ از كتب معتبره مُعَوّلَةٌ عَلَيْهَا مأخوذ گرديده است.

عليهذا نبايد بر ما ايراد شود ايرادي را كه صاحب صحيفه ثالثه بر صاحب ثانيه نموده بود از عدم ذكر مأخذ و خارج بودن مذكورات او از حدّ مَسانيد. و غرض او طعنه بر بعضي از أدعيه او بود كه ذكر نموده بود، در حالي كه از براي آنها در كتب اصحاب عين و أثري نبود، مانند مُنَاجَاتِ خمسة عشر، وگرنه اغلب أدعيه اي را كه آورده بود، در كتب معروفه مذكور بود.

و پنهان نماند كه اگر اين مثل معروف نبود: كَمْ تَرَكَ الأوّلُ لِلآخِرِ. «چه بسيار از علومي است كه بيان آن را پيشينيان براي پسينيان باقي مي گذارند.» تحقيقاً پس از كوشش و سعي اين دو عالم متبحّر با وجود آنكه كُتُبي و أعواني همراه داشته اند، براي اين بنده كوتاه و قاصر و مبتلا به شرّ زمانها در شرّ شهرها و مساكن از مساكن اهل ايمان، باقي نمي ماند چيزي كه بتواند التقاط و جمع آوري كند.

از خداوند مسئلت داريم كه خودش حفظ فرمايد، و توفيق دهد، و مرافقت أبرار را روزي فرمايد! و اين صحيفه شريفه را در ديوان حسنات ثبت نمايد، روزي كه خوبان از بَدان جدا مي گردند. [4] .


پاورقي

[1] «الذّريعة»، ج 15 ص 20 شماره (98).

[2] در لغت نامه دهخدا در ج 26، مادّه س ه ا آمده است: سُهَا (سُ) ستاره معروف باريك در بنات النّعش و آن متّصل است با ستاره دوم از سه ستاره بنات (غياث) (انندراج). ستاره اي است ريزه و بسيار خفي در بنات النّعش صغري (منتهي الارب). ستاره اي است در نهايت خردي نزديك كوكب دوم از دو كوكب ذنب دبّ اكبر، و نور چشم را بدان امتحان كنند.

و أيضاً در همين لغت نامه ج 32 ص 186 و ص 187 آورده است: فرقدان [فَ قَ ] فرقدين دو ستاره درخشان در صورت دبّ اصغر و آن را به فارسي دو برادران گويند (يادداشت به خطّ مؤلّف). و بدان دو در مساوات و عدم مفارقت مثل زنند و يكي را «أنور الفرقدين» و ديگري را «أخفي الفرقدين» نامند (يادداشت به خطّ مؤلّف). دو كوكب نزديك اند در شمار كواكب بنات النّعش (صبح الاعشي قلقشندي ج 2، ص 164).

[3] از باب مثال دعاي ص 25 كه آن را بنابر نقل از كتاب «سعادات» ذكر كرده است، و دعاي ص 27 را كه از خطّ بعضي از فضلاء آورده است و أدعيه شعري او را كه در ص 143 به بعد ذكر نموده است و مرحوم امين در صحيفه خامسه آنها را از جهت عربيّت محكوم مي نمايد.

[4] «صحيفه رابعه»، محدّث نوري، ص 2 و ص 3 و أيضاً ص 145 و ص 146.