بازگشت

نثر صحيفه سجاديه


نثر صحيفه در غالب دعاها، نثر مسجع است، ولي نه نثر مسجعي كه از روي تكلف و تصنع باشد بلكه نثري ساده و شيواست. كلمات متن، واژه هايي ساده و رايجند و انتخاب هر كلمه به طور طبيعي با معني و مصداق آن تناسب دارد. هرگز كلمات مهجور در متن دعاها ديده نمي شود.

اگر كسي امروزه بخواهد از سر صدق و اخلاص با خدايش سخن بگويد، در صورتي كه دانش و معرفتش به حد دانش و معرفت امام سجاد (ع) برسد، بدون ترديد به همان گونه سخن خواهد گفت. به بيان ديگر امام سجاد (ع) در دعاها تنها مطابق با زمان خود سخن نگفته است، بلكه كلامش سازگار با همه ي زمان ها و براي همه نسل ها قابل فهم و استفاده است. [1] .

نثر صحيفه رنگ و ويژگي دوره خاصي را ندارد تا در دوره ي ديگر كهنه شود. نثري است كه هر كس در هر دوره اي به هر ميزان كه معرفت داشته باشد مي تواند به اندازه ي توان از آن بهره مند گردد.

در دعاهاي صحيفه، گاهي از قرآن كريم اقتباس شده است به گونه اي كه بافت سخن به هم نمي خورد و آهنگ آن آشفته نمي شود. مثلا:

«الحمد لله الذي لو حبس عن عباده معرفه حمده علي ما أبلاهم من مننه المتابعه أسبغ عليهم من نعمه المتظاهره لتصرفوا في مننه فلم يحمدوه و توسعوا في رزقه فلم يشكروه و لو كانوا كذلك لخرجوا من حدود الانسانيه الي حد البهيمه فكانوا كما وصف في محكم كتابه [ان هم الا كالأنعام بل هم أضل سبيلا] (دعاي 8/1) مردم غافل از خدا به حقيقت حيوان بلكه گمراه تر از حيوانند.

در اين فراز از دعا اين گونه بيان شده كه حمد و شكر، نعمت هايي اند كه خداوند به انسان داده است و اگر چنين نبود، انسان از نعمت ها استفاده مي كرد بي آن كه سپاس

بگويد، در نتيجه مقامش تنزل مي يافت و مانند چارپايان مي شد. همان گونه كه امام علي (ع) در نامه اي كه به عثمان بن حنيف انصاري مي نويسد، اشاره مي كند كه من اين چنين نيستم كه مانند حيوان پس از خوردن بخوابم بلكه...


پاورقي

[1] «مخائيل نعيمه» متفكر، اديب و شاعر عارف مسلك معاصر، دعاي بلندي دارد كه به صورت كتابي با عنوان «نجوي الغروب» به چاپ رسيده است. با دقت در سبك اين دعا درمي يابيم كه قطع نظر از درون مايه ها و ظرافت هاي ادبي ديگر، از حيث كلمات و سبك، مانند صحيفه ي سجاديه است. يعني اديب و متفكري مانند ميخائيل نعيمه وقتي كه مي خواهد زيباترين دريافت هاي خود را در قالب دعا بيان كند، همان كلمات و شيوه امام سجاد (ع) را به كار مي برد. شايد كسي بگويد اين طبيعت دعاست كه براي هميشه سبك واحد داشته باشد و داراي كلمات يكسان باشد. در جواب خواهيم گفت كه چنين نيست به عنوان مثال در ادب فارسي دعاي قديم داراي كلمات و سبك قديم است و در دوره ي معاصر سبك و كلمات ويژه خودش را دارد.