بازگشت

زبان دعا ترجمان فطرت


فقر عين ذات و حقيقت داعي و غنا حقيقت مدعو، خداوند متعال، است، پس ذات و فطرت انسان بر فقر استوار شده است، لذا احساس فقر و نياز احساسي فطري است. اساسا دعا رويكرد وجه وجودي بياني فقير به غني مطلق و زبان دعا همين وجه وجودي است. اين كه فطرت انساني فقط در پي طلب و جستن - خدا جويي، حقيقت جويي، فضيلت طلبي، زيبا طلبي و... - است به جهت اين است كه فطرت و ذات انسان عين فقر است و چون موضوع طلب ها و جستن هايش را فقط در خدا مي يابد و دعا نيز چيزي جز خواستن از خداوند متعال نيست، معلوم مي شود كه زبان دعا در واقع زبان فطرت و ترجمان آن است.

تمام دعاهاي بدون استثنا و تمام درخواست ها از خداوند متعال آن گاه كه حقيقي باشد به نحوي بيان همين فقر و نقص وجودي است كه با رو نمودن وجهي از آينه فقر به سوي خداوند - غني مطلق - رحمت الهي را مي جوييم كه با انعكاس وجهي از ذات اقدس آن غني در آن آينه، صفحه آينه ي فقر منقوش به وجهي از غنا گردد و تصويري مجازي و ظلي از غنا در آن منعكس گردد.

سراسر صحيفه سجاديه بيان رويكرد آينه فقر و انعكاس است. به بيان ديگر زبان دعا در آن صحيفه از طرفي بيان فقر وجودي داعي و از طرف ديگر شهود غنا به قدر سعه وجودي

داعي و از جهت سوم اظهار چگونگي ربط بين فقير و غني است. هر فقره از صحيفه سجاديه به طور ضمني يا صريح يكي از اين سه را بيان مي كند.

امام سجاد (ع) در دعاي 13 چنين ظهور پيدا مي كند: «اللهم يا منتهي مطلب الحاجات و يا من عنده نيل الطلبات... تمحدت بالغناء عن خلقك و انت اهل الغني عنهم و نسبتهم الي الفقر و هم اهل الفقر اليك، فمن حاول سد خلته من عندك رام صرف الفقر عن نفسه بك...» (دعاي 13، ص: 71).

... «لك يا الهي وحدانيه ي العدد و ملكه ي القدره ي الصمد... و من سواك مرحوم في عمره مغلوب علي امره مقهور علي شأنه...» (دعاي 28، ص: 138)

«... و بفقري اليك و غناك عني فاني لم اصب خيرا قط الا منك و لم يصرف عني سوء قط أحد غيرك...» (دعاي 48، ص: 243 (. «اللهم... و زدني اليك فاقه ي و فقرا...» (دعاي 47، ص: 236).