بازگشت

نظام تربيتي صحيفه سجاديه


يكي از گنجينه هاي گرانبهاي اسلامي كه مجموعه اي از معارف الهي را در خود گنجانده، صحيفه كامله سجاديه است. اين مجموعه نوراني اگرچه در قالب دعا و تضرع به درگاه حضرت باري تعالي ارائه شده است، ولي يك نظام جامع تربيتي و تزكيتي را در خود دارد و با اندك تأمل و تعمق، مي توان اين نظام تربيتي را بر روي صفحه كاغذي ترسيم كرد.

نظامي را كه سيد ساجدين علي بن الحسين (ع) براي رشد و كمال انسان ارائه مي دهد، با توجه به شناخت عميق و همه جانبه اي كه از انسان دارد، آن را طراحي مي كند. بر مبناي تعريفي كه امام سجاد (ع) از انسان دارد دست او را مي گيرد و گام به گام به سمت تعالي پيش مي برد.

نظام تربيتي صحيفه سجاديه ويژگي هايي دارد كه توجه به اين برجستگي ها مي تواند نياز ما و جامعه ما را به اين منشور انسان ساز مشخص كند.

نخستين ويژگي نظام تربيتي در صحيفه سجاديه همراهي و هم آوايي با فطرت است.

امام سجاد (ع) در هر شرايط و با هر تعبير و يا از هر معنا و مفهومي كه سخن گفته است همه آنها را از موضع و جايگاه فطرت بيان داشته است.

از ديگر ويژگي هايي كه در نظام تربيتي صحيفه وجود دارد اين است كه انسان را به اين نقطه مي رساند و به او اين تنبه را مي دهد كه با همه تواتمندي ها و استعدادهاي سرشار و امتيازات بسياري كه نسبت به ساير موجودات عالم دارد به شدت سرتاسر وجودش را فقر و نياز پر كرده است. در اين نظام تربيتي به انسان مي آموزند كه وجود تو قائم به غير است و از اين جهت تو با ساير موجودات عالم هيچ تفاوتي نداري و فقر وجودي در ذات عالم امكان و ممكنات قرار گرفته است. غني با لذات، واجب الوجودي مي باشد كه هستي ما به اراده و مشيت او بستگي دارد. اينكه نظام تربيتي حضرت سجاد (ع) در شكل و شمايل دعا عرضه مي شود همين هدف را تعقيب مي كند تا انسان را به اين نقطه نوراني برساند چون اساس دعا و مبناي نيايش چيزي جز اظهار فقر و ابراز نياز در مقابل غني مطلق نيست و لذا در جاي جاي صحيفه سجاديه اين معنا موج مي زند و از خداوند مي خواهد كه «و زدني اليك فاقة و فقرا» [1] خدايا فقر و تهيدستي مرا نسبت به خودت بيشتر كن.

از ويژگي هاي ديگر نظام تربيتي صحيفه سجاديه، تحريك غريزه كمال جويي و كمال خواهي انسان است؛ همه تلاش آموزگار اين مكتب در جهت ايجاد عشق مقدس متمركز مي شود تا شوقي مؤكد و شوري مطهر، فضاي جان را فرا بگيرد و او را بر بال عشق بنشاند و به سمت هدف بالا ببرد و اين كار از طريق تفسير زندگي و تبيين جايگاه انسان در نظام آفرينش انجام مي گيرد.

به يك معنا، دعا چيزي جز عشق نيست. عشق به معشوق بي نياز، عشق به رفع نقص ها و حركت به سوي كمال. آنگاه كه عاشق حضرت حق، با ريختن قطره اشك در نيمه شب اوج محبت و عشق خود را در پيشگاه معشوقش به نمايش مي گذارد، زيباترين صحنه ابراز نياز را به وجود مي آورد. چنانكه امام سجاد (ع) فرمود:

«ما من قطرة احب الي الله عزوجل من قطرتين: قطرة دم في سبيل الله، و قطرة دمعة في سواد الليل لا يريد بها عبد الا الله عزوجل» [2] .

در پيشگاه خداوند متعال، هيچ قطره اي دوست داشتني تر از دو قطره نيست. قطره خوني كه در راه خدا ريخته شود و قطره اشكي كه در تاريكي شب براي خداوند از چشمي فروغلطد.

نظام تربيتي صحيفه سجاديه به شاگردان مكتبش مي آموزد كه كمال را بايد در پرتو ايمان به خداي سبحان بدست آورد و به هر اندازه كه درجات ايمان افزايش پيدا كند، انسان به همان اندازه پله هاي بيشتري از نردبان كمال را طي كرده است و لذا امام سجاد (ع) در نخستين فراز از دعاي «مكارم الاخلاق» از خداوند مي خواهد تا ايمانش را به كامل ترين درجات آن برساند و عرض مي كند:

«اللهم.. و بلغ بايماني اكمل الايمان» [3] .

در فراز ديگري از همين دعا از خداوند تقاضا مي كند كه اگر لحظات عمرش در جهت اطاعت از فرمان هاي الهي نباشد، طبعا شيطان بر سر راه كمال او مانع گرديده و مسير عشق به حضرت محبوب را بسته است، در چنين شرايطي از او مي خواهد تا جانش را بگيرد:

«و عمرني ما كان عمري بذلة في طاعتك، فاذا كان عمري مرتعا للشيطان فاقببضني اليك قبل ان يسبق مقتك الي او سيتحكم غضبك علي» [4] .

خداوندا، تا هنگامي كه عمرم در اطاعت از تو صرف گردد مرا زنده بدار و هرگاه عمرم چراگاه شيطان شود، جان مرا بگير و به سوي خود ببر. پيش از آنكه كينه و دشمني تو متوجه من شود يا خشم تو بر من مسجل گردد.


پاورقي

[1] صحيفه سجاديه / دعاي 47.

[2] بحارالانوار / ج 93 / ص 323.

[3] بحارالانوار / دعاي 20.

[4] صحيفه كامله سجاديه / دعاي بيستم.