بازگشت

اعتبار صحيفه از جهت متن


ميرداماد (م 1041 ه) مي گويد: «در انجيل اهل بيت و زبور آل محمد عليهم السلام رموزي آسماني و الفاظي الهي و اسلوبي و حياني و جلوه هاي فرقاني يافت مي شود.» [1] .

سيد علي خان مدني (م 1120 ه) مي نويسد: «صحيفه ي سجاديه، نمادي از علم الهي است و بوي معطر كلام نبوي از آن استشمام مي شود. بايد چنين باشد، چرا كه پاره اي از نور مشكات رسالت و نفحه اي از شميم بوستان امامت است. تا آنجا كه - از جهت اشتمال بر انوار حقايق معرفت و ميوه هاي باغهاي حكمت - با وحي آسماني و صحف عرشي و ملكوتي مانندش دانسته اند.» [2] .

مولي محمد تقي مجلسي (م 1070 ه) مي گويد: «بي شك صحيفه كامله سجاديه، اثر مولايمان سيد الساجدين است، چرا كه محتواي آن و فصاحت و بلاغتش و اشتمالش بر علوم الهي، به گونه اي است كه جز معصوم نمي تواند گوينده ي آن باشد. خداي رب العالمين را سپاس و ستايش مي كنيم بر اين نعمت جليل و عظيمي كه به ما شيعيان اختصاص يافته است.» [3] .

وي بعد از ذكر طرق روايتي فراوان براي صحيفه مي گويد: «اما صحيفه از حيث عبارت، واضح تر و روشن تر از آن است كه به بيان آيد. اين كتاب - همانند قرآن مجيد - در اوج فصاحت است. از جهت مشتمل بودنش بر علوم الهي نيز بر كسي كه كمترين اطلاعي از علوم دارد، روشن و واضح است.» [4] .

در اعتبار صحيفه همين بس كه محدثان بزرگ و مصنفان حديث، آن را معتبر دانسته و در كتب خود از آن نقل مي كنند؛ شخصيت هايي چون شيخ الطائفه طوسي (م 460 ه) در كتابهاي مصباح المجتهد كبير و صغير خود، شيخ قطب الدين راوندي (م 573 ه) در كتاب سلوة الحزين و تحفة العليل، سيد علي ابن طاوس (م 664) در كتب دعايي خود، شهيد اول محمد بن مكي (م 786 ه) در كتاب المزار، ابراهيم بن علي كفعمي (م 905 ه) در بلد الامين و شخصيتهاي برجسته ي ديگر. اين همه نقل، شاهد صادقي است بر صحت انتساب متن اين اثر به امام عليه السلام از ديد بزرگان و شخصيت هاي شيعه.


پاورقي

[1] شرح صحيفه سجاديه، ص 55.

[2] رياض السالكين، ج 1 ص 51.

[3] بحارالانوار ج 110، ص 66، وي اين مطلب را در ضمن اجازه اي به تاريخ 1064 ه ايراد كرده است.

[4] بحارالانوار، ج 110، ص 59، صورت 41.