بازگشت

صحيفه ي سجاديه


[...] عنوان صحيفه ي سجاديه به معني «كتاب سجاد» است. سجاد يكي از القاب زين العابدين است، به معني «كسي كه به طور دائم در نماز و دعا به سجده مي رود.» اين كتاب اغلب با عنوان صحيفه ي كامله ي سجاديه - كتاب «كامل» سجاد - نيز ناميده مي شود. به نقل از سيد علي خان شيرازي، مفسر صحيفه سجاديه، واژه ي كامله نشان دهنده ي كمال سبك و مضمون اين كتاب است. برخي منابع ديگر، دليل افزوده شدن اين صفت را متمايز ساختن اين اثر از كتاب ديگري مي دانند كه نسخه ي ناقص صحيفه محسوب شده و در ميان زيدي ها رايج و شناخته شده است. اما با توجه به شيوه ي استفاده از اين واژه در مقدمه ي اثر، چنين احتمالي كمرنگ تر مي شود. (بند 20) [1] . صحيفه با عناوين احترام آميز ديگري چون «خواهر قرآن»، «انجيل اهل بيت»، و «مزامير آل محمد» نيز خوانده مي شود طبق روايات و احاديث شيعه، زين العابدين مناجات هاي خود را جمع آوري كرده و به فرزندان خود به خصوص محمدباقر و زيد آموخت. پس از مدتي اين كتاب به طور گسترده اي ميان مذاهب مختلف شيعه رواج پيدا كرد. صاحب نظران علم حديث متن اين كتاب را متواتر مي دانند. [2] به عبارت ديگر، متن اين كتاب از همان ابتدا مورد شناخت عموم بوده و به اشكال و طرق مختلف دست به دست شده و انتقال يافته است. ولي اصالت و صحت اين اثر هرگز زير سؤال نرفته است.

اما به هرحال، ترتيب و نحوه ي قرارگيري مناجات ها به شكلي است كه به ما اجازه مي دهد با اطمينان كامل، خط تمايزي ميان پنجاه و چهار مناجات تشكيل دهنده ي پيكره ي اصلي كتاب، مناجات هاي اضافه ي تشكيل دهنده ي ضمايم پانزده گانه (از جمله ادعيه روزهاي هفته) ، و پانزده مناجات يا «دعاهاي زير لب»، قائل شويم. تازگي و طراوت و وحدت مضمون و سبكي را كه به طور غيرقابل انكاري در پنجاه و چهار مناجات اصلي وجود دارد در بخش هاي افزوده شده ي ديگر به خصوص مناجات ها نمي توانيم ببينيم، چرا كه هنرمندي و نظم و ترتيب آگاهانه ي اين مناجات ها به نحوي است كه وجود ويراستاري را در اين ميان به ذهن مي آورد. گفته مي شود كه ضمايم توسط شمس الدين محمد بن مكي، معروف به شهيد اول - نگارنده شهير كتاب اللمعة الدمشقية در علم حقوق (فقه) كه در سال 786/1384 در حلب كشته شد - جمع آوري و به كتاب افزوده شده است. [3] پانزه مناجاتي كه در چندين ويراست جديد صحيفه افزوده شده اند، نيز به نظر مي رسد كه توسط علامه محمدباقر مجلسي (وفات 9 - 1968 : 1110 يا 1111) - نويسنده ي مجموعه ماندگار و جاويدان حديث شيعه، بحارالانوار - به صحيفه اضافه شده باشند. [4] .

علاوه بر مناجات هاي اصلي صحيفه، مناجات هاي بسيار ديگري نيز از امام زين العابدين وجود دارند كه توسط محققين مختلف به همراه مناجات هاي اصلي ر مجموعه هايي به عناوين «صحيفه ي دوم»، «صحيفه ي سوم» و به همين ترتيب جمع آوري شده اند. صحيفه ي دوم كه از نظر حجم مطالب تقريبا به اندازه ي صحيفه ي اصلي است با عنوان «خواهر» صحيفه توسط محمدبن الحسن الحر العاملي (وفات 3- 1104/1692) ، نويسنده ي كتاب معروف وسائل الشيعه در سال 1053/1643، جمع آوري گرديد. [5] صحيفه ي سوم نيز توسط نگارنده ي كتاب رياض العلماء، ميرزا عبدالله پسر ميرزا عيسي تبريزي معروف به افندي و شاگرد علامه مجلسي، تدوين شد. طولاني ترين نسخه ي به چاپ رسيده از صحيفه، كتاب الصحيفه السجادية الخامسه (پنجمين صحيفه ي سجاديه) مي باشد كه توسط محسن الامين، نويسنده ي معروف و معاصر كتاب عيان الشيعه، گردآوري شده است. [6] اين نسخه از صحيفه شامل تمام مناجات هاي موجود در صحيفه هاي پيشين مي باشد كه از اين ميان 130 مناجات مربوط به صحيفه هاي اول و دوم بوده و 52 مناجات نيز به آنها افزوده شده است. [7] كنستانس پدويك [8] در مطالعات دلسوزانه خود در مورد كتب ادعيه ي اسلامي و عبادات مسلمانان از نسخه ي كامل و نهايي صحيفه ي پنجم كه بيش از ششصد صفحه دارد استفاده كرد.

هر گونه تلاش جدي براي به دست آوردن دلايل تاريخي بر صحت هر كدام از مناجات ها و ادعيه ي موجود در تمام ويراست هاي صحيفه كه مبتني بر بررسي هاي انتقادي جديد نيز بايد باشد، وظيفه اي دشوار است كه در آن مسائل مهم و عمده اي نيز بايد مورد توجه قرار گيرند. نتيجه ي چنين بررسي اي - البته اگر كسي بتواند با مطالعه ي ساير متون قديمي تصميم گيري و قضاوت كند - احتمالا چنين است كه، پس از سالها تلاش سخت و طاقت فرسا تنها يك دسته فرضيه در اختيار داريم كه با درجات گوناگوني مورد شك و ترديد قرار دارند. اين موضوع مي تواند براي محققين غربي و مسلمانان امروزي، كه هر دو گروه به هر صورت هيچگونه دخالت و ارتباط مشخصي با مضامين و آموزه هاي صحيفه ندارند، جالب توجه باشد. اما شيوه ي بيشتر مسلمانان بر اين است كه به مضمون و محتواي متوي كه به صورت احاديث و روايات باشند توجه مي كنند و چندان توجهي به اينكه براساس «حقايق تاريخي» چه كسي واقعا آن متن را نوشته، از خود نشان نمي دهند. در اين رابطه مي توان به جمله ي معروف علي اشاره كرد كه: «به آنچه گفته شده است توجه كن و نه به اين كه چه كسي آن را گفته است، زيرا تنها حقيقت بودن يا نبودن كلمات است كه واقعا اهميت دارد.» با عنايت بر اين نظر اگر نويسنده ي صحيفه ي كامله، امام سجاد نبوده باشد، نويسنده ي آن در هر صورت يك مقام و مرجع معنوي است و يا جايگاهي در اين سطح دارد. با توجه به تمام اين مطالب، دوباره به نقطه ي آغازين بازمي گرديم كه: با اثري روبرو هستيم كه والاترين الهامات را به روح و جان مسلمانان عرضه مي كند.

اما به هر صورت مي توانيم از اين نكته خرسند باشيم كه متن اصلي صحيفه كه قرنها احاديث و روايات شيعه آن را منتسب به زين العابدين مي دانند، در اختيار ماست. يعني ديگر، در پنجاه و چهار دعاي صحيفه، زين العابدين را در برابر داريم كه بيش از هزار سال است در ميان شيعيان شناخته شده است و به شكل گيري وضعيت ويژه ي مذهب شيعه تا به امروز كمك شاياني كرده است. شايد محققين سرانجام به اين نتيجه برسند كه زين العابدين، «حقايق تاريخي» با زين العابدين احاديث و روايات متفاوت است، اما اين نتيجه گيري نيز در حد يك نظريه باقي خواهد ماند، چرا كه آزمايش مجدد واقعيت هاي تاريخي غيرممكن است و همچنن اين واقعيت ها به اندازه ي ادبيات نمي توانند مورد تفسير قرار بگيرند. پذيرش يا عدم پذيرش صحيفه سجاديه به عنوان يك اثر كاملا اصيل توسط مورخين، تغييري در تأثير حقيقي و غيرقابل انكار زين العابدين و صحيفه بر اسلام در طول قرون متمادي نخواهد داشت و تصور نيز نمي شود كه بتواند تغييري در تداوم تأثير آن بر مسلماناني كه تاكنون اين اثر را مي خوانند ايجاد كند. زين العابدين «واقعي» آن كسي است كه در پس واژه هاي اين كتاب قرار دارد. [...]


پاورقي

[1] براي نظر اول، قس، سيد عليخان، رياض السالكين، شرح بر مقدمه ي صحيفه، بند 20؛ براي نظر دوم، قس آقا نجفي در مقدمه اش بر صحيفه كه در پانوشت بعد ذكر مي شود.

[2] قس. مقدمه هاي سيد محمد مشكاة و سيد شهاب الدين مرعشي (آقا نجفي) بر صحيفه ي كامله ي سجاديه، تهران، 1361/1942؛ همان متن با ترجمه ي فارسي متن و مقدمه هاي صدر الدين بلاغي تهران 1369/1950.

[3] قس، مجلسي، بحار LXXXVI، ص 133 - 134.

[4] مجلسي در بحارالانوار(35 - 241 XCI) اين پانزه مناجات را از كتاب العتيق غروي نقل مي كند. وي در مقدمه ي خود (بحار، 16 ، 1) توضيح مي دهد كه اين يك كتاب دعا است كه در غري (منطقه ي نجف كه علي عليه السلام در آن مدفون است) پيدا شده است و توسط يكي از قديمي ترين خبرگان حديث (بعض قدماء المحدثين) جمع آوري شده است.

[5] ليتوگرافي شده در ايران و بمبئي(4- 1311/1893) .

[6] دمشق. 1330/1912. صحيفه ي چهارم توسط ميرزا حسين بن محمد تقي نوري (وفات 1320/1902) جمع آوري و در ايران چاپ شد. صحيفه ي ششم توسط محمد صالح مازندراني حائري نوشته شد (براي اين شش مورد به آقا بزرگ تهراني، الذريعه الي تصانيف الشيعه تحت عنوان صحيفه ي سجاديه مراجعه كنيد.) ساير موارد توسط دانشمندان معاصر چون حاج شيخ محمدباقر بن محمد حسن بيرجندي قائني، شيخ هادي بن عباس علي كاشف الغطاء نجفي، و حاج شيخ ميرزا علي حسيني مرعشي شهرستاني حائري جمع آوري شده اند (قس. مقدمه ي آقا نجفي بر صحيفه) .

[7] تهراني، الذريعه، تحت عنوان صحيفه سجاديه.

[8] Constance Padwich.