بازگشت

مجلسي اول (م 1070 ق)


جامع فنون عقلي و نقلي، محمد تقي بن مقصود علي، ملقب به مجلسي اول، در سال 1003 ق، متولد شد و نزد اساتيد بزرگي چون ملا عبدالله شوشتري و شيخ بهائي، تلمذ كرد و در علم فقه و تفسير و حديث و رجال، سرآمد اهل زمانه و در زهد و تقوا و عبادت، تالي تلو استادش ملا عبدالله شوشتري بود. محدث قمي در شرح احوال وي مي نويسد:

و از براي او مصنفات شريفه اي است، مانند شرح او بر «من لا يحضره الفقيه» به فارسي و شرح ديگر به عربي و شرح او بر «صحيفه ي كامله» و بر بعض كتاب «تهذيب» و بر زيارت جامعه و بر حديث همام و حواشي او بر «اصول كافي» و رساله در افعال حج و رساله در رضاع و اجازات كثيره و غير ذلك؛ و اين بزرگوار، مويد من عندالله و استاد علما و مربي فضلا بوده و آثار او در اسلام بسيار است؛ و اگر نباشد از آثار او جز نجل جليل و فرزند نبيلش، هر آينه كفايت مي كند، تا چه رسد به ساير علماي ديگر كه تلميذ او بوده اند و مصنفات نافعه ي فائقه اش و نشر دادن او صحيفه ي كامله را در ميان مردم و غير ذلك. [1] .



[ صفحه 60]



مجلسي اول، صحيفه را از مشايخ خود: شيخ بهائي و شيخ عبدالله شوشتري، به طرق مختلف از محمد بن جعفر نما، سيد فخار، ابن زهره، ابن ادريس، عميد الرؤوسا و علي بن سكون، از سيد اجل بهاء الشرف، روايت مي كند. [2] .

وي بخش قابل توجهي از عمر پربركت خود را صرف گردآوري اسناد صحيفه ي كامله و نسخ و مقابله و اجازه ي اين كتاب شريف كرده است و درباره ي طرق روايت صحيفه، پس از ذكر اسناد خود مي نويسد:

الي غير ذلك، از طرق كثير كه بالغ بر هزاران هزار مي شود. گر چه آنچه من ذكر كرده ام، بالغ بر ششصد طريق عالي مي گردد. [3] .بسياري از آن اجازات، هم اكنون نيز در دسترس است. [4] .

اين عالم بزرگوار، در پايان يكي از اجازاتش مي نويسد:

و آنچه از اسانيد صحيفه به غير از اين اسانيد ديده ام، بيش از آن است كه به شمار آيد و هيچ شكي وجود ندارد كه اين كتاب، از سيد الساجدين (ع) است؛ اما از جهت اسناد، مانند قرآن مجيد، متواتر است و از طريق زيديه نيز به تواتر نقل شده است. اما از جهت عبارت، در نهايت فصاحت است و نيازي به وصف ندارد. اما از جهت احاطه ي به علوم الهي نيز چنين است و هر كس كه شناخت اندكي به علوم داشته باشد، بدان اعتراف خواهد داشت؛ ليكن عمده در اين باب آن است كه من در اوايل بلوغ، با تضرع و ابتهال، طالب قرب خداوند بودم و در رؤيا صاحب الزمان و خليفة الرحمان - صلوات الله عليه - را ديدم و از مسائل دشواري كه براي من ايجاد شده بود، پرسش كردم. سپس عرضه داشتم: «يا ابن رسول الله! ملازمت دائمي شما برايم مقدور نيست. اگر ممكن است، كتابي به من عطا كنيد تا بدان عمل كنم». آنگاه عتيقه اي به من عطا فرمود و مرا به



[ صفحه 61]



عالمي به نام «تاج» ارجاع فرمود.

در بيداري به نزد آن شيخ رفتم و او همان كتاب را به من داد و من آن را بر شيخ بهايي قرائت كردم و صحيفه ي خود را از روي آن نوشتم و آن را مكررا با نسخه ي شيخ شمس الدين محمد بن علي جبعي، جد شيخ بهايي، مقابله كردم. او مي گويد كه نسخه اش را از روي دستخط شهيد محمد بن مكي نوشته است و او مي گويد كه نسخه اش را از روي دستخط سديدي نوشته است و او مي گويد نسخه اش را از روي دستخط علي بن سكون نوشته است و با دستخط عميد الرؤسا و ابن ادريس، مقابله كرده است. به بركت مناوله ي صاحب الزمان - صلوات الله عليه - آن نسخه ي صحيفه در جيمع بلاد اسلام و علي الخصوص اصفهان، منتشر شد. امروزه كم خانه اي است كه نسخه هاي متعدد صحيفه در آن نباشد و اين انتشار، دليلي بر صحت آن رؤياست. و الحمدلله رب العالمين. [5] .

مجلسي اول در «شرح من لا يحضره الفقيه» پس از آنكه داستان رؤياي صادقه ي خود را شرح مي دهد، مي نويسد:

صحيفه را گرفتم و به نزد شيخ بهايي آمدم و آن را با نسخه ي او كه جد پدرش از روي نسخه ي شهيد - رحمه الله - نوشته بود، مقابله كردم. شهيد، نسخه ي خود را از نسخه ي عميد الرؤسا و ابن سكون نوشته بود و با نسخه ي ابن ادريس مقابله كرده بود و نسخه اي كه حضرت صاحب الأمر (ع) به من عطا فرموده بود، نهايت موافقت را با نسخه شهيد - رحمه الله - داشت. بعد از آنكه از مقابله فارغ شدم، مردم در نزد من شروع به مقابله كردند و به بركت عطاي حجت (ع)، صحيفه ي كامله در بلاد، مانند آفتاب طالع گرديد، در هر خانه و سيما در اصفهان، زيرا كه براي اكثر مردم صحيفه هاي متعدد است و اكثر ايشان، صلحا و اهل دعا شدند و بسياري از ايشان مستجاب الدعوه؛ و اين آثار معجزه اي است از حضرت صاحب «ع» و آنچه خداوند عطا فرمود به من از بركت صحيفه،



[ صفحه 62]



احصاي آن نمي توانم كرد. [6] .

پيش از مجلسي اول، نسخه هاي صحيفه اندك و آن هم در اختيار علما و دانشمندان بوده؛ اما اين عالم بزرگوار، صحيفه ي كامله را ترويج كرد و آن را در اختيار همگان قرار داد. او خود در اين باب مي نويسد:

به بركت آن رؤيا، صحيفه در آفاق منتشر كرد، پس از آن كه اثري از آن در اين بلاد مشاهده نمي شد. [7] .

بنابر آنچه ذكر شد، راوي صحيفه ي كامله اي كه اكنون شايع است و منتشر گرديده، مجلسي اول است و اين افتخار بزرگ، نصيب آن عالم رباني است.

محدث نوري، آنجا كه از سند صحيفه ي شايع بحث مي كند، خصوصيات نسخه ي مجلسي را برمي شمارد و مي نويسد:

سند صحيفه ي شايع، به شيخ شهيد منتهي مي شود و او از سيد تاج الدين محمد بن قاسم بن معيه از پدرش روايت كرده و او از عميد الرؤسا و ابن سكون روايت مي كند. [8] .

نكته ي ديگري كه محدث نوري مي افزايد، آن است كه سخن شيخ بهايي و ميرداماد در تعيين قائل «حدثنا» قليل الفائده است؛ چرا كه شيخ بهايي گوينده را ابن سكون و ميرداماد، گوينده را عميدالرؤسا مي داند؛ حال آنكه سند صحيفه ي شايع، به هر دو طريق، از ابن سكون و عميدالرؤسا از «بهاء الشرف» نقل شده است. [9] .


پاورقي

[1] فوائد رضوية، ص 44.

[2] بحارالأنوار، ج 110، ص 43.

[3] همان، ص 45.

[4] همان، ص 45.

[5] همان، ص 61 -60.

[6] شرح من لا يحضره الفقيه، ج 14، ص 423 - 418، نجم الثاقب، ص 64.

[7] بحارالأنوار، ج 110، ص 43.

[8] مستدرك الوسائل (الخاتمة) ج 3، ص 483.

[9] همان جا.