بازگشت

دعاي ختم قرآن


و كان من دعائه عليه السلام عند ختم القران

1- اللهم انك اعنتني علي ختم كتابك الذي انزلته نورا، وجعلته مهيمنا علي كل كتاب انزلته، و فضلته علي كل حديث قصصته

1- بار خدايا تو مرا بر ختم (خواندن از آغاز تا انجام) كتاب خودياري نمودي (توفيق دادي) همان كتابي كه آنرا نور و روشنائي فرستادي (كه بوسيله آن گمراهي و رستگاري و حلال و حرام آشكار گرديده، اشاره بفرمايش خداي تعالي «س 4 ي 174»: وانزلنا اليكم نورا مبينا يعني و بسوي شما نوري آشكار و تابان «قرآن» فرستاديم) و بر هر كتابيكه (به پيغمبران گذشته) نازل كردي گواه گردانيدي (تا بدرستي آن گواهي دهد، اشاره بقول خداي تعالي «س 5 ي 48»: و انزلنا اليك الكتاب بالحق مصدقا لما بين يديه من الكتاب و مهيمنا عليه يعني ما بر تو كتاب «قرآن شريف» را بحق وراستي فرستاديم كه كتابهائي را كه در برابر آنست تصديق نموده وبر «راستي و درستي» آنها گواه است) و بر هر حديث و سخني كه فرموده اي برتري داده اي (چون در آن اخبار امتهاي گذشته و اخبارآينده و آنچه را كه بندگان تا روز يامت به آن نيازمندند بپاكيزه ترين لفظ در نيكوترين نظم و ترتيب بيان شده است، اشاره بقول خداي تعالي «س 39 ي 23»: الله نزل احسن الحديث كتابا متشابها يعني خدا نيكوترين حديث و سخن را فرستاد كه آن كتابي است كه «آياتش در كمال فصاحت و اعجاز» شبيه و مانند يكديگر است)

2- و فرقانا فرقت به بين حلالك و حرامك، و قرانا اعربت به عن شرائع احكامك، و كتابا فصلته لعبادك تفصيلا، ووحيا انزلته علي نبيك محمد صلواتك عليه واله - تنزيلا

2- و آنرا فرقان و جدا كننده (بين حق و باطل) گردانيده اي كه بوسيله آن حلال و حرام خود را از هم جدا كرده اي، و قرآن وخوانده شده اي كه به آن راههاي احكامت را هويدا ساخته اي، وكتاب و نوشته شده اي كه آنرا براي بندگانت تفصيل و شرح داده اي(:بعضي در واجبات، محرمات، مستحبات، مكروهات و مباحات، و برخي در عقوبات، اخلاق، آداب و مواعظ، و پاره اي در اخبارگذشته و آينده و درباره بهشت و بهشتيان و دوزخ و دوزخيان ومانند آن) و وحيي كه آنرا بر پيغمبرت محمد رحمتها و درودهاي تو بر او و بر آل او باد فرستاده اي

3- و جعلته نورا نهتدي من ظلم الضلالة و الجهالة باتباعه، و شفاء لمن انصت بفهم التصديق الي استماعه، و ميزان قسط لا يحيف عن الحق لسانه، و نور هدي لايطفا عن الشاهدين برهانه، و علم نجاة لايضل من ام قصدسنته، و لاتنال ايدي الهلكات من تعلق بعروة عصمته

3- و آنرا نور روشنائي گردانيدي كه ما بپيروي از آن از تاريكيهاي گمراهي (شرك، كفر، شك و نفاق) و ناداني (معاصي و شبهات) راه مي يابيم، و شفاء و بهبودي (بيماريها مانند ناداني بحق و نگرويدن بخدا و رسول و دوروئي) براي كسيكه فهميدن آنرا از روي تصديق و باور نمودن (نه از روي تكذيب و انكار) خواسته، و براي شنيدنش خاموش گشته، و ترازوي عدل كه زبانه اش (آنچه ميان شاهين ترازو است) از حق و درستي برنميگردد، و نور هدايت وراهنمائي كه حجت و دليل آن از گواهان (براي خدا به توحيد ويگانگي او و براي انبياء بتصديق آنها) خاموش نميشود (زيرا قرآن بزرگترين برهان و دليل ايشان است بر آن) و نشانه نجات و رهائي(از بدبختيها) كه هر كس قصد طريقه و روش آن كند گمراه نميگردد، و بهر كه خود را بدستاويز عصمت و نگهداري آن بياويزد و مهالك و تباهيها (بدبختيها و گرفتاريهاي دنيا و آخرت)دست نيابد.

4- اللهم فاذ افدتنا المعونة علي تلاوته، و سهلت جواسي السنتنا بحسن عبارته، فاجعلنا ممن يرعاه حق رعايته، ويدين لك باعتقاد التسليم لمحكم اياته، و يفزع الي الاقرار بمتشابهه، و موضحات بيناته

4- بار خدايا چون ما را بر خواندن قرآن كمك عطا كردي، وسختي (فصيح نبودن) زبانهاي ما را به نيكويي عبارت و بيان آن آسان گردانيدي، پس ما را از كساني قرار ده كه آنرا چنانكه شايسته حفظ و نگهداري آنست نگاه ميدارند (بدستورهاي آن عمل ميكنند) و ترا اطاعت مينمايند باعتقاد و باور داشتن تسليم و گردن نهادن در برابر آيات محكمه آن (آياتيكه معني آن بي احتمال آشكاراست) و به اعتراف به متشابه (آياتيكه معني آن آشكار نيست) ودليلهاي روشن آن پناه ببرند (ايمان ميآورند)

5- اللهم انك انزلته علي نبيك محمد - صلي الله عليه واله مجملا، و الهمته علم عجائبه مكملا، و ورثتنا علمه مفسرا، و فضلتنا علي من جهل علمه، و قويتنا عليه لترفعنافوق من لم يطق حمله

5- بار خدايا تو قرآن را بر پيغمبرت محمد - خدا بر او و آل اودرود فرستد بطور اجمال (بي تفصيل و شرح) فرستادي و دانش بشگفتيها (رازها)ي آنرا بطور كامل به آن حضرت الهام نمودي، و علم و دانش به آنرا با تفسير و توضيح بما (آل محمد عليهم السلام)ميراث دادي (انتقال نمودي) و ما را بر كسي (همه امت) كه بعلم آن نادان است برتري بخشيدي، و بر (فهم ظاهر و باطن و اطلاع باسرار و عجائب و اصطلاح و عمل بمقتضاي) آن توانائي دادي تابر كسيكه طاقت زير بار رفتن آنرا نداشت (نميتوانست معني آنرادريابد) شرافت و بزرگي دهي (سيد جليل علي ابن طاووس -رحمة الله فرموده: شايسته است فرمايش امام عليه السلام: وررثتناعلمه و فصلتنا و مانند آن بالفاظي كه مناسب حال خواننده دعااست عوض شود، مرحوم سيد عليخان در شرح صحيفه پس ازنقل كلام سيد فرمود: شايسته تر عوض كردن ضمير است و بس، پس گفته ميشود: وورثت اوصياءه علمه مفسرا، و فضلتهم علي من جهل علمه، و قويتهم عليه لترفعهم فوق)

6- اللهم فكما جعلت قلوبنا له حملة، و عرفتنا برحمتك شرفه و فضله، فصل علي محمدن الخطيب به، و علي آله الخزان له، و اجعلنا ممن يعترف بانه من عندك حتي لايعارضنا الشك في تصديقه، و لايختلجنا الزيغ عن قصدطريقه

6- بار خدايا، همچنانكه دلهاي ما را نگاهدارندگان قرآن قراردادي، و برحمت خود بزرگي و برتري آنرا بما شناساندي، پس برمحمد كه به آن خطبه خواند و (مردم را) پند داد، و بر آل او گنجينه داران (نگهداران) آن درود فرست، و ما را از كساني قرار ده كه اعتراف دارند آن از جانب تو است تا در تصديق و باور نمودن آن شك و دودلي بما روي نياورد، و لغزشي ما را از راه راستش بازنداشته و جدا نسازد.

7- اللهم صل علي محمد و اله، و اجعلنا ممن يعتصم بحبله، وياوي من المتشابهات الي حرز معقله، و يسكن في ظل جناحه، و يهتدي بضوء صباحه، و يقتدي بتبلج اسفاره، و يستصبح بمصباحه، و لايلتمس الهدي في غيره

7- بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست، و ما را از كساني قرارده كه بريسمان (يا عهد و پيمان) قرآن چنگ ميزنند، و از چيزهائيكه مانند يكديگرند و بهم اشتباه ميشوند (كه حق در آنها از باطل شناخته نگردد) بپناهگاه محكم و استوارش پناه ميبرند، و در سايه بال (حمايت و نگهداري) آن آرام گيرند، و بروشني بامدادش راه مينمايند، چنانكه بروشني صبح چيزهاي پوشيده بتاريكي شب آشكار ميشود، همچنين از راهنمائي قرآن بحقائق پنهان شده درتاريكي جهل و ناداني دست مييابند) و بدرخشيدن روشنائي آن اقتدا ميكنند (از احكام و دستورهاي آن پيروي مينمايند) و ازچراغ آن چراغ مي افروزند (بوسيله آن بحقائق و علوم پي ميبرند) وهدايت و رستگاري را در غير آن (بگمان اينكه حق و درست آنست) نميطلبند (زيرا طلب هدايت در غير قرآن كفر و گمراهي است، رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرموده: كسيكه هدايت رادر غير قرآن بطلبد خداوند او را گمراه گرداند).

8- اللهم و كما نصبت به محمدا علما للدلالة عليك، وانهجت باله سبل الرضا اليك، فصل علي محمد و اله، واجعل القران وسيلة لنا الي اشرف منازل الكرامة، و سلمانعرج فيه الي محل السلامة، و سببا نجزي به النجاة في عرصة القيمة، و ذريعة نقدم بها علي نعيم دار المقامة

8- بار خدايا همچنانكه بوسيله قرآن (كه بزرگترين معجزات است) محمد (صلي الله عليه وآله) را براي دلالت و راهنمائي بر(شناسائي و بي هتمائي) خويش نشانه بر پاداشتي، و به آل او(اوصياء آنحضرت) راههاي رضا و خوشنودي بسوي خود را آشكارساختي، پس بر محمد و آل او درود فرست، و قرآنرا براي مادستاويز رسيدن بگراميترين منزلهاي ارجمند قرار ده، و نردبانيكه براي رسيدن بجايگاه سلامت و بي گزند(بهشت) بر آن بالارويم، وسببي كه به آن رهائي (از عذاب و كيفر) در عرصه و فراخي قيامت راپاداش يابيم، و وسيله اي كه به آن بر نعمت فراوان سراي اقامت وماندن (بهشت) درآئيم.

9- اللهم صل علي محمد و اله، واحطط بالقران عنا ثقل الاوزار، وهب لنا حسن شمائل الابرار، واقف بنا اثارالذين قاموالك به اناء الليل و اطراف النهار حتي تطهرنامن كل دنس بتطهيره، و تقفوبنا اثار الذين استضاؤابنوره، ولم يلههم الامل عن العمل فيقطعهم بخدع غروره

9- بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست، و بوسيله قرآن بارسنگين گناهان را از ما بيانداز، و خوهاي نيكوي نيكوكار آن را بماببخش، و ما را پيرو نشانه ها (راهها)ي كساني بگردان كه در ساعات شب و بامداد و شام قرآن را براي تو بپاداشتند (در خواندن و عمل به آن كوشش مينمودند) تا بسبب پاك كردن (رفتار طبق اوامر ونواهي و سائر دستورهاي) آن ما را از هر چركي (گناهان) پاك نمائي (بيامرزي) و پيروي نشانه هاي كساني گرداني كه بروشنائي(راهنمائي) قرآن روشني (راه رستگاري) جستند، و آرزو (ي طول عمر و جمع مال و مانند آن) آنها را از كار (بندگي) باز نداشته كه بفريبها (جور و واجورها)ي فريبش آنانرا فرا گرفته تباه (بدبخت)گرداند.

10- اللهم صل علي محمد و اله، و اجعل القران لنا في ظلم الليالي مونسا، و من نزغات الشيطان و خطرات الوساوس حارسا، و لاقدامنا عن نقلها الي المعاصي حابسا، ولالسنتنا عن الخوض في الباطل من غيرما افة مخرسا، ولجوارحنا عن اقتراف الاثام زاجرا، و لماطوت الغفلة عنامن تصفح الاعتبار ناشرا، حتي توصل الي قلوبنا فهم عجائبه، وزواجر امثاله التي ضعفت الجبال الرواسي علي صلابتها عن احتماله

10- بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست، و قرآن را براي ما درتاريكيهاي شب (كه در آن وحشت و ترس پيش آيد) مونس و آشنا، و از تباهكاريهاي شيطان (برانگيختن او انسانرا بر آنچه سزاوارنيست) و از دردل گذراندن انديشه هاي بد حافظ و نگاهدارنده، وبراي گامهاي ما از بردنشان ما را بسوي گناهان، بازدارنده، و براي زبانهامان از فرو رفتن در باطل و نادرستي (دروغ، بيهوده و بيجاسخن گفتن) بي آنكه از مرض و بيماري باشد گنگ كننده، و براي انداممان از بجا آوردن گناهان منع كننده، و براي تامل و انديشه درعبرت و پند گرفتن (از گرفتاران باعمال و كردار خويش) كه غفلت و فراموشي ما آنرا در هم پيچيده گشاينده گردان تا فهم و دانستن شگفتيها (علوم و مواعظ و حكم) و مثلها و داستانهاي منع كننده(از گناهان) آنرا، كه كوههاي استوار با سختي آنها از زير بار رفتن آن ناتوانند، بدلهاي ما برساني (اشاره بفرمايش خداي تعالي «س 59ي 21»: لو انزلنا هذا القران علي جبل لرايته خاشعا متصدعا من خشية الله و تلك الامثال نضربها للناس لعلهم يتفكرون يعني اگراين قرآنرا بر كوهي ميفرستاديم ميديدي كه كوه «با بزرگي وسختي» از ترس خدا فروتن و شكافته و از هم ريخته ميگشت، واين مثلها را براي مردم ميزنيم اميدوار باش كه ايشان تفكر وانديشه نمايند «در اين بيان توبيخ و سرزنش است بر سختدلي انسان و فروتني نكردن او هنگام خواندن قرآن و انديشه نكردنش براي آنچه در آنست»)

11- اللهم صل علي محمد و اله، و ادم بالقران صلاح ظاهرنا، و احجب به خطرات الوساوس عن صحة ضمائرنا، واغسل به درن قلوبنا و علائق اوزارنا، واجمع به منتشر امورنا، واروبه في موقف العرض عليك ظماهواجرنا، واكسنابه حلل الامان يوم الفزع الاكبر في نشورنا

11- بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست، و بوسيله قرآن خير ونيكي و آراستگي برون ما را ثابت و پابرجا گردان، و در دل گذراندن ا نديشه هاي بد را از سلامتي درونهاي ما بازدار، و چركي دلهامان (غفلت، ناداني، سختي و مانند آن ها) و علاقه ها و وابستگي گناهانمان را بشوي (از ميان ببر) و كارهاي پراكنده شده ما رافراهم آور، و در جاي صف بستن و بيك رشته درآمدن درپيشگاهت (روز رستاخيز) تشنگي ما را در جاهاي بسياري گرم سيراب نما، و در روز ترس بزرگ (روز قيامت) هنگام زنده شدنمان ما را بجامه هاي امان و زنهار (از آتش دوزخ) بپوشان

12- اللهم صل علي محمد و اله، واجبر بالقران خلتنا من عدم الاملاق، وسق الينابه رغد العيش و خصب سعة الارزاق، و جنبنا به الضرائب المذمومة و مداني الاخلاق، واعصمنابه من هوة الكفرو دواعي النفاق حتي يكون لنا في القيمة الي رضوانك و جنانك قائدا، و لنا في الدنيا عن سخطك و تعدي حدودك ذائدا، و لما عندك بتحليل حلاله و تحريم حرامه شاهدا

12- بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست، و بوسيله قرآن فقر وبي چيز ما را بنداشتن احتياج و نيازمندي اصلاح فرما، و گشايش زندگاني و بسياري فراخي روزيها را بسوي ما روان گردان، و ما رااز خوهاي نكوهيده و اخلاق پست دور نما، و از دره گود كفروچيزهائي كه نفاق و دوروئي را پيش آورد نگاهدار، تا در روزرستاخيز قرآن ما را بسوي خوشنودي و بهشت تو كشاننده، و دردنيا از خشم (دوري رحمت) تو و تجاوز و گذشتن از احكام تو بازدارنده، و براي آنچه در حكم تو است بحلال دانستن حلال آن وحرام شمرده حرام آن گواهي دهنده باشد.

13- اللهم صل علي محمد و اله، و هون بالقران عندالموت علي انفسنا كرب السياق، و جهد الانين، و ترادف الحشارج اذا بلغت النفوس التراقي، و قيل من راق؟ وتجلي ملك الموت لقبضها من حجب الغيوب، و رماهاعن قوس المنايا باسهم وحشة الفراق، و داف لها من ذعاف الموت كاسا مسمومة المذاق، و دنا منا الي الاخرة رحيل و انطلاق، و صارت الاعمال قلائد في الاعناق، و كانت القبور هي الماوي الي ميقات يوم التلاق

13- بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست، و بوسيله قرآن هنگام (رسيدن) مگر اندوه جان كندن و سختي ناله كردن و پي درپي بودن ناله هاي وقت جان كندن (يا پي درپي بودن غرغره ها و بشمار افتادن نفسهاي در وقت جان سپردن) را بر ما آسان فرما آنگاه كه جانهابچنبرهاي گردن رسد (گفته اند: از لطف و توفيق خداوند متعال است ببندگان كه فرشته مرگ را در گرفتن جانها امر فرموده ازانگشتهاي پا شروع نمايد آنگاه تدريجا و كم كم ببالا آيد تا بسينه وگلو رسد براي اينكه بنده در اينمدت بتواند از روي دل بخدا روآورد و وصيت و توبه نمايد پيش از آنكه عالم ديگر را بچشم ببيندو روحش از بدن بيرون شود كه از اين راه اميد به نيكوئي پايان كاراو ميباشد) و گفته شود كيست افسونگر؟ (ياران و خويشان محتضرو مرگ رسيده گويند: كيست دعا خواند كه اين بيمار بهبودي يابد؟يا كيست كه بتواند اين انسانرا كه نزديك مردن است بافسون بهبودي دهد؟ كسي نيست و نميتواند! يا برخي از فرشتگان گويند:كدام يك از شما فرشتگان روح اين محتضر را بالا مي بريد، فرشتگان رحمت يا فرشتگان عذاب؟ اين جمله از دعا اقتباس ازقول خدايتعالي است «س 75 ي 26»: كلا اذا بلغت التراقي «ي 27»و قيل من راق يعني چنين نيست «كه دنيا خواهان دل بر دنيا توانندنهاد و از آخرت غفلت نمايند» چون جانشان بچنبر گردن رسد وگفته شود: كيست افسونگر «به دعا يا طبيب و بهبودي دهنده به دواء») و فرشته مرگ براي گرفتن آن جانها از پرده هاي پنهانيها (ي از عقل و علم بشر) آشكار گردد، و آنها را بتيرهاي ترس فراق وجدائي (از دنيا) از كمان مرگها بزند، و براي آن جانها جامي راكه زهر آلود است چشيدن از آن از زهر مرگ آميخته سازد، و كوچ كردن و روان شدن ما (از دنيا) بسوي آخرت نزديك شود، و اعمال و كردارها (مانند) گردن بندهايي در گردنها گردد (اشاره بقول خدايتعالي «س 17 ي 13»: و كل انسان الزمناه طائره في عنقه يعني و عمل هر انساني را «هر كه باشد» در گردن او واجب و لازم گردانيديم «عملش با او است و مانند گردن بند هرگز از او جدانميشود») و تا وعده گاه روز بهمرسيدن (روز قيامت كه جانها بابدنها، يا اهل آسمان با اهل زمين، يا ستمگر با ستمكشيده يا غيرآنها كه خدا ميداند بهم رسند) گورها آرامگاه باشد.

14- اللهم صل علي محمد و اله، و بارك لنا في حلول دارالبلي، و طول المقامة بين اطباق الثري، و اجعل القبوربعد فراق الدنيا خير منازلنا، و افسح لنا برحمتك في ضيق ملاحدنا، و لا تفضحنا في حاضري القيمة بموبقات اثامنا

14- بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست، و فرود آمدن بخانه كهنه (از هم ريخته: قبر) و بسيار ماندن در ميان طبقه هاي خاك رابراي ما مبارك و نيكوساز، و قبرها را پس از مفارقت و جدائي ازدنيا براي ما (تا رسيدن بهشت) بهترين منزلها قرار ده (رسول خداصلي الله عليه وآله وسلم فرموده: قبر نخست منزل از منزلهاي آخرت است اگركسي از آن نجات و رهائي يافت پس از آن آسانتر از آنست، و اگرنجات نيافت پس از آن سختتر از آنست) و تنگي لحدهامان(شكافتگيهاي قبر) را بوسيله رحمت و مهربانيت گشاده گردان، وما را در ميان گروه بسياري كه در قيامت حاضر ميشوند بگناههاي تباه سازنده مان رسوا مكن

15- و ارحم بالقران في موقف العرض عليك ذل مقامنا، و ثبت به عند اضطراب جسر جهنم يوم المجاز عليها زلل اقدامنا، و نور به قبل البعث سدف قبورنا، و نجنا به من كل كرب يوم القيمة و شدآئد اهوال يوم الطامة

15- و بوسيله قرآن در جاي صف بستن و بيك رشته درآمدن دربرابر تو برخواري مقام و مرتبه ما رحم فرما، و هنگام لرزيدن پل دوزخ در روز گذشتن از آن لغزش گامهاي ما را ثابت و پابرجا بدار(اخبار بسيار از ائمه معصومين عليه السلام رسيده: روز قيامت پلي برروي دوزخ كشيده ميشود كه اول آن موقف و جاي ايستادن براي حساب و وارسي است و آخر آن بر در بهشت است، هر كه خدا رااطاعت كرده از آن ميگذرد و به بهشت ميرود و هر كه او را معصيت نموده از دو سمت آن به آتش مي افتد، و در وصف آن رسيده: كه از موباريكتر و از شمشير برنده تر است، و مؤمن مانند برق تندرو از آن ميگذرد، و در بعض اخبار رسيده: صراط و پل دوزخ ميلرزد واهلش را ميلرزاند بطوريكه مفاصل و پيوندهاي اندام ايشان بهم زده ميشود، و مردم مانند مورچه هاي ريز در آتش مي افتند، و جزكسي را كه خدا رحم ميكند از آن رهائي نمييابند) و پيش ازبرانگيختن (زنده شدن در قيامت) تاريكي قبرهاي ما را روشن فرما، و ما را روز رستاخيز از هر اندوهي و از ترسهاي سخت روزقيامت (كه مصيبت و سختي آن بالاترين مصائب و سختيها است)نجات ده

16- و بيض وجوهنا يوم تسود وجوه الظلمة في يوم الحسرة و الندامة، و اجعل لنا في صدور المؤمنين ودا، ولا تجعل الحيوة علينا نكدا

16- و روهاي ما را سفيد (شادمانمان) گردان روزيكه روهاي ستمگران سياه ميشود (افسرده ميگردند) در روز افسوس وپشيماني گمراهان، (اشاره بقول خداي تعالي «س 19 ي 39»: وانذرهم يوم الحسرة يعني ايشانرا از روز پشيماني «روز قيامت» بترسان) و براي ما در دلهاي اهل ايمان محبت و دوستي قرار ده(اشاره بقول خداي تعالي «س 19 ي 96»: ان الذين امنوا و عملواالصالحات سيجعل لهم الرحمن ودا يعني همانا آنانكه ايمان آوردند و كارهاي شايسته انجام دادند بزودي خداوند بخشاينده براي ايشان «در دلهاي مؤمنين» محبت و دوستي قرار ميدهد«چنانكه در دلهاي دشمنانشان رعب و ترس مي افكند») و زندگي رابر ما سخت و دشوار مگردان

17- اللهم صل علي محمد عبدك و رسولك كما بلغ رسالتك، وصدع بامرك، و نصح لعبادك

17- بار خدايا بر محمد صلي الله عليه وآله وسلم بنده و فرستاده خود درود فرست، همچنانكه پيام ترا رسانيد، و فرمانت را بصداي بلند و آشكارا بيان كرد (اشاره بقول خداي تعالي «س 15 ي 94»: فاصدع بما تؤمر واعرض عن المشركين يعني پس بصداي بلند و آشكارا آنچه را كه به آن ماموري برسان و ازكفار رو بگردان) و بندگانت را پند داد (كه براه حق درآيند)

18- اللهم اجعل نبينا - صلواتك عليه و علي اله يوم القيمة اقرب النبيين منك مجلسا، و امكنهم منك شفاعة، و اجلهم عندك قدرا، و او جههم عندك جاها

18- بار خدايا پيغمبر ما را - درودهاي تو بر او و آل او باد روزرستاخيز از جهت مرتبه و مقام نزديكترين پيغمبران بخود، و ازجهت شفاعت و ميانجيگري (از گناهكاران امت) برترين ايشان، واز جهت قدر و منزلت بزرگترين آنها، و از جهت جاه و جلال آبرومندترين آنان نزد خود قرار ده

19- اللهم صل علي محمد و ال محمد، و شرف بنيانه، وعظم برهانه، و ثقل ميزانه، و تقبل شفاعته، و قرب وسيلته، و بيض وجهه، و اتم نوره، وارفع درجته

19- بار خدايا بر محمد و آل محمد درود فرست، و بنا و ساختمان او را بلند كن (دين مقدسش را بر همه اديان برتري ده) و دليل او(قرآن كريم) را بزرگ گردان (بر همه آشكارساز) و ترازوي(حسنات) او را سنگين نما، و شفاعتش را (درباره گنهكاران) بپذير، و منزلتش را (نزد خود) نزديك، و رو سفيدش (شادمانش)فرما و نورش را كامل (دينش را در همه جاي جهان منتشر) ساز، ودرجه و مرتبه اش را بالا بر

20- و احينا علي سنته، و توفنا علي ملته وخذ بنامنهاجه، واسلك بنا سبيله، و اجعلنا من اهل طاعته، و احشرنا في زمرته، و اوردنا حوضه، واسقنابكاسه

20- و ما را بر طريقه و روش او زنده بدار، و بر دين او بميران، ودر راه آشكارش سيرده، و براه و طريقه اش ببر، و از فرمانبران اوقرار ده، و در گروه او گردآور، و بحوض او (نهري كه خداي تعالي در بهشت به آن حضرت عطا فرموده و برگزيدگان امت روز قيامت درآن وارد ميشوند) واردساز، و ازجام آنحوض سيراب گردان

21- و صل اللهم علي محمد و اله، صلوة تبلغه بها افضل ما يامل من خيرك و فضلك و كرامتك، انك ذورحمة واسعة، و فضل كريم

21- و درود فرست - بارخدايا بر محمد و آل او درودي كه بوسيله آن او را به بهترين نيكي و بخشش و بزرگواريت كه اميدوار است برساني، زيرا تو داراي رحمت گشاده و بخشش بزرگي (كه فنا ونيستي و گم شدن در آن راه ندارد)

22- اللهم اجزه بما بلغ من رسالاتك، وادي من اياتك، ونصح لعبادك، و جاهد في سبيلك، افضل ما جزيت احدامن ملائكتك المقربين، و انبيائك المرسلين المصطفين، و السلام عليه و علي اله الطيبين الطاهرين و رحمة الله وبركاته.

22- بار خدايا او را در برابر اينكه پيغامهاي ترا رسانيد، و آيات (قرآن مجيد، يا نشانه هاي پروردگاري و يگانگي) ترا اداء نمود (مردم را به آن راهنمائي كرد) و بندگانت را پند و اندرز داد، و در راه تو (بدست و زبان) كوشش و كارزار كرد پاداش ده، به بهترين پاداشي كه بيكي از فرشتگانيكه از خواص و نزديكان درگاه توهستند، و پيغمبران فرستاده شده برگزيده خود داده اي، و درود ومهرباني و نيكيهاي بسيار خدا بر او و بر آل او كه (از چركي جهل وناداني) پاكيزه و (بعلم و ايمان آراسته و از پليدي ميلاد و آلودگي معاصي و فساد) پاك اند.