بازگشت

پذيرائي جنيان از حاجيان


امام سجّاد، حضرت زين العابدين صلوات اللّه و سلامه عليه به همراه تني چند از دوستان و ياران خويش عازم مكّه معظّمه گرديد، در اين بين، حضرت با بعضي از دوستان مقداري عقب تر و تعدادي نيز به همراه خدمه جلوتر حركت مي كردند.

آن هائي كه جلوتر بودند، چون به محلّ عَسْفان - منزل گاه واستراحت گاه حاجيان - رسيدند، در گوشه اي خيمه زده و چادر برپاكردند.

وقتي حضرت نزديك آن ها رسيد فرمود: چرا اين جا بار انداخته ايد! اين جا محلّ سكونت آن دسته از جنّياني است كه از دوستان و شيعيان ما هستند؛ و بودن ما در اين جا براي آن ها موجب مزاحمت و ضرر مي باشد.

اصحاب گفتند: ما اين موضوع را نمي دانستيم؛ و چون خواستند اسباب و وسائل خود را جمع كنند و از آن جا كوچ نمايند، ناگهان صدائي را شنيدند كه گفت: ياابن رسول اللّه! حركت نكنيد و همين جا بمانيد، زيرا ما به وجود شما افتخار مي كنيم.

سپس طبقي را فرستادند و گفتند: دوست داريم ميهمان ما باشيد، و از آنچه برايتان فرستاديم تناول نمائيد.

همين كه اصحاب امام عليه السّلام، نگاه كردند، ديدند در گوشه اي از خيمه حضرت طبقي از انواع ميوه هاي انگور، رطب، انار، موز و ديگر ميوه ها قراردارد ولي كسي را نديدند، بلكه فقط صدائي را مي شنيدند و طبق ميوه ها را مشاهده مي كردند.

بعد از آن امام سجّاد عليه السّلام همراهان خود را دعوت نمود و همگي از آن ميوه ها ميل كردند؛ و پس از آن حركت كرده و از آن مكان كوچ نمودند و به سمت مكّه معظّمه رهسپار شدند. [1] .


پاورقي

[1] الخرائج و الجرائح: ج 2، ص 587، ح 10.