تخريب كعبه و پيدايش مار
ابان بن تغلب - كه يكي از اصحاب و راويان حديث مي باشد - حكايت كند:
روزي حجّاج بن يوسف ثقفي كعبه الهي را تخريب كرد و مردم خاك هاي آن را جهت تبرّك بردند.
و چون پس از مدّتي خواستند كعبه را تجديد بنا كنند، ناگهان مار بزرگي نمايان شد و مردم را از بناي مجدّد كعبه الهي منع كرد و آن ها را فراري داد.
چون اين خبر به حجّاج رسيد، دستور داد كه مردم جمع شوند و سپس بالاي منبر رفت و گفت: خداوند، رحمت كند كسي را كه به ما اطلاع دهد چه كسي از واقعيّت اين قضيّه اطّلاع كامل دارد؟
پيرمردي جلو آمد و گفت: تنها امام سجّاد، عليّ بن الحسين عليه السّلام است كه از اين امر مهمّ آگاهي دارد.
حجّاج پذيرفت و گفت: آري، او معدن تمام علوم و فنون است، بايستي از او سؤ ال كنيم.
پس شخصي را به دنبال حضرت فرستادند و هنگامي كه امام سجّاد عليه السّلام نزد حجّاج حاضر شد و جريان را به اطّلاع حضرت رساندند، فرمود:
اي حجّاج! خطاي بزرگي را انجام داده اي و گمان كرده اي كه خانه الهي نيز در مُلْك حكومت تو است؟!
اكنون بايد بر بالاي منبر روي و هر طور كه شده، مردم را با تقاضا و نصيحت بگوئي كه هركس هر مقدار خاك برده است باز گرداند.
حجّاج پذيرفت و فرمايش حضرت را به اجراء درآورد و مردم نيز خاك هائي را كه برده بودند، باز گرداندند.
پس از آن كه خاك ها جمع شد، حضرت جلو آمد و دستور داد تا جاي كعبه را حفر نمايند و مار در آن موقع مخفي و پنهان گشت ومردم مشغول حفر كردن و خاك برداري شدند، تا آن كه به اساس كعبه رسيدند.
بعد از آن، امام عليه السّلام خود جلو آمد و آن جايگاه را پوشانيد و پس از گريه بسيار فرمود: اكنون ديوارها را بالا ببريد.
و چون مقداري از ديوارها بالا رفت، حضرت فرمود: داخل آن را از خاك پر نمائيد.
و پس از آن كه ديوارهاي كعبه الهي را بالا بردند و تكميل گرديد، كف دروني كعبه الهي از زمين مسجدالحرام بالاتر قرار دارد و بايد به وسيله پلّه بالا روند و داخل آن گردند. [1] .
پاورقي
[1] كافي: ج 4، ص 222، بحارالا نوار: ج 46، ص 115.