از آدم تا سجاد
مرحوم حضيني و ديگر بزرگان آورده اند:
شخصي به نام عسكر - غلام امام محمّد جواد عليه السّلام - به نقل از پدرش حكايت كند:
روزي به محضر شريف حضرت عليّ بن موسي الرّضا عليه السّلام شرف حضور يافتم و عرضه داشتم: ياابن رسول اللّه! چطور در بين اهل بيت رسول اللّه صلّي اللّه عليه و آله فقط امام چهارم، حضرت عليّ بن الحسين عليهماالسّلام به عنوان «سيّد العابدين» معروف و مشهور گشته است؟
امام رضا عليه السّلام در جواب فرمود: خداوند متعال در قرآن تصريح نموده است كه بعضي از پيغمبران را بر بعضي از ايشان فضيلت و برتري داده است؛ و ما اهل بيت رسالت نيز همانند انبياء عظام صلوات اللّه عليهم مي باشيم.
و سپس افزود: و امّا در رابطه با جدّم، عليّ بن الحسين عليهماالسّلام، كه سؤ ال كردي:
همانا پدرم از پدران بزرگوارش عليهم السّلام بيان فرموده است: روزي امام عليّ بن الحسين عليهماالسّلام مشغول نماز بود، كه ناگاه شيطان به صورت يك افعي بسيار هولناكي، با چشم هاي سرخ از درون زمين آشكار شد و خود را به محراب عبادت آن حضرت نزديك كرد. [1] .
وليكن امام سجّاد عليه السّلام كمترين حسّاسيّتي در برابر آن موجود وحشتناك نشان نداد و ارتباط خود را با پروردگار متعال خود قطع نكرد.
افعي دهان خود را نزديك انگشتان پاي آن حضرت آورد و آتشي از دهانش خارج ساخت كه بسيار وحشتناك بود، ولي حضرت با آرامش خاطر و خيالي آسوده به نماز خود ادامه مي داد و توجّهي به آن نداشت.
در همين حال كه شيطان با آن حالت ترسناك مشغول اذيّت و آزار بود، ناگهان تيري سوزاننده از سمت آسمان آمد و به آن ملعون اصابت كرد.
هنگامي كه تير به او خورد، فريادي كشيد و به همان حالت و شكل اوّليّه خود بازگشت و كنار امام سجّاد، زين العابدين عليه السّلام ايستاد واظهارداشت:
شما سيّد و سرور عبادت كنندگان هستي؛ و چنين نامي تنها زيبنده و شايسته شما مي باشد.
و سپس در ادامه كلام خود افزود: من شيطان هستم؛ و تمام عبادت كنندگان را از زمان حضرت آدم تا كنون فريب و بازي داده ام و كسي را از تو قوي تر و پارساتر نيافته ام.
و پس از آن شيطان از نزد امام سجّاد عليه السّلام خارج شد و حضرت بدون آن كه به او توجّهي داشته باشد، به نماز و نيايش خود با پروردگار متعال خويش ادامه داد. [2] .
پاورقي
[1] در احاديث شريفه وارد شده است: ملائكه به هر شكلي غير از سگ و خوك در مي آيند، ولي شيطان و جنّي ها مي توانند به هر شكلي حتّي سگ و خوك در آيند.
[2] هداية الكبري حضيني: 214، س 11، بحارالا نوار: ج 46، ص 58، ح 11، به نقل از مناقب ابن شهر آشوب.