بازگشت

فرزندي از دو بهترين انسانها


در احاديث و روايات مختلف آمده است:

هنگامي كه لشكر اسلام بر شهرهاي فارس هجوم آورد و پيروز شد غنيمت هاي بسياري از آن جمله، دختر يزدگرد را به دست آورد و آن ها را به شهر مدينه طيبّه آوردند.

همين كه آن غنائم جنگي را داخل مسجد بردند، جمعيّت انبوهي گرد آمده بود؛ و در اين ميان زيبائي دختر يزدگرد توجّه همگان را به خود جلب كرده بود.

پس چون چشم اين دختر به عمر بن خطّاب افتاد صورت خود را از او پوشاند و گفت: اي كاش چنين روزي براي هرمز نمي بود، كه دخترش اين چنين در نوجواني اسير شود.

سپس از طرف امام عليّ عليه السّلام به او پيشنهاد داده شد كه هر يك از مردان و جوانان حاضر را كه مايل است براي ازدواج انتخاب كند، و مهريه و صداق او از بيت المال تأمين و پرداخت گردد.

دختر كه خود را جهانشاه معرّفي كرده بود و امام عليّ اميرالمؤ منين عليه السّلام او را شهربانو ناميد، نگاهي به اطراف خود كرد و پس از آن كه افراد حاضر را مورد نظر قرار داد؛ از بين تمامي آنان، حضرت ابا عبداللّه الحسين عليه السّلام را برگزيد؛ و سپس جلو آمد و دست خود را بر شانه آن حضرت نهاد.

در همين حال مولاي متّقيان عليّ عليه السّلام جلو آمد و حسين عليه السّلام را مورد خطاب قرار داد و فرمود: از او محافظت كن و به او نيكي نما، كه به همين زودي بهترين خلق خدا بعد از تو، از اين دختر به دنيا مي آيد.

و چون از وي سؤ ال كردند كه به چه علّت، امام حسين عليه السّلام را به عنوان همسر خويش انتخاب نمود؟

در پاسخ گفت: پيش از آن كه لشكر اسلام بر ما هجوم آورد، من حضرت محمّد، رسول اللّه صلّي اللّه عليه و آله را در خواب ديدم كه به همراه فرزندش حسين عليه السّلام وارد منزل ما شد و مرا به ازدواج حسين عليه السّلام درآورد.

وقتي از خواب بيدار شدم، عشق و علاقه به او تمام وجودم را فرا گرفته بود و به غير از او به چيز ديگري نمي انديشيدم.

و چون شب دوّم فرا رسيد، در خواب ديدم كه حضرت فاطمه زهراء عليهاالسّلام، به منزل ما آمد و دين اسلام را بر من عرضه نمود و من نيز اسلام را پذيرفتم و در عالم خواب توسّط حضرت زهراء مسلمان شدم.

سپس حضرت زهراء عليهاالسّلام به من فرمود: به همين زودي لشكر اسلام بر فارس غالب و پيروز خواهد شد و تو را به عنوان اسير مي برند؛ و پس از آن به وصال فرزندم حسين خواهي رسيد و كسي نمي تواند نسبت به تو تجاوز و قصد سوئي كند.

مادر امام سجّاد زين العابدين عليه السّلام افزود: سخن و پيش گوئي حضرت فاطمه زهراء عليهاالسّلام به واقعيّت پيوست و من صحيح و سالم به وصال خود رسيدم و به همسري و ازدواج امام حسين عليه السّلام درآمدم.

و پس از گذشت مدّتي سيّد السّاجدين، امام زين العابدين سلام اللّه عليه در شهر مدينه منوّره ديده به جهان گشود و جهاني را به نور وجود مقدّس خود روشنائي بخشيد.

و آن حضرت همانند ديگر ائمّه اطهار صلوات اللّه عليهم اجمعين در حالتي به دنيا قدم نهاد كه پاك و پاكيزه و ختنه شده بود؛ و پس از تولّد، شهادت بر يگانگي خداوند و رسالت جدّش رسول خدا و امامت و خلافت اميرالمؤ منين عليّ و ديگر اوصياء صلوات اللّه عليهم اجمعين داد.

و حضرت رسول صلّي اللّه عليه و آله نسبت به اين نوزاد فرمود: «ابن الخِيرتَين» يعني؛ پدر اين نوزاد، امام حسين عليه السّلام بهترين خلق خدا و مادرش، شهربانو بهترين زن از زنان عجم مي باشد. [1] .


پاورقي

[1] تلخيص از اصول كافي: ج 1، ص 466، عيون أخبار الرّضا عليه السّلام: ج 2، ص 128، ارشاد مفيد: ص 160، بحارالا نوار: ج 46، ص 8 وص 13.