بازگشت

سير تاريخي صحيفه پژوهي


توجه علماي فرقه هاي مختلف اسلامي از شيعيان و زيديان گرفته تا فرقه هايي از اهل سنت مانند كراميه از همان آغازين هنگامه هاي انتشار اين لوح عرشي بدان جلب شد. به گونه اي كه گروهي با غوطه ور شدن در اين آبشخور الهي، درهاي گرانقدري از معرفت و معنويت به دست آوردند. عده اي ديگر قرائت و سماع و اجازه ي آن را وجهه همت خوشي قرار دادند. دسته ديگر به آراستگي و تزئينات اين كتاب ارزنده مشغول شدند و نسخه هايي در نهايت زيبايي و آرايش و تذهيب از آن پرداختند به گونه اي كه هنر معنوي صحيفه و هنر بلاغي امام سجاد و هنر آرايشي اسلامي را در يك جا جمع كردند. دسته ديگر به شرح و توضيح مفاهيم و موضوعات كتاب روي آوردند و از جهات مختلف فلسفي، عرفاني، اخلاقي و... در آن نگريستند. تا جايي كه فقط ذكر نامي از اين افراد نيز خود بسيار طولاني و دراز دامن خواهد شد. بزرگاني چون محمد بن همام بن سهل اسكافي (م 336 ق)، هارون بن موسي تلعكبري (م 385 ق)، محمد بن هارون تلعكبري (قرن 4 ه)، احمد بن محمد بن عبيدالله بن حسن بن عياش جوهري (م 401 ق)، ابوالحسن محمد بن احمد بن شاذان قمي (قرن 4 ه) محمد بن محمد بن نعمان بغدادي، شيخ مفيد (م 413 ق)، احمد بن علي نجاشي (م 450 ق)، محمد بن حسن طوسي (م 460 ق)، قطب الدين سعيد بن هبة الله رواندي (م 573 ق)، ابن شهر آشوب (م 588 ق) محمد بن احمد ابن ادريس حلي (م 598 ق)، علي بن موسي ابن طاووس حلي (م 644 ق)، محمد بن مكي عاملي شهيد اول



[ صفحه 12]



(م 876ق)، ابراهيم بن علي جبعي عاملي كفعمي (قرن 9 ه)، زين الدين بن علي عاملي شهيد ثاني (م 960 ق)، محمد تقي بن مقصود علي مجلسي (م 1070 ق) و...

ذكر نام اين بزرگان در اسناد صحيفه، همه نشانگر حضور صحيفه در جريان فرهنگي تمام دوره هاي اسلامي است؛ اما گسترش و روايي آن به صورتي چشمگير، در گرو تلاش هاي علامه بزرگ محمد تقي بن مقصود علي مجلسي (م 1070 ق) مي باشد. وي - كه صحيفه را از مشايخ بزرگ خود همچون شيخ بهائي و شيخ عبدالله شوشتري به طرق مختلف روايت مي كند - بخش قابل توجهي از عمر پربركت خود را صرف گردآوري اسناد صحيفه كامله و گسترش و رواج نسخه و مقابله اين كتاب شريف نمود. اين عالم بزرگوار، داستان رؤياي صادقه اش در مورد چگونگي يافتن صحيفه را در چند كتاب و رساله خود به تفصيل بيان كرده، از آن جمله در پايان يكي از اجازاتش چنين آورده است:

و آن چه از اساتيد صحيفه به غير از اين اساتيد ديده ام، بيش از آن است كه به شمار آيد و هيچ شكي وجود ندارد كه اين كتاب، از سيد الساجدين عليه السلام است؛ اما از جهت اسناد، مانند قرآن كريم، متواتر است و از طريق زيديه نيز به تواتر نقل شده است. اما از جهت، عبارت، در نهايت فصاحت است و نيازي به وصف ندارد. از جهت احاطه ي بر علوم الهي نيز چنين مي باشد و هر كس كه شناخت اندكي به علوم داشته باشد، بدان اعتراف خواهد داشت؛ ليكن عمده در اين باب آن است كه من در اوايل بلوغ، با تضرع و ابتهال، خواستار قرب خداوند بودم. تا اين كه در رؤيا حضرت صاحب الزمان و خليفة الرحمان - صلوات الله عليه - را ديدم و از مسائل دشواري كه برايم ايجاد شده بود، پرسش كردم. سپس عرضه داشتم: «يا ابن رسول الله ملازمت دائمي شما براي من مقدور نيست اگر ممكن است، كتابي به من عطا كنيد تا بدان عمل كنم». آن گاه صحيفه ي عتيقه اي به من عطا فرمود و مرا به عالمي با نام «تاج» ارجاع داد.



[ صفحه 13]



در بيداري به نزد آن شيخ رفتم و او همان كتاب را به من داد. من نيز آن را بر شيخ بهايي قرائت كردم و صحيفه خود را از روي آن نوشتم و آن نسخه را مكررا با نسخه شيخ شمس الدين محمد بن علي جبعي - جد شيخ بهايي - مقابله كردم. او مي گويد كه نسخه اش را از روي دستخط شهيد اول محمد بن مكي نوشته است و او نيز مي گويد نسخه اش را از روي دستخط سديدي نوشته و ابن سكون مي گويد نسخه اش را از روي دستخط علي بن سكون نوشته است و با دستخط عميد الرؤساء و ابن ادريس، مقابله كرده است. به بركت مناوله ي صاحب الزمان - صلوات الله عليه - آن نسخه صحيفه در جميع بلاد اسلام و علي الخصوص اصفهان منتشر شد. امروز كم خانه اي است كه نسخه هاي متعدد صحيفه در آن نباشد و اين انتشار، دليلي بر صحت آن رؤياست. و الحمد لله رب العالمين [1] .

همچنين وي در «شرح من لا يحضره الفقيه» پس از شرح داستان رؤياي صادقه خود، مي نويسد:

صحيفه را گرفتم و به نزد شيخ بهايي آمدم و آن را با نسخه ي او كه جد پدرش از روي نسخه شهيد - رحمة الله - نوشته بود، مقابله كردم. شهيد نسخه خود را از نسخه عميد الرؤسا و ابن سكون نوشته بود و با نسخه ابن ادريس مقابله كرده بود و نسخه اي كه حضرت صاحب الامر عليه السلام به من عطا فرموده بود، نهايت موافقت را با نسخه شهيد داشت. بعد از آن كه از مقابله فارغ شدم، مردم نزد من شروع به مقابله كردند و به بركت عطاي حضرت حجت، صحيفه كامله در بلاد مانند آفتاب طالع گرديد. و مردم صاحب نسخه هاي متعددي از صحيفه شدند و اكثر ايشان از صلحا و اهل دعا و بسياري ديگر مستجاب الدعوه گرديدند. و اين آثار معجزه اي است از



[ صفحه 14]



حضرت صاحب عليه السلام، و آن چه خداوند عطا فرمودند به من از بركت صحيفه، نمي توانم آن را احصا كنم [2] .

پيش از مجلسي اول، نسخه هاي صحيفه اندك بود؛ اما اين عالم بزرگوار عهده دار ترويج صحيفه گرديد و آن را در اختيار همگان قرار داد. براي روشن تر شدن اين مطلب بايد گفته شود كه امروزه فقط 27 نسخه از صحيفه سجاديه مربوط به قبل از قرن دهم وجود دارد كه اسامي و مشخصات آنها پس از اين خواهد آمد. و اين در حالي است كه در قرن 11 و 12 هجري بر اثر اقدامات علامه مجلسي نسخه هاي صحيفه آن قدر فزوني يافت كه هم اكنون فقط حدود 1100 نسخه صحيفه سجاديه در كتابخانه هاي عمومي و خصوصي ايران مربوط به اين دو قرن وجود دارد. همچنين وضعيت نگارش شروح و ترجمه هاي صحيفه سجاديه نيز به همين نسبت در قرن 11 ه فزوني مي گيرد و نهضت ترجمه اي گسترده اي پيرامون اين كتاب به وقوع مي پيوندد. به گونه اي كه از دوران مربوط به قبل از وفات محمد تقي مجلسي در سال 1070 فقط 14 شرح و ترجمه باقي مانده است و بقيه آثار پس از اين زمان به نگارش در آمده اند.

نام و نشاني اين 14 شرح و ترجمه فهرست وار به ترتيب تاريخي چنين است:

حاشية علي الصحيفة الكاملة، ابوجعفر محمد بن منصور بن احمد ابن ادريس حلي (م 598 ق).

الحديقة الهلالية، بهاء الدين محمد بن حسين عاملي شيخ بهائي (م 1030 ق)، تأليف در جمادي الآخر 1003 ق.

شرح الصحيفة السجادية از:؟، كتابت نسخه در 1015 ق، ر. ك: شماره 57 در اين مقاله.

ملحقات الصحيفة السجادية، محمد تقي بن مظفر صوفي زيابادي قزويني (قرن 11 ه) تأليف در 25 صفر 1023 ق.



[ صفحه 15]



حاشية الصحيفة السجادية، سيد محمد باقر بن محمد حسيني استر آبادي ميرداماد (م 1041 ق).

رياض العابدين في شرح صحيفة زين العابدين، بديع الزمان قهپائي هرندي (قرن 11 ه)، تأليف در شعبان 1043 ق.

الصحيفة السجادية الثانية، شيخ محمد بن حسن حر عاملي (م 1104 ق) تأليف در رمضان 1053 ق.

تعليقات علي الصحيفة السجادية، ملا محسن بن مرتضي فيض كاشاني (م 1091 ق)، تأليف در 1055 ق.

التحفة الرضوية في شرح الصحيفة السجادية، قاضي بن كاشف الدين محمد اردكاني يزدي (بعد از 1057 ق)، عربي،تأليف در سلخ ذي الحجه 1056 ق.

تحفة الرضوية في شرح الصحيفة السجادية، از همو، فارسي، تأليف در ربيع الاول 1057 ق.

شرح صحيفه سجاديه، از:؟، تأليف در 24 ربيع الثاني 1059 ق. ر. ك: ش 53 همين مقاله.

شرح دعاء الصباح و المساء، محمد صادق بن زين العابدين (قرن 11 ه)، تأليف در صفر 1062 ق.

حديقه ي قطب شاهي، علي بن طيفور بسطامي (قرن 11 ه) تأليف در 7 ربيع الثاني 1065 ق.

شرح الصحيفة السجاديةع ملا محمد سليم رازي (قرن 11 ه)، تأليف در رمضان 1068 ق.

پس از اين دوره نيز كتابت و اجازت و ترجمه و شرح صحيفه به نحو وسيعي فزوني گرفت. در سده سيزدهم با ورود صنعت چاپ، انتشار آن به نحو وسيعي امكان پذير شد و به زبان هاي ديگر دنيا هم ترجمه گرديد. اين سير روز افزون هم چنان تا به امروز در جريان است.



[ صفحه 16]




پاورقي

[1] بحارالأنوار ج 110، صص 61 - 60.

[2] شرح من لا يحضره الفقيه، ج 14 ص 423 - 418.