بازگشت

داستان انگور


حضرت امام صادق (عليه السلام) مى فرمايد : على بن الحسين (عليهما السلام) همواره از انگور خوشش مى آمد . ] روزى [ انگورى خوب به مدينه آوردند ، امّ ولدش مقدارى از آن را براى حضرت خريده ، هنگام افطار براى آن بزرگوار آورد ، حضرت آن انگور را پسنديدند . خواستند دست به سوى آن ببرند كه تهيدستى كنار درب خانه ايستاد و درخواست كمك كرد ، حضرت به امّ ولد فرمود براى او ببر ، عرضه داشت : مقدارى از آن براى او بس است ، حضرت فرمود : نه به خدا سوگند ! همه آن را براى او ببر .

فرداى آن روز باز هم از آن انگور براى حضرت خريد كه دوباره تهيدست آمد و حضرت همه انگور را براى او فرستادند . شب سوم سائلى نيامد و حضرت انگور خوردند و فرمودند : چيزى از آن از دست ما نرفت و خدا را سپاس .