بازگشت

تواضع امام


روزى شخصى را در مسجد الحرام ، زير ناودان كعبه الهى ديدم كه سخت گريه مى كند و ناله مى زند، و با پرورگار خود مناجات مى نمايد.

چون از نماز و راز نياز با پروردگار محبوب فارغ شد، جلو رفتم و به او نگاه كردم ، متوجّه شدم كه حضرت زين العابدين ، امام سجّاد عليه السّلام است .

نزديك حضرتش رفتم و عرض كردم : ياابن رسول اللّه ! شما را در حال گريه و زارى ديدم ، با اين كه سه فضيلت والا در وجود شما هست كه ديگران محروم مى باشند:

اوّل آن كه تو فرزند رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله هستى .

دوّم آن كه جدّت شفيع امّت در قيامت است .

و سوّم آن كه رحمت الهى براى شما اهل بيت رسالت است .

حضرت فرمود: اى طاووس ! امّا اين كه گفتى فرزند رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله هستم ، صحيح است ؛ ولى آن موجب ايمنى من نخواهد شد، زيرا در قيامت خويشاوندى اثرى ندارد.

همچنين شفاعت جدّم مرا فائده اى نمى بخشد، چون خداوند متعال فرموده است :

شفاعت . شامل كسانى مى شود كه خداوند از آن ها راضى و خورسند باشد.

و امّا رحمت و لطف پروردگار طبق فرموده خودش شامل نيكوكاران و پرهيزكاران خواهد شد، و من خودم را جزء آنان نمى دانم

پاورقي

بحارالا نوار: ج 46، ص 101، ح 89.