بازگشت

ماجراي شتر امام سجاد(ع)


شناخت و معرفت به مقام اهل بيت عصمت و طهارت کيميايي است که گاهي انسان متفکّر! هرگز بدان نمي رسد در حالي که حيوان با همه حيواني اش! آن را در مي يابد و اين نيست جز رحمت خداوند بر بندگان غافل که حجّت الهي را بشناسند که: من لم يعرف امام زمانه مات ميتة الجاهليّة؛ هر کس بميرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهليت مرده است!

حضرت زين العابدين عليه السلام شتري داشت که بر اساس بعضي از روايات بيست و دو بار با او به حج رفته بود، اما در تمامي اين مدت حتي يک ضربه تازيانه هم به او نزده بود.



نقل است در سايت امام سجاد که امام صادق عليه السلام فرمود: حضرت زين العابدين عليه السلام شتري داشت که بر اساس بعضي از روايات بيست و دو بار با او به حج رفته بود، اما در تمامي اين مدت حتي يک ضربه تازيانه هم به او نزده بود.امام در شب شهادت خود سفارش کرد به اين شتر رسيدگي شود.



وقتي امام به شهادت رسيد، شتر يکسره به سوي قبر مطهر امام رفت، در حالي که هرگز قبر امام را نديده بود. خود را به روي قبر انداخت و گردن خود را بر آن مي زد و اشک از چشم هايش جاري شده بود.



خبر به حضرت امام باقر عليه السلام رسيد.



امام کنار قبر پدر رفت و به شتر گفت:« آرام باش. بلند شو. خدا تو را مبارک گرداند.»



شتر بلند شد و برگشت ولي پس از اندکي باز به قبر برگشت و کارهاي قبل را تکرار کرد.



امام باقر باز آمد و او را آرام کرد ولي بار سوم فرمود:« او را رها کنيد! او ميداند که از دنيا خواهد رفت.»



سه روز نگذشت که شتر از دنيا رفت.

وقتي امام به شهادت رسيد، شتر يکسره به سوي قبر مطهر امام رفت، در حالي که هرگز قبر امام را نديده بود. خود را به روي قبر انداخت و گردن خود را بر آن مي زد و اشک از چشم هايش جاري شده بود.



امان از وقتي که حيوان مي فهمد و انسان در جهل گرفتار است....

پاورقي

بحارالانوار، ج 46، ص147 و 148، حديث 2 و 3 و 4 به نقل از بصائر الدرجات و اختصاص و اصول کافي ج 1، ص 467، حديث 2 و 3 و4