دخالت در سياست
ماجراى نهضت كربلا، يك حادثهبزرگ سياسى بود، امام سجاد(ع) در پيدايش آن و ابلاغ پيام شهيدان و پىگيرى نتايجنهضت نقش اصلى را داشت، آن حضرت پس از ماجراى خونين عاشورا، چه هنگام اسارت، وچه هنگام بازگشتبه مدينه، در هر فرصتى مردم را بر ضد طاغوت عصر، يزيدبنمعاويه مىشوراند، خطبه غرا و كوبنده او در شام، يزيد و حكومتش را رسوا نمود، وماهيت پليد حكومتخودكامه او را افشا كرد، با اين كه در جو خفقان آن عصر ، حتىذكر نام حسين(ع) ممنوع بود، به دستورآن حضرت در نگين انگشترش چنين نوشتهبودند: «خزى و شقى قاتل الحسين بن على عليهالسلام؛ رسوا و بدبختشد قاتل حسينپسر على(ع»).
آن حضرت چهل سال، مصائب پدرش امام حسين(ع) را ياد مىكرد ومىگريست، هنگام غذا خوردن، دست از غذا مىكشيد، مىگفتند بفرماييد غذا ميل كنيد،در پاسخ مىفرمود: «قتل ابن رسول الله جائعا، قتل ابن رسول الله عطشان؛حسين(ع) فرزند رسول خدا(ص) گرسنه و تشنه كشته شد.»
كوتاه سخن آنكه آن حضرتاكثر بهرهبردارى را از نهضت امام حسين(ع) به عناوين گوناگون بر ضد طاغوتهاىوقت نمود. پس از بنىاميه، هنگامى كه خلفاى بنىمروان روى كار آمدند، موضعگيرىامام سجاد(ع) در برابر آنها نيز نوع ديگرى از رودر رويى شديد در برابرطاغوتيان بود. آن حضرت قيام مختار بر ضد بنىاميه را تاييد كرد و با صراحتفرمود: «لاتسبوا المختار فانه قتل قتلتنا و طلب ثارن؛ از مختار بدگويى نكنيد،چرا كه او قاتلان ما را كشت، و به خونخواهى از ما قيام كرد.» آن حضرت قبل ازقيام انقلابى پسرش «زيد» كه برضد حكومت هشام بن عبدالملك (دهمين طاغوت اموى) رخ داد، قيام او را تاييد مىكرد و مىفرمود:
«پدرم از پدرش اميرمومنان على(ع) نقل كرد در پشت كوفه مردى قيام كند كه او را «زيد» مىگويند... او و يارانش در قيامتبا شكوهى بسيار باعظمت در كنار مردم عبور كنند، وفرشتگان به آنها اشاره كرده و مىگويند: اينها جانشينان صالحان پيشين و دعوتكنندگان به حق هستند، آنگاه رسول خدا(ص) از آنها استقبال كند و خطاب به زيدمىفرمايد: اى فرزندم! شما مسووليتخود را به انجام رسانديد، اكنون بدون حساب،وارد بهشتشويد.»